بیزبلاگر- BETA

بیزبلاگر: در باره بازار، تجارت، سرمایه، زندگی و کسب وکار از نگاه فرزاد زمانی!- آنچه دیروز نمی دانستم!

بیزبلاگر- BETA

بیزبلاگر: در باره بازار، تجارت، سرمایه، زندگی و کسب وکار از نگاه فرزاد زمانی!- آنچه دیروز نمی دانستم!

سئوالات مهم پیش از حمله آمریکا به ایران

روزنامه واشنگتن پست مطرح کرد:

حمله آمریکا به عراق با اتکا به اطلاعات نادرست در زمینه وجود سلاح‌های کشتار جمعی در این کشور باعث شده اکنون واشنگتن در دفاع از دلائل خود برای توسل به جنگ با مشکلات متعددی روبه‌رو شود. در شرایطی که احتمال استفاده از گزینه نظامی در مقابله ایران نیز وجود دارد بی‌شک آمریکا باید بتواند پیش از حمله برای سوالات موجود در مورد دلائل و ضرورت این اقدام پاسخ‌های قانع کننده‌آی بیابد و گرنه با مشکلات فراوانی روبرو خواهد شد. 

روزنامه واشنگتن پست با این مقدمه به طرح سوالاتی که آمریکا پیش از حمله نظامی به ایران باید پاسخ دهد پرداخته است. به نوشته این روزنامه «مساله اول بی‌شک دستیابی به اطلاعات درست و غیرقابل انکار در مورد فعالیت‌های هسته‌ای ایران است. بعلاوه براساس ارزیابی کارشناسان ایران هنوز قادر به ساخت سلاح اتمی نیست و تا آن مرحله سال‌ها وقت لازم است، در چنین شرایطی چه لزومی به استفاده از اقدام نظامی وجود دارد؟»
 
واشنگتن پست در ادامه به طرح چند سئوال دیگر پرداخته است: «هدف واقعی ایران از فعالیت‌های هسته‌ای‌اش چیست؟ چه تغییری در سیاست‌های آمریکا ممکن است باعث متوقف شدن برنامه تسلیحات هسته‌ای در ایران شود؟ حتی اگر اهداف ایران تغییر نکند چه گزینه‌هایی می‌تواند روند حرکت هسته‌ای آنها را کند سازد؟ اگر ایران به سلاح اتمی دست پیدا کند چه تغییری در رفتارش ایجاد می‌شود و این امرچه تاثیری بر منافع آمریکا خواهد داشت؟ و اینکه آیا همانطور که آمریکا با سایر رقبایش در صلح هسته‌ای به سر می‌برد نمی‌تواند با ایران نیز چنین رابطه‌ای داشته باشد؟» اینها سوالاتی است که از نظر پائول پیلار نویسنده این مقاله، آمریکا پیش از حمله نظامی به ایران باید پاسخ‌های قانع کننده‌ای برای آنها بیابد. 

نویسنده این مقاله که پیش از این کارمند اطلاعات ملی آمریکا در بخش شرق دور بوده است در ادامه به طرح سوالاتی در مورد میزان موفقیت طرح اقدام نظامی علیه تاسیسات هسته‌ای ایران می‌پردازد. از جمله اینکه بمباران تاسیسات هسته‌ای زیر زمینی ایران تا چه اندازه می‌تواند بر برنامه هسته‌ای این کشور تاثیر داشته باشد و ایران در مقابل این حملات چه پاسخی خواهد داد و آیا این پاسخ متفاوت با واکنش عراق نسبت به حمله اسرائیل به تاسیسات هسته‌ای‌اش در سال 1981 خواهد بود؟ (عراق پس از این حمله با توسل به روش‌های متفاوت برای تولید مواد شکاف‌پذیر فعالیت‌های هسته‌ای خود را تشدید کرد). اینکه پاسخ ایران به حملات نظامی چه خواهد بود؟ چه اقدامات تروریستی ممکن است در واکنش به این حمله علیه آمریکا انجام شود؟ این حمله چه میزان آسیب‌پذیری نیروهای آمریکایی در عراق را افزایش می‌دهد؟ و اینکه با وجود خطر یک جنگ گسترده در آب‌های خلیج‌فارس چه اقدامات نظامی دیگر ممکن است به دنبال حمله به ایران صورت بگیرد؟ 

