قدرتهای جهانی در بررسیهای خود برای اعمال تحریمهای بیشتر علیه ایران ممنوعیت مسافرتی برای برخی از اتباع ایرانی را مطرح کردند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، این مطلب را سفیر آفریقای جنوبی در سازمان ملل، روز سهشنبه اظهار داشت. شش قدرت جهانی در چارچوب قطعنامه بعدی سازمان ملل تصمیم دارند تا از مسافرتهای خارجی مقامات ایرانی، که با برنامه هستهای ایران در ارتباطند، جلوگیری کنند. موارد دیگر مطرحشده شامل اقداماتی علیه صدور اسلحه از ایران و علیه توافقات مالی و تجاری ایران در سطح جهان است.
دومیسانی کومالو، که ریاست شورای امنیت برای ماه مارس را بر عهده دارد گفت: شش قدرت جهانی، ده عضو غیر دائمی این شورا را در جریان بحثهای روز دوشنبه خود در مورد تحریمهای ایران قرار دادهاند.
هیئت آفریقای جنوبی به خبرنگاران گفت: "موارد مورد ملاحظه این شش کشور عبارتند از ممنوعیت مسافرتی، افزودن نامهای جدید به فهرست (افرادی که داراییهایشان مسدود شده)، مسئله صدور جنگافزار، و موضوع قراردادهای مالی و تجاری."
او تصریح کرد که هیئتهای شش قدرت (بریتانیا، چین، فرانسه، آلمان، روسیه و آمریکا) هنوز بر سر پیشنویس قطعنامهای که بتوان به کل شورای امنیت سازمان ملل ارائه داد به توافق نرسیدهاند.
دومیسانی کومالو افزود: "این شش قدرت بعد از ظهر سهشنبه باز هم جلسه دارند و انتظار میرود که پیشنویس قطعنامه تا اواسط این هفته تنظیم شود."
تحریمهای شورای امنیت که در ماه دسامبر تصویب شدند شامل ممنوعیت فروش مواد مرتبط با موشکهای هستهای و بالیستیک به جمهوری اسلامی ایران و مسدود کردن داراییهای مالی ایرانیانی است که با تحقیقات هستهای و موشکی "غیر قانونی" ارتباط دارند.
این تحریمها در پی عدم تعلیق غنیسازی اورانیوم از سوی ایران تصویب شدهاند. شورای امنیت سازمان ملل خواستار تعلیق غنیسازی اورانیوم از سوی ایران است زیرا به باور این شورا امکان استفاده از این فناوری در تولید جنگافزار هستهای نیز وجود دارد.
علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، روز سهشنبه با رد گزارشهای منتشر شده مبنی بر تعلیق موقت برنامههای غنی سازی اورانیوم در ایران گفت: "تزریق گاز به سانتریفوژها برای غنیسازی اورانیوم در موعد مقرر صورت می گیرد و چیزی به این زمان باقی نمانده است."
هفته آینده، 10 مارس، کنفرانس بین المللی در بغداد آغاز خواهد شد و اولین قدم به سوی فرونشاندن خشونت های وحشتناک در عراق، که خطر بی ثباتی در کل منطقه را دارد، برداشته می شود. این موقعیتی است برای قضاوت کردن در این باره که آیا سیاستمداران در داخل و خارج از کشور تلاش می کنند تا از هرج و مرج و جدایی طلبی رها شوند و عراق را به عنوان کشوری یک پارچه بازسازی کنند؛ کشوری که جایگاه مناسبی در سیستم کشورهای عرب و منطقه داشته باشد.
بعد از تهاجم آمریکا و انگلستان به عراق در مارس 2003، - که با هر الگویی بسنجیم، جنایتکاران نئوکلونیال هستند- چهار سال خونین گذشت و ما درحال آغاز کردن روند درمان دردهای عراق هستیم.
در کنفرانس بغداد همسایگان عراق و همچنین مصر و اعضای دیگر اتحادیه عرب و اعضای کنفرانس اسلامی و پنج عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل، آمریکا، روسیه، چین، انگلستان و فرانسه، در کنار هم جمع خواهند شد.
