«معمر قذافی»، رهبر لیبی، هفته گذشته با سخنرانی بیسابقه خود، بسیاری از نخبگان را غافلگیر کرد. قذافی که به رغم شافعی بودن مردم کشورش و نزدیکی آنان به تشیع، به ناصبی مشهور بوده و سابقه تحرکاتی علیه ایران را هم داشت، در این سخنرانی، علاوه بر تجلیل از اهل بیت و تشیع، به دفاع از ایران پرداخته و آشکارا به غرب و کشورهای اسلامی وابسته به آن، تاخته است. وی همچنین ضمن شیعی دانستن سنتهای مردم آفریقا، از قصد خود برای تشکیل دولت فاطمی دوم در شمال آفریقا نظیر دولت فاطمی مصر، خبر داده است. بدون هرگونه تحلیل درباره علت بیان اینگونه سخنان از سوی قذافی، مهمترین محورهای سخنان رهبر لیبی در دیدار با شخصیتهای سیاسی ـ اجتماعی و رهبران قبایل و مشایخ کشورهای مختلف عربی و اسلامی در شهر «آغادیس»، واقع در شمال نیجر که در تاریخ 10/1/86 که به مناسبت میلاد نبوی بیان شده، منتشر میشود:
اینک اسلام با چالش حقیقی روبهروست. ناچار ما باید چالش کنیم و ثابت کنیم اسلام، دین جهانشمول و خاتم است و برای همه آمده و در نزد خداوند غیر از اسلام، دین دیگری پذیرفته نیست. دین عیسی(ع) تنها برای بنیاسرائیل بوده، نه دیگران. ما باید با صدای بلند این را اعلام کنیم. سکوت غلط است و نباید از اینکه بر ما مارک «تعصب» بزنند، بترسیم. ما برای دفاع از خود و عقیده و کرامت و وجودمان به چالش (با آنان) ادامه میدهیم تا بلکه این خفقان و انحطاطی که گریبان حکام عرب و مسلمانها را گرفته، از میان برود. هماکنون رهبری به دست تودهها و انقلابیون و شورشیان و حتی تروریستهاست. بگذارید بگویند (فلان) تروریست حاکم شده. همه کشورها از بزرگ گرفته تا کوچک، از تروریسم میترسند. تروریستها چه کسانی هستند؟ آنان افراد عادی هستند. حکام نیستند، ارتش و تاج ندارند. آنان افراد عادی هستند که بزرگترین کشور از آنان میترسد، البته معنی این سخن آن نیست که ما از تروریسم یا چیز دیگری حمایت میکنیم، ولی این مسئله نشان میدهد که حل مسائل به دست تودههاست ما میتوانیم خیابانها را به آتش بکشیم و آمریکا نمیتواند آن را خاموش کند.
ببینید کار به کجا کشیده که یک کشور عربی را اشغال و حاکم آمریکایی برایش تعیین میکنند. اگر برمر تا حالا مانده بود، شاید در نشست ریاض حاضر میشد و حاکمان عرب این را میپذیرفتند! چه کسی (از حکام عرب) میتوانست بگوید نه؟
میگویند شیعیان در ایران هستند و شیعه؛ یعنی فارس و سنیها عربند. این دروغ و مغالطه است. واقعیت، عکس آن است. نخستین حکومت شیعی؛ یعنی حکومت فاطمی در شمال آفریقا تشکیل شد و 260 سال دوام داشت، برای همین لذا تقالید و سنتها در شمال آفریقا همهاش شیعی است. ماتم روز عاشورا و جریانهایی که درباره [حضرت] علی نقل میشود و در آن، مبالغه هم هست، از شیعه گرفته شده و اسماء نیز همه شیعی است. در خصوص اینکه چه کسی محق برای حاکمیت است، باید گفت که آیا محقتر از اهلبیت، کسی هست؟ اهل بیت برای حکومت اولیتر از همه حکام کنونی هستند که از اهل بیت نیستند. این تفرقه و تحریک که در آن شیعه بر ضد عرب و عرب بر ضد فارس برانگیخته میشود، ساخته اشغالگران و صهیونیستهاست. شیعه [فقط] ایران نیست، شمال آفریقا شیعه است ... مسائل به هم ریخته و همه چیز معکوس شده است (واقعیت چیز دیگری است). ما دولت فاطمی دوم را در شمال آفریقا ایجاد میکنیم. هویت ما، هویت فاطمی خواهد بود و عربها و بربرها را در آن ذوب میکنیم. احزاب چپ و راست افراطی و خشونتطلبها همه در آن ذوب شده و هویت واحدی تشکیل خواهند داد. به این ترتیب، کشمکشهای قبیلهای، مذهبی و قومی در شمال آفریقا، الجزایر، سودان، مصر و در صحرا پایان مییابد و همه ما فاطمی میشویم. شمال آفریقا، عربی و شیعه است و هر کس میگوید، شیعیان فارس هستند، دروغ میگوید. دولت فاطمی که نخستین دولت شیعی بود، در شمال آفریقا تشکیل شده نه در ایران و ما دوباره آن را احیا میکنیم و برای این کار، از همه نیروهایی که در حدود دولت فاطمی اول بودند، میخواهیم تا بار دیگر دولت فاطمی دوم را که دولت پیشرفته و یکدستی خواهد بود، تشکیل