این مقاله سپس می‌افزاید: بخش دیگر مساله به تاثیر این حمله بر سیاست‌های داخلی ایران مربوط است. از جمله سوالاتی که در این بخش مطرح می‌شود این است که چنین حمله‌ای چه تاثیری بر تقویت موضع تندروها در ایران و آنهایی که سیاست‌هایشان در جهت تقویت این دشمنی‌هاست خواهد داشت؟ و این حمله تا چه اندازه به لیست شکایات ایرانی‌ها از آمریکا خواهد افزود و چه تاثیری بر روابط آینده دو کشور خواهد گذاشت؟ علاوه بر این واشنگتن باید به ابعاد منطقه‌ای و جهانی این حمله و تاثیر آن بر بازارهای جهانی نفت، نیز فکر کند. ضمن آنکه این حمله می‌تواند باعث بی‌میلی کشورهای خاورمیانه نسبت به حمایت از آمریکا و البته به بدتر شدن موقعیت جهانی آمریکا به خاطر جنگ عراق شود. 

نویسنده در پایان خاطر نشان می‌کند اگر چه احتمال حمله نظامی به ایران چندان قوی نیست اما تجزیه و تحلیل سناریوهای پیش‌رو امری‌ پذیرفتنی است. اجتناب از وقوع جنگ بعدی در خاورمیانه به تحلیل و بررسی موارد یاد شده بستگی دارد.

شواهدی درباره وقوع جنگ بین ایران و آمریکا

 

 

 

آیا جنگ بین ایران و آمریکا آغاز شده است؟ به یک معنا و دستکم در دو میدان نبرد، آری، آغاز شده است. یکی از آنها در عراق است و آنجا "میدان نبرد" به مفهوم واقعی اش است. در طی هفته های گذشته شاهد این بودیم که نیروهای آمریکایی، دیپلمات ها (ماموران) ایرانی را در عراق دستگیر کردند و بعد رئیس جمهور آمریکا، جورج بوش، به ارتش آمریکا دستور داد تا از هر شیوه ای برای مقابله با ماموران ایرانی استفاده کند. زلمای خلیل زاد، سفیر آمریکا در عراق هم گفت که در روزهای آتی، پرونده ای را نشان خواهد داد که حاکی از دست داشتن ایران در وقایع خشونت آمیز عراق است (اتهامی که از سوی آمریکا زده شده و تا کنون ثابت نشده است).

با وجود اینکه نیکلاس برنز، معاون وزارت امور خارجه آمریکا، اعلام کرد که تا زمانی که همه راه حل ها ی دیپلماتیک هنوز وجود دارند، به فکر حمله نظامی به ایران نیستیم، اما پیش فرض های یک جنگ قریب الوقوع، به قوت خود باقی است. اختلاف عقیده درباره رویارویی با ایران بین آمریکا و اروپا، هویدا شده است: قضیه ژاک شیراک؛ رئیس جمهور فرانسه، در مصاحبه با نیویورک تایمز و اینترنشنال هرالد تریبون و نوول ابزرواتوار در روز دوشنبه، علائمی را از این اختلافات، نشان داد. او در جریان مصاحبه اش گفت: "یکی دو بمب اتمی ایران، خطرناک نیست" (خطر واقعی توسعه تولید آن است). بعد ژاک شیراک مجبور شد گفته اش را اصلاح کند و گفت: "گمان می کردم صحبت هایم ضبط نمی شوند".

"میدان نبرد" دیگر، حوزه اقتصاد است: که شامل بستن قراردادهای نفتی و تحریم و شرکت های چندملیتی می شود. مثلا مورد رویال داچ شل و رپسول که برای توسعه میدان گاز طبیعی پارس جنوبی، تفاهم نامه مقدماتی را با وزیر نفت، امضا کرده اند. به گفته ایران، پروژه "پرسیا ال ان جی"، یک سرمایه گذاری ده میلیارد دلاری است.