قبل از آن، در آغاز این هفته، درچهارم مارس دیدار دو جانبه مهمی در ریاض بین ملک عبدالله، پادشاه عربستان و محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور ایران، صورت گرفت که نشان می داد این دو وزنه سنگین قدرت مصمم اند که سرنوشت منطقه را در دستان خودشان نگه دارند، تا آن را به مداخله قدرت های خارجی بسپارند.
اینکه نمایندگان ایران، سوریه و آمریکا، احتمالا در سطح سفیردر کنفرانس بغداد بر سر میز گفتگو بنشینند، حقیقتی است که بعد از سال ها که ایدئولوژی کور بر واشنگتن مستولی شده بود، خودش را نشان می دهد.
هیچ کس نباید توقع داشته باشد که جاده پیش رو، هموار باشد. مرزهایی وجود دارد که باید برداشته شود. گروه هایی مثل القاعده که دلشان می خواهد جایی در عراق داشته باشند تا بتوانند به موضوعات مهم تری بپردازند، مسلما در پی ایجاد اختلال در این روند خواهند بود. دیگران هم که آرزو های تحقق نیافته ای دارند، دلشان می خواهند که جنگ ادامه پیدا کند. اما برگزاری این کنفرانس نشان می دهد که دنیا بالاخره چشمانش را بر روی خطرات ناشی از به حال خود گذاشتن عراق، باز کرد.
به عقیده من دست کم شش موضوع باید در کنفرانس بغداد مدنظز قرار بگیرد.
1- اول از همه باید همسایگان عراق خاطرنشان کرد که از درگیری بیشتر در عراق، نه چیزی از دست می دهند و نه چیزی به دست می آورند. این مسلما یکی از اولین اهداف کنفرانس بغداد وجلساتی است که به دنبال آن در هفته جاری و به احتمال زیاد در سطح وزرای امور خارجه صورت می گیرد. از آنجایی که همه این همسایگان، جاه طلبی ها و منافع خودشان را دارند، رسیدن به توافق، کار آسانی نخواهد بود.
2- توافقی نیزباید بین احزاب مختلف و افراد مسلح در داخل عراق صورت بگیرد و بدانند که زمان آن رسیده است که سلاح هایشان را به زمین بگذارند. خیلی چیزها بستگی به این دارد که تقسیم قدرت و درآمد، قابل مذاکره بین سنی ها وشیعیان و کرد ها است و اینکه فشار بیشتر می تواند از داخل و خارج عراق، این گروه ها را وادار کند که به توافق برسند. این هم کار آسانی نخواهد بود. بعضی از تندرو ها می خواهند برنامه پاکسازی قومی را در پیش بگیرند که مدتی است آغاز شده ولی تکمیل نشده است. جایگاه هایی در عراق وجود دارد که هم شیعیان و هم سنی ها می خواهند حفظش کنند. بقیه هم در پی گرفتن انتقام خون ها ریخته شده هستند. برای همه داشتن روحیه مصالحه و ایمان داشتن به اینکه عراق باید کشوری یکپارچه شود، لازم است.
3- کردها را که امنیت در خور توجهی در مقابل خشونت ها دارند، باید ترغیب کرد به اینکه بهترین آینده ای که برای آنها متصور است، در استقلال کاملشان نیست، بلکه در داشتن اختیارات زیاد در کشور تازه متولد شده عراق است. کردها قصد دارند که کرکوک را ضمیمه کنند و رفراندومی را برگزار کنند که در آن معلوم شود که براین شهر نفت خیز، دولت عراق حکومت کند یا دولت محلی کرد. برگزاری این رفراندوم یک اشتباه است. این کار موجب خشم نه فقط سنی ها و شیعه های عراق می شود، بلکه ترکیه را هم به خشم می آورد. کردها باید محتاط باشند و فکر کنند که این بهترین کاراست.
4 - یکی دیگر از لازمه های صلح عراق این است که آمریکا تاریخ دقیق خروج نیروهایش از عراق را تعیین کند. رابرت گیتس، وزیر دفاع جدید آمریکا جدیدا اعلام کرده است که آمریکا ممکن است پایگاه هایشان را برای طولانی مدت در عراق نگه دارند؛ کاری که در آلمان و ژاپن و جا های دیگر انجام دادند.
