دکتر الهام ، سخنگوی دولت، در نشست مطبوعاتی روز دوشنبه خود با اشاره به اینکه کلیات لایحه بودجه سال 86 به تصویب رسیده است، اظهار داشت: براین اساس ما کلیه درآمدهای نفتی و درآمدهای خارجی خود را بر اساس یورو ـ ریال حساب خواهیم کرد. دکتر الهام، در این نشست مطبوعاتی اظهار داشت: بر این اساس درآمدهای نفتی و خارجی یا همان ارزی کشور بر اساس یورو محسوب شده و وقتی میخواهیم آن را حساب کنیم بر حسب یورو آن را به ریال تبدیل میکنیم. وی گفت: همچنین براساس مصوبه شورای عالی اقتصاد تصمیم گرفته شده است که گشایشها و حسابهای آتی دستگاههای مختلف اجرایی براساس یورو قرار داده شود.
مقدمه
هنگامى که پل ترنر (Paul Turner) تهیه کننده معروف استرالیایى در طى برنامهاى ماهوارهاى تحت عنوان: نوستر آداموس: مردى که فردا را پیشبینى مىکند. خطر روزافزون ایران وانقلاب اسلامى ایران براى غرب و تمدن غربى مطرح کرد و در طى این برنامه تمام آنچه را که نوسترآداموس در بیش از 390 سال پیش از آن تاریخ «آگوست 1989م» پیشگوئى کرده بود منتسب به ایران کرد؛ هیچ سیاستمدارى حرف وى را چندان جدى نگرفت؛ چرا که موقعیت ایران در سال 1989، نه تنها به هیچ وجه مناسب نبود؛ بلکه به واسطه جنگ تحمیلى و عواقب ناشى از آن و تحریمهاى شدید اقتصادى بسیار شکننده و حساس بود. لیکن پس از به واقعیت پیوستن واقعه یازدهم سپتامبر در آمریکا که اتفاقاً در فیلم به صراحت به آن اشاره مىشود (وقوع دو انفجار مهیب و عظیم در New City) همگان شگفتزده و نگران شدند؛ به نحوى که رئیسجمهور نه چندان باهوش آمریکا، پس از وقوع این حادثه به تبعیت از نوسترآداموس، ایران را هم یکى از «محورهاى شرارت» در جهان معرفى کرد و از این طریق بر وحشت و ترس عمیق هیأت حاکمه آمریکا از ایران (پرشیا) صحّه گذاشت.
در این مقاله سعى نگارنده بر آن نیست که بر پیشگوئیهاى نوسترآداموس صحّه بگذارد یا از آن دفاع کند و یا به هر طریق ممکن آن را خزعبلاتى هذیانگونه جلوه دهد؛ بلکه حداکثر کوشش نگارنده بر آن است که دیدگاه غرب و تمدن غربى نسبت به پیشگوئیهاى شگفتآور نوسترآداموس را مورد بررسى و مداقه قرار داده و این پیشگوئیها را که اغلب درباره ایران یا کشورهاى اسلامى بوده؛ مورد بررسى قرار دهد. البته بایستى در نظر گرفت که بدون شناخت این پیشگوى کبیر نمىتوان حساسیتهاى انسان غربى نسبت به انسان شرقى را شناخت؛ چرا که اغلب سیاستمداران و متفکران غربى عمیقاً به ستارهشناسى، طالعبینى و آیندهنگرى همراه با ادبیات رمزى (Occult) معتقدند و حتى نظریهپرداز معروف هاروارد؛ یعنى ساموئل هانتینگتون نیز تئورى برخورد تمدنها (The clash of civilizations) را از نوسترآداموس به عاریت گرفته است. پیشگویى نوسترآداموس درباره واقعه یازدهم سپتامبر و تأثیر شگرفى که بر نگرش و فرهنگ آمریکایى گذاشت مىتواند منجر به تحولى اساسى نسبت به دیدگاه غرب درباره انقلاب اسلامى ایران شود، همانکه نباید به سادگى از کنار آن گذشت.