با این حال آمریکا در حال فشار آوردن به متحدانش است تا در ایران سرمایه گذاری نکنند و از روز پیش هم رسانه های خبری گزارش هایی مبنی بر تهدید شدن دو شرکت اروپایی به تحریم، توسط مقامات آمریکایی، منتشر کردند. آمریکا از سال 1995، تحریم هایی را برای شرکت هایی که بیش از 20 میلیون دلار در سال در ایران و در بخش انرژی، سرمایه گذاری می کنند، درنظر گرفته است. در دهه اخیر بسیاری از شرکت های اروپایی، چنین سرمایه گذاری در ایران داشته اند: شل، توتال فرانسه، انی ایتالیا، تنها شرکتی که ار سرمایه گذاری در ایران خودداری کرده است، بی پی (بریتیش پترولیوم) است که جان براون، مدیر عامل این شرکت به آژانس خبری رویترز گفت که سرمایه گذاری در ایران به دلیل ترس از برهم خوردن رابطه شان با آمریکا، جایی ندارد.

با این حال فشار بیشتر شده است. سال گذشته شرکت ژاپونی اینپکس هولدینگز، قرارداد دومیلیارد دلاری اش را در پروژه حوزه نفتی آزادگان، به دلیل "مشکلات عملیاتی" لغو کرد، اما همه حدس می زنند که مشکلات، در واقع سیاسی بوده است. روز گذشته، غلامحسین نوذری، رئیس شرکت ملی نفت ایران، که برای ارائه پیشنهاد بستن قرارداد در مورد 17 سایت نفت و گاز به وین رفته بود، اعلام کرد که پاسخ شرکت های بین المللی خوب بوده است. ایران امیدوار است که تولید فعلی 4، 2 بشکه در روز را تا سال 2015، به روزی 5، 3 بشکه برساند. مقامات مهم شرکت های نفتی از شل و لوک اویل روسیه گرفته تا استات اویل، آنجا بودند: همه به دنبال منابع جدید.

اما همگی محتاط بودند: یرون واندر ویر، مدیر اجرایی شل، توضیح داد که برای گرفتن تصمیم نهایی، باید جوانب سیاسی را هم درنظر گرفت.

منبع: ایل مانیفستو، 2 فوریه 2007

درآمد نفت، تنها 3 درصد از کل درآمد است

حاکم دبی استراتژی و مهمترین برنامه‌های تدوین شده برای سال ‪ ۲۰۰۷‬تا ‪ ۲۰۱۵‬ امارت دبی را اعلام کرد.

به گزارش ایرنا، «شیخ محمد بن راشد آل مکتوم» شنبه ‌شب در جمع خبرنگاران گفت: اولویت این برنامه‌ها که با عنوان «دبی و چگونگی شروع ـ آینده» نامگذاری شده، ایجاد تنوع در منابع درآمد داخلی این امارت است.

وی در این نشست که وزیران، فعالان اقتصادی، روسای شرکت‌ها، سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی و کارشناسان اقتصادی حضور داشتند، افزود: اکنون درآمد حاصل از نفت تنها سه درصد از درآمد کل امارت دبی را تشکیل می‌دهد.
شیخ محمد که نخست وزیری امارات متحده عربی را نیز بر عهده دارد گفت: بخش‌های اقتصادی با درآمد بالا به عنوان اساس پیشرفت در این برنامه‌ریزی در نظر گرفته شده تا موجب افزایش درآمد داخلی امارت دبی شود.

وی همچنین هدف این برنامه‌ریزی را تحکیم جایگاه دبی در اقتصاد جهانی و حفظ میانگین رشد اقتصادی سالانه ‪ ۱۱‬درصد عنوان کرد و افزود: تا سال ‪۲۰۱۵‬ درآمد داخلی امارت دبی به ‪ ۱۰۸‬میلیارد دلار و سهم درآمد سرانه هر فرد تا سقف ‪ ۴۴‬هزار دلار افزایش خواهد یافت.

حاکم دبی افزود: این امارت در سال‌های گذشته به پیشرفت‌های قابل توجهی در بازسازی ساختار اقتصادی دست پیدا کرده است به طوری که در پایان سال ‪ ۲۰۰۶‬سهم بخش‌های غیر نفتی در اقتصاد دبی به ‪ ۹۷‬درصد رسید.
سهم بخش‌های غیرنفتی دبی در سال ‪ ۲۰۰۰‬حدود ‪ ۹۰‬درصد بود.