اما بعد از خرابی های وحشتناکی که آمریکا به عراق تحمیل کرد، هر پایگاهی در این کشور می تواند هدف نیروهای شورشی قرار بگیرد. آمریکا برای دفاع از منافعش در عراق نیازی به پایگاه نظامی در این کشور ندارد. در واقع، تنها راه برای ترمیم اختیارات و اعتبارشان نزد عراقی ها، این است که اعلام کنند که به هیچ عنوان قصد ماندن یا تسلط بر کشور و منابع نفتی عراق را در آینده ندارند.
5- پنجمین نکته این است که برای صلح و امنیت در عراق، باید ارتش ملی را بازسازی کرد تا آنقدر قدرت داشته باشد که در مقابل نیروهای مسلح بایستد و نه آنقدر قدرتمند شود که هشداری برای همسایگانی چون ایران و کویت باشد که در گذشته از حمله عراق به کشورشان، رنج کشیده اند. آمریکا تلاش زیادی برای تعلیم ارتش و پلیس عراق کرده است. اما بهتر بود این کار توسط خود عراقی ها انجام می شد. کشتار بیرحمانه روزانه پلیس ثابت می کند که ارتباط نزدیک داشتن با قدرتی که کشور را اشغال کرده است، عواقب خطرناکی دارد.
6 - و در آخر، برنامه بین المللی وسیعی برای مستقر کردن چهار میلیون عراقی که در تبعیدند و خانه هایشان را ترک کرده اند و در بسیاری از موارد در پریشانی بسر می برند، باید تنظیم شود. اصلا نباید درحالی که آمریکا پول زیادی در اختیار دارد، برای جمع آوری پول برای چنین برنامه ای وقت تلف کرد.
در حقیقت سال ها تلاش لازم است تا میراث وحشتناک جنگ عراق را پاک کرد، این جنگ یکی از بزرگترین جنایات تاریخ معاصر بود.
منبع: میدل ایست آنلاین، 6 مارس 2007
صدای منظم کفزدنها، دستانی که به گرمی یکدیگر را میفشردند، فلاشها و دیافراگمهایی که این لحظات را ثبت میکردند، همه و همه هنگامی اتفاق افتاد که چشم بادامیها به اکتشاف در بلوک گرمسار جواب مثبت دادند و قرارداد اکتشاف و توسعه این بلوک را با شرکت ملی نفت ایران به امضا رساندند.
در لحظهای که قلمها میلغزید تا قرارداد منعقد شود، طرفین به خوبی میدانستند که چه راه طولانی و دشواری را به عهده دارند و چه تعهد سنگینی را بر دوش خواهند کشید.
این سومین قرارداد شرکت ملی نفت ایران با شرکتهای چینی و دومین قرارداد با شرکت سینوپک بود. پس از امضای دو قرارداد بلوک زواره کاشان (اکتشاف) و کوهدشت (اکتشاف و توسعه) با شرکتهای نفتی چینی جهت اکتشاف سریعتر منابع هیدروکربوری و به دنبال انجام مناقصههای بینالمللی، قرارداد بلوک گرمسار بین شرکت ملی نفت ایران و شرکت چینی سینوپک برای انجام عملیات اکتشاف و توسعه نفت و گاز امضا شد.
چینیهایی که در حال حاضر دومین مصرفکننده انرژی جهان بعد از آمریکا هستند، اکنون در کشور ما 4 سال فرصت دارند تا در بلوک گرمسار به اکتشاف بپردازند و در صورت نیاز به عملیات تکمیلی، دو سال دیگر نیز زمان در اختیار آنها قرارداده میشود. همچنین برای توسعه بلوک هم چهارسال در نظر گرفته شده است، بنابراین برای 10سال آینده کشورشان برنامهریزی دقیقی پایهریزی کردهاند پس به راحتی میتوان دریافت که چینیها با چشمهای بادام تلخشان نگاهی فراخ به آینده دارند.
پس از امضای قرارداد، گبه ایرانی بود که در آن میان خودنمایی کرد و به رسم یاد بود به نماینده سینوپک اهدا شد و چه اقدام زیبایی بود به یادگاری دادن هنر دست زنان ایرانی و معرفی ایران با غنیترین هنرش.