... آسمان، در چهل و پنج درجه (مختصات جغرافیایى نیویورک؟!) خواهد سوخت، آتش به شهر جدید (New City)، نزدیک مىشود.1
جالبترین نکته در مورد پیشگوئیهاى نوسترآداموس آن است که وى به ندرت نام کشورى را به صراحت و آشکارا ذکر مىکند، حال آنکه در مورد ایران (Parsia) به صراحت عنوان مىکند که ایران، جهان را تسخیر خواهد کرد. ایران از طریق آناتولى، فرانسه و ایتالیا را فتح خواهد کرد و بالاخره ایران باعث وقوع جنگ جهانى سوم خواهد شد.2 بنابراین، در گام نخست بایستى نوسترآداموس را بیشتر و بهتر بشناسیم و راز و رمز تأثیرگذارى وى بر تمدن غربى را از این طریق دریابیم.
میشل دونوسترادام (Michel De Nostradame) که بیشتر با نام لاتین خود؛ یعنى نوسترآداموس (Nostr Adamus) شناخته شده است؛ در روز چهاردهم دسامبر سال 1503 م. در ناحیه سن رمى فرانسه متولد شد.
خانواده وى از شجره پزشکى یهودى و ایتالیایى الاصل بود. پدر بزرگ وى در شکلگیرى و تربیت نوسترآداموس نقش اساسى داشته و آموزههاى اشراقى مکتب کابالیستها را مستقیماً به وى تعلیم داده است. نوسترآداموس در سن 22 سالگى از دانشگاه بسیار معتبر آن روزگار فرانسه؛ یعنى مونپلیه در رشته پزشکى فارغالتحصیل شد و براى نجات بیماران از بیمارى مرگ سیاه یا طاعون، بلافاصله مشغول به کار شد. شاوینى، پیرو و مفسر معروف نوسترآداموس مىنویسد که وى سه سال تمام بر روى نخستین اشعار وحىآمیز خود که از آینده و رویدادهاى آن خبر مىآورد کارکرد و در سال 1555م. دفترى را - که در بر گیرنده بیش از سیصد پیشگویى شعرگونه بود - به پسرش سزار هدیه کرد. سپس در سالهاى بعد مجموعه کاملى از شعروارههاى نوسترآداموس در 1000 قطعه؛ یعنى 10 سانتورى که هر سانتورى مشتمل بر 100 قطعه بود، را منتشر شد. نوسترآداموس بر خلاف شایعات واهى و عبثى که پیرامون شیطانپرستى و خداستیزى به وى نسبت دادهاند، فردى عمیقاً مؤمن و پاىبند به مذهب کاتولیک به بود و در نامهاى به پسرش صریحاً متذکر مىشود که:
... و از زمانى که اراده ذات خداوند متعال بر این قرار گرفته که تو فقط در نور طبیعى و در این نقطه زمین به دنیا بیایى... از آنجایى که برایم ممکن نیست نوشتهاى را به صورت رسمى و کامل برایت به ارث بگذارم؛ چون بر اثر بىعدالتى و گذشت زمان نابود خواهد شد...؛ چون که همه چیز تحت اختیار و سلطه قادر متعال و خداوند یکتا قرار دارد.
در واقع او با این عبارات، صریحاً اشاره به عدم اصالت ادبیات رمزى علم اخترشناسى و طالعبینى نموده است و همه ارادهها را موکول به خواست و اراده خداوند متعال مىنماید.