وی گفت: بخش خدمات به عنوان قدرت اصلی در رشد اقتصادی به شمار می‌رود به طوری که سهم این بخش از درآمد داخلی امارت دبی به حدود ‪ ۷۴‬درصد رسیده است.

باید با ایران مذاکره کرد

 johnedwardsb.jpg
جان ادواردز، سناتور سابق کارولینای شمالی و کاندیدای معاونت ریاست جمهوری سال 2994 و کاندیدای ریاست جمهوری سال 2008 است. او در مصاحبه با ازرا کلاین نقطه نظراتش را درباره ایران، عراق و اسرائیل بیان کرده است.

جان ادواردز: اولا، آمریکا باید با ایران وارد مذاکره مستقیم بشود که بوش این کار را نخواهد کرد. دوما، ما باید دوستان اروپایی مان را- نه فقط سیستم های بانکی بلکه دولت ها- را وادار کنیم که در دو مورد به ما کمک کنند و یک سیستم هویج و چماق را در پیش بگیرند. هویج این است که ما سوخت اتمی را در اختیار شما می گذاریم، چرخه تولید آن را کنترل می کنیم و شما فقط باید در جهت اهداف صلح آمیز از آن استفاده کنید. دوم، یک مشوق اقتصادی است که من فکر نمی کنم تا امروز به آن توجهی شده باشد. چون وضعیت اقتصادی آنها در حال حاضر با مشکل مواجه است، این مشوق ها می تواند بسیار جذاب باشد. و چماق ها هم می تواند این باشد که بگوییم اگر به این مشوق ها توجه نکنید، با تحریم های اقتصادی جدی تری مواجه می شوید. در اینجاست که ما به اروپا احتیاج داریم ، زیرا آنها با ایران رابطه تجاری دارند؛ اما هدف از همه این بحث ها برای رسیدن به هدف اولیه، توافق، است. راه دوم، منزوی کردن رئیس جمهور تندرو است که میانه رو ها و کسانی که در داخل کشور به فکر پیشرفت اقتصادی ایران هستند، باید از آن استفاده کنند. و حالا می رسیم به این فرض که اگر آمریکا حمله کند. با این کار رئیس جمهور به یک قهرمان تبدیل می شود، این اولین اتفاقی است که می افتد. مردم ایران از او پشتیبانی خواهند کرد. اتفاق بعدی این است که آنها تلافی خواهند کرد. و مسلما آنها توانایی تلافی کردن در داخل آمریکا را دارند، اما صد ها هزار نفر از ما، در همسایگی شان هستند. عده زیادی بر این باورند که آنها سازمان هایی برای تلافی جویی در داخل عراق دارند. پس این دومین اتفاقی است که خواهد افتاد. و سومین نکته این است که عده زیادی از تحلیلگران معتقدند که حمله هوایی و موشکی برای موفقیت، کافی نیست. برای موفق شدن باید نیروی زمینی هم بکار گرفت و سووال این است که ما این نیرو را از کجا بیاوریم؟

ازرا کلاین: پس شما معتقدید که حمله به ایران کار درستی نیست؟

ادواردز: من فکر می کنم که عواقب خیلی بدی داشته باشد.

کلاین: پس شمامی گویید که همه راه حل ها روی میز مذاکره است.

ادواردز: هر رئیس جمهور آمریکا اگر این راه حل ها را از میز مذاکره خارج کند، حماقت کرده است.

کلاین: آیا ما می توانیم در کنار ایران اتمی زندگی کنیم؟

ادواردز: من هنوز آمادگی رد شدن از این پل را ندارم. من معتقدم که ما موقعیت های بسیاری داشتیم و با آنها مذاکره مستقیم نکردیم، آنچه من پیشنهاد کردم هنوز انجام نشده است. ما در نحوه برخورد با آنها، هوشمندانه عمل نکردیم. اما باز هم نمی توانم از این پل عبور کنم. و من فکر می کنم این دلیل واکنش مردم است و من آن را درک می کنم، چون وقتی جورج بوش از این لحن استفاده می کند، معنای آن برای مردم بسیار متفاوت است. منظور من این است که وقتی جورج بوش می گویدکه" گزینه ها روی میز مذاکره است"، آن را با لحن تهدید آمیز و خطاب به کشوری می گوید که هنوز با آن وارد مذاکره نشده و هیچ پیشنهاد دیپلماتیکی به آن نداده است. من معتقدم که او در این مورد کاملا اشتباه می کند.