دهند. ... اینکه چه کسی محقتر برای خلافت بوده، مسئلهای تاریخی و جنگ برای قدرت است. اگر قرار بود پس از پیامبر، یکی از نزدیکان و اهل بیت حاکم شود، خب علی محق بود، ولی اگر قرار بوده کسی که مسنتر و یا ثروتمندتر و یا حکیمتر است، حاکم شود، ممکن بود این حق ابوبکر باشد؛ خب این منطقی است، ولی به هر حال اینها مسائل تاریخی است، ولی از نظر عاطفی، همه ما عربها و همه مسلمانان با علی هستیم و معنی آن این است که همه عربها شیعه هستند. اگر معنی شیعه بودن، تعاطف با علی است، پس همه عربها شیعه. میگویید نه، رأیگیری کنید و از مسلمانان و عربها بخواهید بین علی و معاویه، یکی را برگزینند. همه علی را انتخاب میکنند. از مسلمانان بپرسید آیا با فاطمه زهرا(س) هستید یا دیگری؛ زن معاویه، زن یزید یا هر زن دیگری؟ میگویند: خیر، ما با فاطمه زهرا(س) هستیم؛ یعنی شیعه آلالبیت و شیعه فاطمه و شیعه علی. همه عربها و مسلمانان شیعه علیاند: اگر پیرو علی، شیعه است، همه ما شیعهایم. این یک حقیقت و از فرهنگ ماست. اگر معنی سنی بودن، ایمان به محمد(ص) و سنت اوست، پس همه ایرانیها سنی هستند. آیا ایرانیها گفتهاند ضد محمد(ص) هستند؟ خیر، آنان میگویند محمد(ص) پیغمبر ماست و آنان پیرو سنت پیامبرند؛ پس آنان سنی هستند؟ برخی از ما میپرسند آیا شما علی را دوست دارید؟ بله، ما علی را دوست داریم. میگویند: پس شما شیعه هستید. بله، مردم شمال آفریقا شیعه هستند، ولی مسائل برعکس شده است. ما باید به این جدال پایان دهیم و راه سوءاستفاده دشمن را ببندیم و نیز جلوی حکام عرب را که برای خشنودی آمریکا و اشغالگران از ایران ابراز کراهت میکنند، بگیرم. حکام عرب برای خشنودی آمریکا و اشغالگران از ایران کراهت دارند و میگویند: ایران در حال ساخت بمب اتمی است. ایران چنین است و چنان است؛ فارسها چنین هستند و چنانند. وقتی میپرسیم چرا از ایران نفرت دارید، میگویند: برای اینکه شیعه است. نه ... نه ما در شمال آفریقا یک دولت فاطمی جدید هستیم و شیعه هستیم... تمام شد. شیعه هماکنون از ایران به شمال آفریقا انتقال یافته است که به این ترتیب، باید دولت فاطمی دوم برپا شود. ما در شمال آفریقا شیعه هستیم، اما اگر از سنت نبوی سؤال شود، با جان و دل استقبال میکنیم و به آن پایبندیم. ما پیرو سنت پیامبر(ص) و پیرو علی(ع) هستیم. دوره اختلافات تمام شد و دیگر اتحادیه مغرب عربی و یا غیر آن در میان نیست. مرزها برایمان مهم نیست. هرکس هرجا هست، باشد. مرزها سر جایش هست، منتهی هویت ما فاطمی است. هیچ کس هم برای حکومت، محقتر از اهل بیت که منسوبان فاطمه(س) هستند، نیست. اگر هم طرفدار دمکراسی هستید، پس حاکمیت را به مردم بسپارید و به حکومتهای سلطنتی و ریاستی پایان دهید و تسلیم امر شورا شوید، اما اگر میخواهید از اسلام سوءاستفاده کنید، بدانید که اهل بیت برای حکومت از شما محقترند. چه کسی گفته شما به نام اسلام، حکومت کنید؟ ما نمیخواهیم وارد مسائل فرعی و اختلافات فقهی شویم. یکی پیرو فقه حنفی است و دیگری مالکی. هر کس هر فقهی دارد، داشته باشد، ارکان و فروع دین ثابت است. هر کس هر قومیتی دارد، داشته باشد، هر کس مزیتی دارد، داشته باشد. هر زبانی دارد، داشته باشد. اینها مهم نیست. مهم، هویت ماست که فاطمی است. البته حکام این مسئله را رد خواهند کرد. شما واکنش آنان را خواهید دید. آنان میخواهند اسلام را نابود کنند، برای همین شیعه و سنی درست کردهاند.
این دعوت برای برپایی حکومت فاطمی جدید مورد حمایت اسماعیلیها، زیدیها، نزاریها، علویها و همه کسانی که در دایره دولت فاطمی بودند، قرار خواهد گرفت و این برای ما بهتر است که همه در یک هویت واحد ذوب شویم. والسلام علیکم و رحمة الله. |
قذافی هم مثل صدام یک دیوانه است.چون هنوز نفهمیده که عشق به اهل بیت با اسماعیلی (فاطمی)بودن متفاوت است. اسماعیلیه و علوی ها به تناسخ و.. اعتقاد دارند که مستلزم انکار معاد است و علمای سنی و شیعه آنها را کافر دانسته اند. مگر هر کسی تحت لوای عشق به اهل بیت (حتی در صورت صادق بودنش)، هر کفریاتی میتواند بگوید؟