بررسى پیشگوئیهاى نوسترآداموس درباره جهانى شدن انقلاب اسلامى ایران
شاهزاده عرب، مریخ، خورشید، ناهید، شیر، حکومت کلیسا را از طریق دریا از پاى در خواهد آورد، از جانب ایران (پرشیا) بیش از یک میلیون پرهیزگار به بیزانس و مصر، به سوى شمال هجوم خواهند آورد.3
از کشور عربى خوشبخت (در منطقه غنى و ثروتمند اعراب) شخصى قدرتمند و مسلط بر شریعت [حضرت] محمد(ص) زاده خواهد شد، اسپانیا را به دردسر انداخته و بر گرانادا (غرناطه) مستولى مىشود. از طریق دریا بر مردم نیکوزیا ظفر خواهد یافت.4
مرد مشرقى از محل استقرار خویش خارج خواهد شد، براى دیدار فرانسه از کوه آپونین خواهد گذشت، از فراز آسمان، از برفها، دریاها و کوهها گذر خواهد کرد و همگان را با عصایش مضروب خواهد کرد...5
ادبیات رمزآلود، واژهاى است که به بهترین نحو مىتواند عمق معانى شعروارههاى نوسترآداموس را بیان کند؛ چرا که طبق نظر اغلب مفسران معروف نوسترآداموس؛ یعنى اریکاچیتهام، گى بوحک و ژان شارل دو فن برون، حداقل وقایع ذیل را مىتوان بدون هیچ شک و تردیدى از میان شعروارههاى رمز آلود نوسترآداموس بر شمرد:
آتشسوزى بزرگ لندن در سال 1666م. اعدام چارلز اول، روى کارآمدن حکومت مذهبى کرامول در انگلستان، وقوع انقلاب فرانسه، انقلاب روسیه، رویارویى استالین و تروتسکى پس از مرگ لنین، اضمحلال رژیم شوروى، اعدام لویى شانزدهم و مارى آنتوانت، به قدرت رسیدن ناپلئون و انتخاب لقب امپراتور توسط وى، به قدرت رسیدن هیتلر و رژیم نازى، به قدرت رسیدن موسولینى در ایتالیا و ژنرال فرانکو در اسپانیا، ترور کندى، سقوط شاه ایران و وقوع انقلاب اسلامى در ایران، رهبرى امام خمینى(ره) از فرانسه - او دقیقاً عنوان مىکند که رهبر ایران از فرانسه باعث سقوط شاه ایران مىشود - ، وقوع حادثه یازدهم سپتامبر و آتشى که در برجهاى دوقلوى شهر جدید (نیویورک) ایجاد مىشود و بسیارى از حوادث تاریخى دیگر از سالهاى 1555 میلادى به بعد که حدوداً 450 سال را دربر مىگیرد.
دو محاصره،
در گرمایى سوزان، انجام مىگیرد.
آن مرد،
از فشار تشنگى،
به خاطر دو فنجان مملو از آب،
کشته مىشود.
دژ نظامى، مملو مىشود،
و یک آرمانگراى کهنسال [امام خمینى (ره)]
نشانههاى نیرا (سرزمین ایران) را
به اهالى ژنو [سازمان ملل متحد]
نشان خواهد داد.6
رهبر پاریس،
اسپانیاى بزرگ را اشغال مىکند،
کشتیهاى جنگى
در برابر مسلمانان [محمدىها] که از پارتیا [ناحیهاى در ایران] و مدیا [ناحیهاى در ایران] برخاستهاند، مىایستند. آن مرد، سیکلاد [اروپا] را تاراج مىکند، و آنگاه انتظارى بزرگ در بندر یونان حکمفرما مىشود.
در مجموع نوسترآداموس به این موضوع به صراحت اشاره مىکند که ایران (پارت، نیرا، پرشیا، مدیا) با کمک مسلمانان سراسر جهان، از جمله کشورهاى عربى و مخصوصاً سوریه، عربستان سعودى و لیبى حکومت مقتدرى را تشکیل مىدهند و پس از جنگى مذهبى که هسته آن از لبنان شروع مىشود و عمدتاً بر علیه اسرائیل است، جهان را به تسخیر خود درمىآورند و سپس جنگى جهانى و عظیم رخ خواهد داد و جهان نابود خواهد شد.7
در هنگامه دمیدن خورشید،
آتش بزرگ، دیده خواهد شد؛
صدا و روشنایى،
در امتداد شمال، ادامه خواهد یافت.
در میانه کره خاک،
مرگ و آواى مرگ، شنیده خواهد شد؛
مرگ از درون سلاحها،
آتش و خشکسالى
آنان را به انتظار خواهند نشاند.
در خاتمه، این سرزمین به واسطه جنگ جهانى سوم نابود و نامسکون خواهد شد.8
سرزمین مسکونى،
از سکنه خالى خواهد شد؛
براى به دست آوردن سرزمینها،
جدال و اختلاف شدیدى درمىگیرد؛
قلمروها به مردانى سپرده خواهد شد؛
که از غرور و سربلندى تهى خواهند بود.
سپس، براى برادران بزرگ،
نفاق و مرگ
پیش خواهد آمد.