محدث: جمعکل عملیات 58 میلیون دلار
در ادامه، تریبون محمود محدث، مدیر اکتشاف شرکت ملی نفت را در میان گرفت، او نیز لب به سخن گشود و حضار را به سال 1998 برد. به سالی که 16بلوک اکتشافی به مناقصه گذاشته شد و کمتر کشوری از آن استقبال کرد، اولین قرارداد در سال 2000میلادی نهایی شد و در ادامه 4 قرارداد دیگر با شرکتهای بینالمللی به امضا رسید و سایر بلوکها بدون متقاضی باقی ماند.
وی ادامه داد: در سال 2003 نیز در دور دوم 8 بلوک در حوزه خلیجفارس به مساحت 60هزار کیلومتر ارائه شد که از این گروه سه بلوک توسن، ایران مهر و فروز طی دو قرارداد امضا شد.
به گفته محدث در سال 2004 مناقصه 16بلوک اکتشاف و توسعه برگزار شد که قرارداد بلوک ساوه و کوهدشت به امضا رسید و پیمانکاران در حال حاضر مشغول به فعالیت در این حوزه هستند. مدیر اکتشاف شرکت ملی نفت در ادامه از بهترین لحظه هر قراردادی سخن گفت.
از لحظهای که او و همکاران نفتیاش در آن قرار دارند، به عقیده وی بهترین لحظه هر قرارداد رسیدن به نظر مشترک و امضای قرارداد است که دقایقی است فراموش نشدنی.
محدث همچنین در خصوص ویژگیهای بلوک گرمسار و شرایط حضور پیمانکار اینگونه توضیح داد: وسعت این بلوک 13هزار و 800کیلومتر برآورد شده که در محدوده استانهای سمنان، قم و تهران قرار گرفته است.
وی با اشاره به تعهدات پیمانکار خاطرنشان کرد: حداقل تعهد پیمانکار در قرارداد مطالعات زمینشناسی، حفاری سهحلقه چاه اکتشافی 700کیلومتر لرزهنگاری دوبعدی با حداقل بودجه 19میلیون و 61هزار دلار ذکر شده است که در صورت وجود هیدروکربور و نیاز به عملیات تکمیلی اکتشافی و حفر چاههای بیشتر، سقف تعهدات پیمانکار تا مبلغ 58میلیون و 56هزار دلار افزایش خواهد یافت که پس از مرحله اکتشاف و توصیف و در صورت کشف میدان تجاری، توسعه بلوک گرمسار نیز توسط این پیمانکار (سینوپک) اجرا میشود.
چینیها: فرصتی که از دست رفت
پس از محدث نوبت چینیها بود تا سخنرانی کنند، به همین دلیل معاون مدیرعامل شرکت سینوپک به جایگاه رفت و در ابتدا از فرصتی گفت که از دستشان رفت.
موشولینگ عنوان کرد: در ژانویه 1998 شاهد مناقصه 16بلوک اکتشافی در ایران بودیم که به دلیل تعلل، از دست ما رفت و بسیار افسوس خوردیم. اما امروز خوشحالیم که میتوانیم در بلوک گرمسار فعالیت کنیم. چرا که توسعه مشارکت دو شرکت براساس منافع متقابل، فرصت جدیدی را برای هر دو کشور فراهم خواهد آورد.
موشولینگ در جهت معرفی شرکت خود عنوان کرد: سینوپک شرکت ملی چین است که براساس سرمایهگذاری دولت تشکیل شده و اکثر سهام آن متعلق به دولت است. همچنین درآمد این شرکت طی سال گذشته 75 میلیارد دلار برآورد شده است.
سفیر چین: کنفرانس شانگهای محرک بود
لوجینگ تانگ، سفیر چین نیز در این مراسم حضور داشت و او هم همانند دیگران از امضای چنین قراردادی ابراز خرسندی کرد. به گفته وی بر انعقاد این قرارداد در اجلاس شانگهای توسط روسای دو کشور تاکید شد و در واقع آن اجلاس محرک محقق شدن قرارداد بود.
تا هر دو کشور بیش از پیش در راستای گسترش همکاریهای انرژی پیشرفت کنند. سفیر چین سرعت، وسعت و عمق مشارکت را از ویژگیهای کشور چین عنوان کرد.
