بیزبلاگر- BETA

بیزبلاگر: در باره بازار، تجارت، سرمایه، زندگی و کسب وکار از نگاه فرزاد زمانی!- آنچه دیروز نمی دانستم!

بیزبلاگر- BETA

بیزبلاگر: در باره بازار، تجارت، سرمایه، زندگی و کسب وکار از نگاه فرزاد زمانی!- آنچه دیروز نمی دانستم!

ایران مرکز دنیا نیست، مطمئن باشید

 

سرزمینی که در زبان فارسی ایران نامیده می‌شود دست‌کم 2500 سال تاریخ دارد، بلکه هم بیشتر. در تمام این چند هزار سال، شهروندان و روستاوندان و بقیه وندهای غیور ایرانی معتقد بوده و هستند که ایرانیها در همه چیز بهترینند و هرکدامشان با دلایلی که در ذهنشان نقش بسته کاملاً مطمئن است که ایران مرکز بلامنازع دنیاست. به خاطر حضور چند نفر ایرانی‌الاصل در ناسا، تقریباً تمام ایرانی‌‌ها معتقدند ناسا و شاید کل کشور ایالات متحده به‌دست هموطنانشان اداره می‌شود، بدترین برخوردها در موقع ورود به کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی با اهالی خاورمیانه و از جمله ایرانیها انجام می‌شود و فرقی هم ندارد که طرف استاد دانشگاه است یا توریست، با این وجود ایرانیها متفق‌القولند که غرب برای مهاجرت ایرانی‌ها کمین کرده و دلیلشان هم مهاجرت نفرات برتر کنکور سراسری و المپیادی به امریکاست که هنوز معلوم نشده سازنده این شایعه موقع بیان آن از کدام داروی توهم‌زا استفاده کرده بوده که قادر به زدن توهم در این سطح شده‌است.

به گمانم این توهم گسترده که ذهن اکثر ایرانی‌ها را اشغال کرده از یک تحقیر تاریخی ناشی می‌شود. قرنها تحقیر، نادیده گرفته شدن، انزوا برای مردمی که بر این خیالند که سرزمینشان روزی روزگاری تنها ابرقدرت دنیای قدیم بود، چنان گران آمده و این فشارها چنان ضربه محکمی به آنها وارد کرده است که برای رهایی از حقایق دنیای واقعی، دست به دامان رویا شده‌اند و خیالشان را تقویت کرده‌اند. و این رویاها چنان به مذاقشان خوش آمده که حتی حاضر نیستند برای لحظه‌ای هم که شده چشمشان را باز کنند و جهان را آنگونه که هست ببینند و برای تداوم رویا به دروغ رو می‌آورند، دروغهایی که سعی می‌کنند آنقدر بزرگ باشد که هیچکس جرات شک کردن به آن را به خودش راه ندهد، این رویاپردازی‌ها و دروغگویی‌ها سالیان سال است حتی از نان شب نیز برای مردم واجب‌تر شده‌است، و در کمال تاسف روشنفکران، حکومت و رسانه‌ها نیز برای عقب نماندن از این قافله همان راهی را می‌روند که عوام می‌پسندند و اینگونه است که رسانه‌های ایران پر است از خبر اکتشاف و اختراع و پیشرفت و دستیابی به قله‌های مختلف علمی، که با اندکی اندیشه و چیدن قطعات پازل در کنار یکدیگر به چیزی جز دروغ دست نخواهیم یافت. به نظر می‌رسد برای رهایی از این وضعیت خطرناک و تخدیر کننده باید از هر طریقی که می‌شود به یک آگاهی بخشی ملی دست زد تا ایرانیان بتوانند ساختار ذهنی خود را مورد بازنگری قرار دهند. که این امر می‌تواند به مردم برای درک جایگاه کشورشان در جهان یاری برساند. تا هر ایرانی نداند کشورش در چه سطحی از توسعه قرار دارد و احترا جهانی آن چقدر است، هرگونه تلاشی برای توسعه به عملی ابلهانه می‌ماند.

 

پ.ن. در همین ارتباط جهان رویایی ایرانی‌ها را بخوانید.

 

از وبلاگ از روزگار رفته حکایت

خانمهای کلمبیا مردان را از سکس محروم می کنند

خانمهای کلمبیا مردان را از سکس محروم می کنند
 
خانمهای کلمبیا مردان را از سکس محروم می کنند
خانمهای کلمبیا مردان هفت تیرکش را به تخت خواب راه نمی دهند
زنان جوان در یکی از خشن ترین شهرهای کلمبیا مردان خود را تهدید کرده اند که تا اسلحه را زمین نگذارند با آنها همآغوشی نخواهند کرد.

در شهر پریرا دهها زن جوان با حمایت شهردار محل، به جنبشی پیوسته اند که "اعتصاب زانوهای بسته" نام گرفته است.

در این شهر درگیری های مسلحانه میان باندهای رقیب سال گذشته 480 قربانی گرفت.

زنان جوانی که به مردان خود اولتیماتوم داده اند، خواهان خلع سلاح عمومی هستند.

"خشونت جذاب نیست"

سخنگوی شهردار پریرا به خبرگزاری رویتر گفته است: "همسران و دوست دخترهای اعضای باندهای مسلح از اینکه مردان آنها قصد ندارند اسلحه را کنار بگذارند، نگران هستند و برای همین به نوعی اعتصاب سکسی دست زده اند."

زنان از مردان خود می خواهند اسلحه را کنار بگذارند و به کشتن همدیگر خاتمه دهند.

به گزارش رادیوی کلمبیا بسیاری از مردان مسلح به خاطر هوا و هوسهای جوانی، و نه الزاما از روی نیاز اقتصادی، دست به خشونت می زنند.