و از چنین برمىآید که ایران، جهان را ابتدا از طریق حمله به ترکیه (و مقدونیه) به تصرف خود درخواهد آورد:
شب در آسمان، مشعلى رو به خاموشى، دیده خواهد شد. در مرکز رن، جنگ و خشکسالى به بار مىآید، کمک خیلى دیر مىرسد. پرشیا (ایران) حمله آورده و ماگدونیا و در جاى دیگر مىگوید: (مقدونیه) را به محاصره درمىآورد.9
تو اى فرانسه!
اگر،
از آبهاى لیگوریا گذر کنى؛
خود را،
در میانه دریا و جزایر،
در محاصره خواهى یافت؛
و پیروان محمد،
در برابر تو خواهند ایستاد.
و همچنین
تو، اى دریاى آدریاتیک!
استخوان خران و اسبان را
خواهى جوید.10
و باز مىگوید:
آن مرد،
با سلاحها و آتش درخشان،
در نزدیکى دریاى سیاه،
از پرشیا براى تسخیر ترابوزان
خواهد آمد.
فاروس و میتیلن به لرزه در خواهد آمد؛
خورشید،
دریاى آدریاتیک را که مملو از اجساد اعراب است؛
روشن خواهد کرد.11
و سپس نوسترآداموس، عواقب جنگ اتمى و نابودى تدریجى جهان به واسطه جنگ جهانى سوم را شرح مىدهد:
کسوفى در پیش خواهد بود که از زمان آفرینش گیتى تا زمان مرگ و مصائب حضرت مسیح و از آن زمان تا به امروز هرگز رخ نداده است و جهان چنین ظلمتى به خود ندیده است...12
که در این مورد آیات مربوط به قیامت در سوره قیامت به ذهن انسان تداعى مىشود:
فإذا برق البصر و خسف القمر و جمع الشمس و القمر یقول الإنسان یومئذ أین المفرّ.
هنگامى که بینایى خیره مىگردد، و ماه فرو مىرود، و خورشید و ماه گرد هم آیند، آن روز انسان مىگوید: به کجا فرار کنم؟
مرد والامقامى از تبار عرب به زودى پیش خواهد تاخت. از سوى اهالى بیزانس به او خیانت خواهد شد. از شهر قدیمى رودس به پیشواز او خواهند آمد، از جانب هانگرى [مجارستان] متحمل آزار بسیار خواهد شد.13
در حوالى دریاى آدریاتیک بر اثر توفانى عظیم، کشتى غرق مىشود و زمین به لرزه درآید و به سوى آسمان پرتاب مىشود و دوباره فرو مىافتد؛ در مصر جنبش پیروان محمد افزایش مىیابد و پیکى به (آن سوى مرزها) فرستاده مىشود تا خبر را اعلان کند.
... شهرها آلوده و کثیف گشته، باعث اعتراض و شرمسارى زیادى خواهد شد، و تاریکى و جهل فقط با درخشش نور از بین مىرود و با تغییراتى حکومت جهل و ظلمت پایان خواهد یافت...
رهبرى اصلى مشرق زمین با شورشهاى زیادى روبرو خواهد شد، که اکثراً از طرف شمالىها و غربىهاى مغلوب شده است، که عدهاى کشته و برخى مورد آزار قرار گرفتهاند و بقیه در حال گریزند و فرزندانشان که از زنان متعددى هستند، زندانى شدهاند.14
م.پ. ادوارد در کتاب خود در باب پیشگوئیهاى نوسترآداموس نقل مىکند که سانتورى هشتم، قطعه 6 مربوط به وقوع جنگ جهانى سوم است:
... جنگ و خونریزى براى مرتبه سوم حتمى است؛ آتش به حدى است که دریاها به جوش مىآید و از دولتها فقط دو دولت و از جهان فقط نیمى باقى مىماند...15
شاهزاده لیبیایى [که نماینده حکومت ایران است] در غرب به قدرت خواهد رسید، یک فرانسوى از اعراب به شدت مکدر خواهد شد، دانشمند ادیب [ادبا] خود را با اوضاع وفق خواهند داد، زبان عرب بر فرانسه پیشى مىگیرد...16
در نزدیکى سوربن جهت حمله به مجارستان
قهرمانى از اهالى برودها [سیاهپوستان] به آنان هشدار خواهد داد.