سفیر کشوری که میرود تا در آیندهای نه چندان دور یکی از ابرقدرتهای منطقه شود، به ایرانیها پیشنهاد کرد تا تلاش کنند هر چه بیشتر و بیشتر اقتصاد کشور خویش را پرورش دهند و همانند کشور چین به رشد اقتصادی دو رقمی دست یابند تا کشورهایی که ایران را تهدید میکنند دیگر به خود اجازه دخالت در امور کشور را ندهند.
آقای تانگ تصریح کرد: با آن که ایران کشوری است که از لحاظ منابع انرژی بسیار غنی است، اما فرآوردههای نفتی وارد میکند، در حالی که میتواند با مشارکت در زمینههای پاییندستی اقتصاد کشورش را رونق بخشد.
وی در پایان با بیان اینکه ایران باید از سیاست درهای باز استفاده کند، تاکید کرد: «در مشارکت با چین باید خیالتان راحت باشد، چون این قرارداد براساس اعتماد و منافع متقابل منعقد شده است.»
پاسخ نوذری به سفیر چین
پس از اتمام سخنرانی سفیر چین، نوذری، مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران به پشت تریبون دعوت شد و او نیز که تنها به قصد پاسخ به سخنان سفیر چین این دعوت را پذیرفت، با تشویق حضار همراهی شد.
وی اینگونه آغاز کرد: با ورود به هزاره سوم و نیاز به منابع انرژی جایگزین همواره منابع هیدروکربوری در اولویت توسعه قرار دارند، چرا که در آینده هرگز جایگزین نخواهند شد. در این راستا، در جهت دستیابی به ذخایر بیشتر، شرکت ملی نفت ایران تصمیم گرفت تا بر گسترش روابط اقتصادی با دیگر کشورها در زمینه اکتشاف و توسعه توجه بیشتری نماید.
نوذری در پاسخ به سفیر چین خاطرنشان کرد: ایران بعد از انقلاب نشان داده که هرگز زیر بار ظلم نخواهد رفت و آنچه که امروز برخی از کشورهای مدعی، علیه ایران عنوان میکنند، دروغی بیش نیست و ایران پیروز جنگ تبلیغاتی دنیا است.
این شرایط نیز موجب شده تا فرصتهای مناسبی میان ایران و چین فراهم شود و امیدواریم طرفین با حفظ منافع ملی بتوانند در قراردادهای بزرگتری در بخش توسعه و پایین دستی به توافق برسند.
به گفته نوذری ظرف سه ماه گذشته بیش از 150هزار بشکه(!) به تولید نفت ایران افزوده شده است که این خود نقطه عطفی در توسعه محسوب میشود.
پس از پایان سخنان مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران، خبرنگاران فرصت را مغتنم شمرده و به سرعت بر گرد وی حلقه زدند، چرا که به دلیل گوشهگیری و عزلتنشینی این مدیرعامل و عدمدسترسی به وی میدانستند چه فرصتی به دست آوردهاند.
آنها اولین سوال خود را بر محور 150هزار بشکه تولید نفت قرار دادند و وی در پاسخ به سوالات مکرر مبنی بر ادعای خود در خصوص افزایش 150هزار بشکهای نفت ظرف 3 ماه گذشته و در تعارض بودن این تولید با آمار اوپک، گفت: با اصلاحات صورت گرفته در میدانهای سروش و نوروز این افزایش حاصل شده و منشا آن تدبیرها و مجموعه کارهایی است که صورت میگیرد، به عبارتی نیروهایی که در حال حاضر مسوولیت شرکتهای تولیدی را گرفتند، تلاش، کار و برنامهریزی بیشتر انجام میدهند.
وی گفت: تولید مجموعه مناطق نفتخیز روز گذشته سهمیلیون و 201هزار بشکه و فلات قاره 757هزار بشکه بود که مجموع این میادین به عدد اعلامشده از سوی بنده میرسد که در تلاش برای تداوم آن بوده و بیشک این کار صیانتی خواهد بود.
نوذری در ادامه با بیان اینکه انعقاد قرارداد میدان نفتی یادآوران را با چینیها نهایی میکنیم و گامهای آخر این قرارداد در حال انجام است، در پاسخ به این سوال که امکان حذف چینیها وجود دارد، این مساله را رد کرد و گفت: ما در صددیم قرارداد میدان نفتی یادآوران را با چینیها نهایی کنیم.