کلاین: پس ما در قدم اول باید با ایران حرف بزنیم و باب مذاکره را باز کنیم؟

ادواردز: صحیح است.

کلاین: این کار را در صورت لزوم دوجانبه انجام بدهیم؟

ادواردز: دقیقا همینطور است.

منبع: میدل ایست آنلاین، 3 فوریه 2007

هیچ منطقی برای تعلیق وجود ندارد

 
بازدید از تاسیسات هسته ای اصفهان
سفیران تروئیکای جنبش عدم تعهد (کوبا، مصر، مالزی)، رییس گروه 77 و نماینده اتحادیه عرب در آژانس بین المللی انرژی اتمی جزو بازدید کنندگان از تاسیسات هسته ای اصفهان بوده اند
نماینده ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی پس از بازدید گروهی از سفیران و دیپلمات های کشورهای عضو جنبش عدم تعهد از تاسیسات هسته ای این کشور، گفته 'هیچ منطقی برای تعلیق غنی سازی وجود ندارد' و در عین حال افزوده کشورش از 'هیچ تلاشی برای زدودن ابهامات' در برنامه هسته ‌ای خود دریغ نمی کند.

به گزارش خبرگزاری دولتی ایران، ایرنا، علی اصغر سلطانیه روز شنبه سوم فوریه (چهاردهم بهمن ماه) در یک نشست خبری اعلام کرد کشورش از 'از هر ابتکاری برای حل مسالمت آمیز' مناقشه هسته ای استقبال می کند، اما در همین حال بار دیگر بر ادامه برنامه هسته ای ایران تاکید کرد.

پس از آنکه هفته گذشته ایران از ورود سی و هشت بازرس آژانس بین المللی انرژی اتمی به ایران جلوگیری کرد، اینک مقام های ایرانی بازدید مقامات کشورهای جنبش عدم تعهد را نشانگر شفافیت این کشور در مورد برنامه های هسته ای دانسته اند

این سفر که در آن سفیران تروئیکای جنبش عدم تعهد (کوبا، مصر، مالزی)، رییس گروه 77 و نماینده اتحادیه عرب در آژانس بین المللی انرژی اتمی شرکت داشته اند، در حالی صورت گرفته که تا پایان مهلت دو ماهه شورای امنیت به ایران برای تعلیق غنی سازی اورانیوم بیست روز باقی مانده است.

اما آقای سلطانیه توقف فعالیت های مربوط به غنی سازی را رد کرده و گفته است: "هیچ منطقی برای تعلیق وجود ندارد و هیچکس نیز نتوانسته توجیه منطقی برای تعلیق ارایه کند."

مسئله سه هزار سانتریفوژ

 به آقای البرادعی قصد خود را برای نصب سه هزار سانتریفیوژ اعلام کرده ایم و وقتی نیز شروع به تزریق گاز کنیم، آن را اعلام خواهیم کرد
 
علی اصغر سلطانیه، نماینده ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی

وی همچنین در مورد راه اندازی سه هزار سانتریفوژ در تاسیسات هسته ای نظنز گفته هرگاه تزریق گاز آغاز شود، ایران این موضوع را به آژانس بین المللی انرژی اتمی اعلام خواهد کرد.

هفته گذشته یک نماینده مجلس ایران از نصب و راه اندازی سه هزار سانتریفوژ در نطنز خبر داد، اما مقام های سازمان انرژی اتمی ایران ساعاتی بعد این خبر را تکذیب کردند.

ایران غنی سازی اورانیوم را در مقیاس کوچک انجام داده و راه اندازی سه هزار سانتریفوژ جدید می تواند به غنی سازی اورانیوم در مقیاس صنعتی منجر شود.

ناظران خارجی می گویند در صورتی که ایران دانش بهره برداری از تعداد زیادی سانتریفوژ را تکمیل کند، تنها مسئله زمان خواهد بود تا تولید اورانیوم با درجه خلوص بالا نیز ممکن شود.

آمریکا و متحدان اروپایی اش می گویند ایران از برنامه غنی سازی خود اهداف نظامی را دنبال می کند؛ اتهامی که مقام های جمهوری اسلامی تا کنون به شدت آنرا رد کرده اند.