رهبر بیزانس، سالون از اسلاوینا،
آنان را به شریعت محمد[(ص)] در خواهد آورد.
همچنین نوسترآداموس در چنین مىسراید که:
امپراتورى مقدس به آلمان خواهد آمد؛
پیروان اسماعیل جایگاه بىمانع خواهند یافت.
آدمهاى نادان همچنان خواستار کارمانى [شریعت کهنه] هستند. تمامى حمایت کنندگان [محمدص] سراسر گیتى را خواهند پوشاند.17
بنابراین، نوسترآداموس در اغلب سانتورىها از جمله سانتورى 5 نسبت به فتح جهان به وسیله شریعت حضرت محمد(ص) به غرب و تمدن غربى هشدار مىدهد و به جهانیان اعلام مىکند که روزى مسلمانان به رهبرى ایران و تمدن ایرانى بر جهان مسلط خواهند شد که این بىشک در پیوند با گسترش و جهانى شدن انقلاب اسلامى ایران است.
پىنوشتها:
1 . سانتورىهاى (5/25 ، 10/75 ، 2/29 و 10/31).
2 . (قطعه 5/25).
3 . (قطعه 5/55).
4 . (قطعه 2/29).
5 . (سانتورى 4 / قطعه 59).
6 . (3/63)
7 . (سانتورى 2 / قطعه 91)
8 . (سانتورى 2 / قطعه 95)
9 . سانتورى 2 / قطعه 96
10 . (سانتورى 3 / قطعه 23)
11 . (5/27)
12 . سانتورى 5 / قطعه 47
13 . سانتورى 2 / قطعه 86
14 . نوسترآداموس، نامه به فرزند، ص274
15 . سانتورى 3 / قطعه 27
16 . سانتورى 10 / قطعه 62
17 . سانتورى 10، قطعه 31
|
|
«تهدید نفتی ایران» یکی از مهمترین مسائلی است که امروزه محافل سیاسی غرب را به بحث در این زمینه واداشته است. قطعاً هرگونه ناملایمتی با ایران در مسائل سیاسی یا اقتصادی، آثار گستردهای را بر بازار نفت دنیا به عنوان شاهرگ کشورهای صنعتی خواهد داشت. بنیاد مطالعاتی «هریتچ» در آخرین تحلیل خود در اواخر نوامبر، «نفت» را اهرمیبسیار قدرتمند در دستان ایران معرفی کرده است که میتواند با استفاده از آن، امنیت خلیجفارس را به مخاطره بیندازد. «اریل کوهن»، «جیمز فیلیپس» و «ویلیام چیرانو» تحلیلگران نامآشنای بنیاد هریتچ در این نوشتار، ایران را «تهدید نفتی» دانستهاند و نهایتاً ضمن ارائه راهکارهایی به دولت آمریکا برای مقابله با ایران، اذعان کردهاند آمریکا فعلاً توان مقابله با ایران را ندارد. بررسى انگیزههاى ایران به لحاظ تاریخى نشان میدهد ایران همواره به دنبال تسلط بر خلیج فارس بوده است. این هدف که پس از پیروزى انقلاب اسلامیدر سال1979 به اولویت مهمیتبدیل گردید، ایران را در مقابل همسایگان خود قرار داد و با حذف صدام در سال2003 دستیافتنى شد. اگر چه دیگر عراقى وجود ندارد تا به قدرت ایران توازن بخشد، اما در حال حاضر، آمریکا مانع اصلى ایران براى دستیابى به اهدافش در خلیج فارس میباشد. ایران از درگیرى مستقیم با نیروهاى آمریکایی در منطقه پرهیز کرده اما آماده است که به صورت غیرمستقیم، نیروهاى آمریکایى را به چالش کشد. عزم ایران براى دستیابى به چرخه کامل سوخت هستهاى بسیارى را در آمریکا هوشیار کرده است که به جمهورى اسلامیایران نباید اجازه داده شود تا به سلاح هستهاى دست یابد. بوش بارها تکرار کرده که خواستار حلوفصل دیپلماتیک مساله هستهاى ایران است. البته این روشى است که براى ازبینبردن تهدید هستهاى ارجحیت دارد، اما به این شرط که توافق انجامشده محکم باشد و مانع فریبکارى ایران گردد. البته در مقابل سرسختى ایران، بعضى اشخاص، حمله