وی با بیان این که چینیها انعقاد قرارداد میدان نفتی یادآوران را به روش بیع متقابل پذیرفتهاند، گفت: در حال حاضر مذاکرات با چینیها در خصوص MDP ادامه دارد.
مدیر عامل شرکت ملی نفت، همچنین از تمدید زمان حضور دو شرکت نفتی فلات قاره و نفت مرکزی در تهران خبر داد و افزود: انتقال این دو شرکت قطعی بوده ، اما تعجیلی در کار نیست و با توجه به بزرگی و ماموریت سنگین دو شرکت فوق آنها را با حوصله بیشتری منتقل میکنیم.
وی با خودداری از ذکر زمان ترک دو شرکت فلات قاره و نفت مرکزی از تهران و با بیان این که مدت زمان آن در حال بررسی است، تصریح کرد: حداقل از 10 شرکت ملی نفت که ملزم به خروج از تهران بودند، 8شرکت رفته و یا در حال انتقال هستند، ضمن آن که درصدد کاریابی برای خانمها، بازنشسته کردن آنها با بالای 15سال سابقه کار و غیره بودیم تا حداقل فشار به همکاران نفتی ما وارد شود.
معاون وزیر نفت، در خصوص اثرات سوء اجتماعی خروج از تهران برای خانواده نفت با ذکر این که ایران سرای من است، گفت: مراکز مورد انتقال این شرکتها قسمتهای مناسبی است، ضمن آنکه با ارائه وام ودیعه 10 تا 20میلیون تومانی و همچنین برنامهریزی برای ایجاد منازل سازمانی درصدد کاهش فشار به آنها هستیم که این هزینهها در قبال کار بزرگی که در نفت انجام میشود، بسیار ناچیز است.
نوذری در مورد تاخیر در فاز 14 میدان گازی پارس جنوبی، گفت: درصدد تفکیک بخش پایین دستی و بالادستی هستیم و ظرف دو هفته آینده آن را نهایی میکنیم.
وزیر امور اقتصادی و دارایی در نشست نخبگان جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامیگفت: ایران جزو کشورهای دارای درآمد متوسط به بالا بوده که در آن سهم دهک فقیر جمعیت از درآمد ملی 2 و سهم دهک ثروتمند 7/33 درصد است. به عبارت دیگر دهک ثروتمند 85/16 برابر دهک فقیر از درآمد ملی استفاده میکنند.
وی تصریح کرد: این آمارها نشان میدهد ما از نظر توزیع درآمد، وضعیت مناسبی نداریم. این وضع، زیبنده اقتصاد کشور نیست و باید اصلاح شود. به فرموده مقام معظم رهبری در زمینههای سیاسی و فرهنگی حرفهای زیادی برای دنیا داشتیم اما در زمینه اقتصادی، هنوز آن جایگاه مناسب را به دست نیاوردهایم.
دانش جعفری با اشاره به برخی نگرانیها و دغدغههای ناشی از واگذاری امور به بخش خصوصی یا تعاونی گفت: عدهای نگرانند که در این شرایط، دولت چگونه میتواند به کنترل ابزارهای اقتصادی نظیر قیمتها بپردازد و یا به توسعه مناطق محروم بپردازد. عدهای نیز معتقدند در اجرای این سیاستها باید احتیاط کرد یا اصلاً اجرا نکرد.
وزیر اقتصاد خاطرنشان کرد: نکته مهم در اینجاست که این افراد میخواهند سیاستهای جدید را با ابزارهای موجود اجرا کنند، در حالی که اشتباه همینجاست و نباید از ابزارهای قدیمی برای محک سیاستهای جدید استفاده کرد. فضای جدید نیاز به ابزارهای جدید دارد که با ابزارهای کنونی یا قدیمیتفاوت دارد.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: مساله اصلی و مهم، شناسایی ابزارهای جدید است. اگر بخواهیم تنها متکی به منابع دولتی که عمدتاً درآمدهای نفتی با نوسانات گوناگون است، رشدی بیش از 4 یا 5 درصد نخواهیم داشت در حالی که بخش خصوصی دارای امکانات فراوانی است که غفلت از آنها دردسرساز خواهد شد.