نظامی آمریکا به ایران براى جلوگیرى از تولید بمب اتمی را توصیه مىکنند. اگرچه بسیارى این گزینه را رد مىکنند اما باید دولت بوش پیامدهاى بالقوه چنین اقدامی حتى زمانى که سود آن بیشتر از خطراتش باشد را بررسى کند. یکى از پیامدهاى مشکلساز این اقدام، افزایش احتمال این مساله است که ایران صادرات نفت از خلیج فارس را -خصوصا نفت کشورهایى که از تنگه هرمز عبور مىکند و تقریبا دوپنجم از نفت جهان را تامین مىکند- هدف قرار دهد. تهدید استفاده از اهرم نفت، هراسى را در بین بازرگانان نیویورک ایجاد کرده است که این موضوع باعث افزایش قیمت نفت به بشکهاى 80دلار شد. با این حال، دولت بوش تهدیدات انرژى از جانب ایران را با ایجاد ائتلاف جهانى تحتفشارقراردادن ایران کاهش داده است. کاندولیزا رایس -وزیر خارجه آمریکا- در جولاى2006 گفت: به نظر من، ما نباید تاکید بیش از حدى بر اینگونه تهدیدات داشته باشیم چرا که ایران بسیار به منابع نفتى وابسته است. فکر مىکنم چیزى در حدود 80درصد بودجه ایران از منابع نفتى تامین میگردد و بنابراین اگر صادرات نفت در بازارهاى جهانى با اختلال مواجه شود، مشکل بسیار جدى براى ایران به وجود خواهد آمد اما فکر نمىکنم تاکید بیش از حد بر این موضوع لازم باشد. تا حدى، این نقل قول، طرز تفکر موجود در واشنگتن را نشان مىدهد. «ایلان من» -کارشناس برجسته در زمینه ایران- معتقد است: با توجه به واقعیتها، سخنانى که از جانب ایران مطرح مىشود، بیشتر شبیه رجزخوانى است. تاکنون این راهبرد موفق بوده است. نگرانى سرمایهگذاران به دلیل افزایش احتمال برخورد با ایران، عامل اصلى افزایش نفت خام بوده است. دولت بوش و متحدان بینالمللى آن در برنامهریزىهایشان بهتر است پیشبینىهاى دقیقترى درباره اهرم انرژى ایران ارائه کنند. اگر چه نگرانىهاى سرمایهگذاران بر قیمت نفت تاثیر گذاشته است، اما برخى از این نگرانىها با توجه به رفتار گذشته ایران، پذیرفتنى است. با افزایش تنشها بر سر موضوع هستهاى ایران، آمریکا باید با دوراندیشى بیشترى، تهدیدات ایران در مورد حمله به نفتکشهاى حاضر در خلیج فارس را مد نظر قرار دهد. گزارشهایی مبنى بر اینکه ایران به موشکهاى ضدکشتى دست یافته، باعث افزایش نگرانىها شده است. همچنین ایران مجهز به موشکهاى قدیمىتر و همچنین موشک ضدکشتى کروز مدرنتر مىباشد. ایران مجهز به مینهاى ضدکشتى و مینهاى مدرنى مىباشد که بسیار پیشرفتهتر از مینهاى تماسى مورد استفاده در جنگ جهانى اول بوده؛ تجهیزاتى که ایران در دهه1980 از آن استفاده مىکرد. این مینها شامل مین راکتى (ساخت چین) مىشوند که در زمان حرکت کشتى از روى مینها، راکتى را به سمت کشتى شلیک مىکنند. با استفاده از این نوع مین، میتوان در آبهاى عمیق تنگه هرمز، هر کشتی که از خلیج فارس خارج یا بدان وارد مىشود را مورد هدف قرار داد. ایران همچنین مىتواند مینهاى خود را با استفاده از بالگرد یا قایقهاى کوچک مورد استفاده قرار دهد. مینها تنها یکى از تهدیدات بالقوه ایران براى کشتىهاى موجود در خلیج فارس مىباشند. سپاه پاسداران داراى تیمهاى تخریبى زیرسطحى است که براى حمله به سکوهاى نفتى و دیگر تاسیسات، آموزش دیدهاند.
در نتیجه، کمترین اختلال یا حتى تهدید به ایجاد اختلال مىتواند قیمت نفت را بهشدت افزایش دهد. به عنوان مثال، در زمستان2005 این احتمال که بحران هستهاى ایران ممکن است از کنترل خارج شود، در افزایش قیمتها بسیار موثر بود. اگرچه قیمتها به میزان 60دلار در هر بشکه برگشته است، اما هرگونه اقدامی ازجانب ایران براى بستن تنگه هرمز مىتواند قیمت نفت را دوباره افزایش دهد. توان نظامیایران در خلیج فارس آمریکا و متحدانش مىتوانند سرانجام تلاشهاى ایران را براى بستن تنگه هرمز با شکست مواجه کنند؛ همانطور که «مایکل نایت» -کارشناس مسائل نظامیخلیج فارس- مىگوید: تجربه حملات علیه کشتىها در جنگ ایران و عراق به ما میگوید که مجموعهاى از حملات توسط هواپیما، موشک، مین، زیردریایى و نیروهاى ویژه دریایى نمىتواند براى مدت طولانى دوام یابد. اما ایران میتواند بهشدت حرکت کشتىها در خلیج فارس را براى مدت کوتاهى تهدید کند، مانع ورود کشتىهاى تجارى به خلیج فارس شود، نرخ بیمه براى حمل بار در خلیج فارس و همچنین قیمت نفت را در بازارهاى جهانى افزایش دهد. در جولاى 2006 مجله دیفنس نیوز در مقالهاى، پرسشی را درباره کارآمدى افراد مینیاب آمریکایى درخلیج فارس مطرح کرد: اگر ایران تصمیم گرفته باشد که با کارگذاشتن مین در تنگه هرمز، خلیج فارس را ببندد، بهترین کشتىهاى جنگى آمریکا نیز قادر نخواهند بود که با این مشکل کنار آیند. با توجه به نگرانى که بهخاطر موشکهاى ضد کشتى ایران ایجاد شده است، ناتوانى ظاهرى نیروى دریایى آمریکا براى مقابله سریع با مینهاى ایرانى براى خنثى کردن تهدید ایران در خلیج فارس بسیار مهم است. اما تهران تمام این موارد را مد نظر قرار داده است.
بدین منظور، آمریکا باید: 1) تهدید ایران را دقیقا شناسایی کرده و برای مقابله با آن کسب آمادگی کند. اولین قدم در حل هر مشکلى تشخیص این مساله است که چنین مشکلى وجود دارد. اگرچه دولت بوش تهدید از جانب ایران را دستکم مىگیرد، اما باید با جدیت بیشترى به این تهدید توجه شود و آمادگى رویارویى با گزینههایى به مراتب بدتر از آن را نیز کسب نماییم. 2) تداوم و افزایش فشار دریایى آمریکا و متحدانش در خلیج فارس: نیروى دریایى آمریکا باید حضور قاطع در خلیج فارس داشته باشد تا از ایجاد هرگونه مشکل توسط ایران ممانعت به عمل آورد و هراس متحدان آمریکا را برطرف نماید. واشنگتن همچنین باید همپیمانان عضو ناتو از قبیل ژاپن، هند و استرالیا را تشویق نماید تا به صورت دورهاى، نیروهاى دریایى خود را در منطقه مستقر سازند. پنتاگون باید هرازچندگاهى مانورهاى دریایی، هوایى و زمینى مشترک با کشورهاى عضو شوراى همکارى خلیج فارس از قبیل بحرین، کویت، عمان، قطر، عربستان سعودى و اماراتمتحده عربى خصوصا در زمینه مینزدایى، امنیت بندر و دفاع موشکى انجام دهد تا توانایى و اراده براى مقابله با تهدیدات بالقوه ایران را به نمایش بگذارد. 