وزیر امور اقتصادی و دارایی، میزان نقدینگی بخش خصوصی را 110 هزار میلیارد تومان عنوان کرد و در خصوص افزایش ظرفیت اقتصاد کشور برای پذیرش و اجرای این سیاستها تصریح کرد: ایجاد یک ظرفیت حدود 260 میلیارد دلار در اقتصاد کشور، یکی از مهمترین چالشهایی است که با آن روبهرو هستیم. بزرگ کردن ظرفیت اقتصاد، یکی از پیچیدهترین مباحث به شمار میرود.
به عنوان مثال در سال جاری کل حجم معاملات بورس حدود 7 هزار میلیارد تومان بوده است. حال چگونه میتوان این حجم وسیع از واگذاری را در بورس انجام داد. این مهم نیازمند اتخاذ ابزارها و سیاستهای مکمل است تا امکان تحقق چنین مهمیفراهم شود.
در این خصوص با برخی بانکها نیز مذاکره شده تا تأمین مالی کسانی که خواهان خرید سهام به ویژه سهام مدیریتی هستند را انجام دهند. به گفته وی، بسیاری از امور مستمر سالانه نظیر تدوین بودجه و غیره باید منطبق با سیاستهای کلی اصل 44 صورت گیرد.
گرچه امسال این کار در بحث بودجه چندان پررنگ نبود اما برنامه پنجم توسعه قطعاً با عنایت به این اصول تدوین خواهد شد.
احمد توکلی با اشاره به اینکه دولتها یک مقدار از تصدیهای خود را واگذار کردهاند، گفت: در عوض تعداد شرکتهای دولتی نسل دوم، سوم و چهارم زیرمجموعه شرکتهای بزرگ دولتی ایجاد شدهاند که حجم دولت در عمل، نه تنها کوچک نشد، بلکه گستردهتر نیز شد.
وی گفت: اگر نسبت سرمایهگذاری جدید به واگذاری سهام دولتی واگذار شده در نظر گرفته شود، این نسبت در طول سالهای 70 تا 1382 حدود6/10 درصد بوده و در عمل حجم دولت بزرگتر شده است.
توکلی با اشاره به هدف خصوصیسازی در افزایش کارایی اقتصادی، گفت: دولتها در عمل شعار افزایش کارایی با استفاده از واگذاری تصدیهای دولتی را دادهاند، ولی در عمل دنبال کسب درآمد از محل خصوصیسازی بودهاند.
رئیس مرکز پژوهشهای مجلس افزود: با واگذاری تصدیهای دولت به بخش غیردولتی، بهرهوری افزایش نیافته است، زیرا هماکنون رتبه ایران از نظر آزادی فضای کسب و کار در دنیا 155 میباشد.
همچنین دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در نشست یادشده گفت: اجرای سیاستهای کلان اصل 44، یکی از الزامات اساسی رسیدن به سند چشمانداز ایران 1404 است که اقتصاد اسلامیرا در ایران حاکم میکند، نه اقتصاد آزاد.
محسن رضایی اظهار داشت: پیرامون سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی چند سوال مطرح میشود که از جمله آنها میتوان به این نکته اشاره کرد که آیا با اجرای این سیاستها، اقتصاد ایران به سمت اقتصاد آزاد و سرمایهداری حرکت میکند و یا به سمت اقتصاد اسلامیسوق مییابد.
وی افزود: به عبارت دیگر مبانی سیاستهای کلی اصل 44، آزادسازی اقتصادی است یا اقتصاد آزاد؟ آیا آزادی اقتصادی به معنای همان اقتصاد آزاد است یا اینکه همانند مردم سالاری دینی که با هویت انقلاب نیز تعارضی ندارد، میتوانیم به سمت آزادسازی اقتصادی برویم بدون آنکه در دامن اقتصاد آزاد بیفتیم.
به گفته وی، مبانی اقتصاد آزاد کاملا روشن است. اگر همان مبانی را در پیش بگیریم، معلوم میشود پس از 20 سال به دنبال اقتصاد آزاد هستیم، در غیر این صورت یک نظام اقتصادی دیگر را میخواهیم.
رضایی در خصوص برخی نهادهای عمومینظیر کمیته امداد و بنیاد شهید نیز یادآور شد: تاثیر اجرای اصل 44 روی این نهادها نیز مشهود خواهد بود.