3)بالابردن قابلیتهاى دریایى در زمینههایى چون مینزدایى و مقابله با موشکهاى ضدکشتى: چرا که نیروى دریایى آمریکا در زمینههایى چون مینزدایى و مقابله با موشکهاى ضدمین، از کارآمدى لازم برخوردار نیست و براى مقابله با تسلیحات پیشرفته ایران آمادگى لازم را ندارد. ایالات متحده باید توانایى خود را در این زمینه بهبود بخشد و همچنین ارزیابى هزینه و فایده ایران را تغییر دهد. نیروى دریایى، بودجه تحقیقات مقابله با مین را افزایش دهد و هر چه سریعتر این قابلیتها را در خلیج فارس به کار گیرد. واشنگتن همچنین باید کشورهاى عضو شوراى همکارى خلیج فارس را تشویق نماید تا در زمینه مینزدایى، سرمایهگذارى نمایند. 4) تدوین و بهکارگیرى یک طرح احتیاطى براى بازار انرژى داخلى: اگرچه نمىتوان به طور کامل پیامدهاى قطع نفت خلیج فارس را خنثى کرد، اما آمریکا مىتواند از طریق افزایش چشمگیر ذخایر راهبردی سوخت از 5 / 688میلیون بشکه نفت به یک میلیارد بشکه و افزایش استخراج نفت، این خسارتها را کاهش دهد. 5)جلب مشارکت همپیمانان براى ایجاد طرحهاى احتیاطى: آمریکا باید دیگر کشورها را به ایجاد ذخایر اضطرارى نفت یا افزایش این ذخایر ترغیب نماید. واشنگتن همچنین باید عربستان سعودى و دیگر تولیدکنندگان نفت در خلیج فارس را تشویق نماید تا مواد و تجهیزات لازم براى بازسازى سریع لولههاى نفت را که از تنگه هرمز مىگذرند، ذخیره نمایند. هر یک از این اقدامات براى تکمیلشدن، به زمان نیاز دارند. درحال حاضر، آمریکا و همپیمانان آن آمادگى لازم براى مقابله با سلاح نفت ایران را ندارند. آنها میتوانند با آمادگى بهتر این مساله را تغییر دهند. نیاز روزافزون به نفت نیاز روزافزون جهان به نفت -خصوصا از جانب چین و هند- و تولید اندک و رو به کاهش ماده حیاتى، آسیبپذیرى بازار جهانى نفت را نسبت به شوکهاى آنى افزایش داده است. بلایاى طبیعى نظیر توفان کاترینا، بىثباتى سیاسى درون کشورهاى تولیدکننده نفت(نیجریه)، شورش(عراق)، یا جنگ منطقهاى(جنگ اعراب - اسرائیل در سال1973) مىتوانند منجر به بحران نفت شوند. جمهورى اسلامیایران به یکى از مشکلسازترین تهدیدات براى انرژ ى تبدیل شده است. ایران به سبب افزایش قدرت نظامیخود، در حال حاضر توانایى بیشترى براى ایجاد اختلال در جریان صادرات نفت خلیج فارس به نسبت زمان جنگ ایران و عراق را داراست. ایران در حال حاضردارای مینهاى هوشمند، موشکهاى ضد کشتى و زیردریایى است. این مساله دفاع از خلیج فارس را براى ارتش آمریکا بسیار سختتر از گذشته کرده است. اگر بحران رو به افزایش بر سر برنامه هستهاى ایران به مداخله مجدد در جریان نفت خلیج فارس بینجامد، همانطور که تهران آشکارا تهدید به این کار کرده است، قیمت نفت بهراحتى دو برابر خواهد شد که این موضوع، امنیت و اقتصاد جهانى را تحتتاثیر قرار خواهد داد. اگر چه دولت بوش راهبردى را در پیش گرفته تا با استفاده از آن فشارهای بینالمللى بر ایران را افزایش داده و در نتیجه برنامه هستهاى ایران را متوقف سازد، اما فهم این موضوع مهم است که سلاح نفتى ایران اهرمیمهم در این تقابل به شمار مىآید. به منظور متوقف ساختن ایران به صورت دیپلماتیک از ادامهدادن چرخه کامل سوخت هستهاى، آمریکا باید نشان دهد که مىتواند با اختلال ایران در صادرات نفت خلیج فارس مقابله کند. |