یکی از زنان فعال در این جنبش به روزنامه گاردین گفته است: "می خواهیم به مردان بفهمانیم که خشونت و اسلحه کشی به جاذبه آنها چیزی اضافه نمی کند."

کلمبیا از نظر رواج قهر و خشونت یکی از پرتلفات ترین کشورهای آمریکای لاتین است.

عکسهای بی بی سی از مراسم نیمه شعبان

برایم جالب است که بی بی سی هم به این موضوع توجه داشته

لینک عکسها

Night shot of Tehran St

تابوی سکس در پیری



مطرح کردن مبحث وجود نیاز جنسی در پیری هنوز در بسیاری از جوامع
متاسفانه با مشکل بر خورد میکند به طوری که در بعضی محیطها پوشش یک تابو را به خود گرفته.مسئله در این جاست که این پدیده وجود دارد,حال چه مورد پسند ما واقع شود و یا نشود.از این جهت رد این واقعیت و عدم قبول آن برخوردی غیر علمی به شمار می آید.
در زیر قسمتی از نوشتار خانم بریتا بورگر پزشک زنان و زایمان را ترجمه کردم و
از آنجای که بیشتر قصد مطرح کردن مبحث وجود سکسوالیته در پیری را داشتم, همه آن را ترجمه نکرده بلکه لزومأ به قسمتی از آن بسنده کردم.


تابوی سکسوالیته در سنین پیری

سکسوالیته و هوس در پیری هنوز به ندرت مورد بحث قرار میگیرد, طوری که در حد مرزهای تابو قرار داده میشود.اکثر انسانهای جوان نمیتوانند داشتن سکس در زندگی را از آنجای که رفتارهای جنسی برای آنها لزومأ با جوانی پیوند دارد از سن شصت سالگی به بعد تصور کنند. از طرف جامعه تا حدی برخورداری از یک زندگی جنسی مورد رضایت برای مردان مسن پذیرفته شده ،که آن هم بیشتردر صورتی که پیوند با یک زن جوان باشد.از این جهت برای مردان گاهن یک تصور غلط نسبت به زنان و سکسوالیته آنها تداعی میشود و آن عدم وجود نیاز جنسی زنان بعد از یائسگی است.
واقعیت اما در این است که این مردان هستند که بیشتر در دودران کهولت با تغییرات بزرگی پیوسته به زندگی جنسیشان حساب باید بکنند ,برای مثال اختلالات ارکسیون(erection ).
در زنها قدرت نیروی جنسی تا سن سی وپنج سالگی به مراتب افزایش پیدا کرده و تا سالهای زیادی در این حد بدون تغییر باقی میماند.
تحقیقات نشان داده که بالای یک سوم از خانمهای بین سنین شصت و هشتاد درزندگی خود سکس دارند و این آمار رو به افزایش است.به همچنین خود ارضائی در بین این زنان از اهمیت به خصوصی برخوردار است واین پدیده برای آنها موقعیتی فراهم میسازد که به صورتی از سکس در زندگی بهرمند باشند.

با چه تغییراتی باید زنها در رابطه با سکسوالیته حساب بکنند؟
بر اساس پرنسیب برای زنان بعد از دوران یائسگی سکس اهمیت خود رابه عنوان سرچشمه ای برای انرژی زندگی ,اعتماد به نفس و احساس همبستگی حفظ میکند.
از طرفی عمق خواست صرفأ جسمی سکس با صعود سن کمتر مشود ولی نیاز به نوازش,سکسوالیته و ارضای جنسی به قوت خود باقی میماند.
در خانمها سرعت مدت زمان تحریک جنسی کندتر شده و زمان بیشتری طول میکشد تا واژن مرطوب شود.خیلی از مردان مسن نیز به طول زمان بیشتری برای به دست آوردن ارکسیون کامل نیاز دارند ولی توانائی به دست آوردن ارگاسم از بین نمیرود.از این جهت به عشق ورزی قبل از سکس درسنین بالا باید اهمیت بیشتر و به سزای داد.
عوامل منفی که روی سکس میتوانند اثر بگذارند در درجه اول بیماریهای بدنی,دردهای مزمن که همراه با بلا رفتن سن به طور طبیعی افزایش میابند,مشکلات روحی و خانوادگی یا ترس هستند که فاکتورهای ذکر شده آخر تفاوتی با عواملی که در جوانان نیز ایجاد مشکل میکنند ندارد.
در یک آمار گرفته شده 32 درصد ار زنان از کمبود نوازش و41 درصد از نداشتن سکس کافی به دلیل بی توجهی,مریضی یا ایمپوتنت( impotent) بودن همسر و یا اختلافات خانوادگی گله مند بودند.برای تقریباً 13 درصد از افراد سکس به دلیل کمبود دیالوگ کافی بین آنها بیشتر حالت یکنواخت پیدا کرده بود.
اغلب صرفاً این تصور افراد که برای سکس دیگر پیر شده اند کافیست که مانع عشق ورزی آنها شود.در حالی که داشتن رابطه جنسی به سلامتی بیشتر کمک کرده وموجب بیدار نگه داشتن هر چه بیشتر روحیات زنده میشود.وانگهی سکسوالیته صرفاً به اکت ( Akt) جنسی محدود نمیشود.

عوامل مثبت سکس در کهولت
سکس در پیری در مقایسه با سکس نوجوانی مزایای را نیز به همراه خود میاورد برای مثال نیازی دیگر به استفاده از راههای مختلف جلوگیری از حاملگی نیست و یا ترجیح دادن امورات فرزندان به خود دیگر وجود ندارد چرا که در این مرحله در اکثر موارد فرزندان مستقل و جدا از والدین بسر میبرند.

برای تقویت سکسوالیته در کهولت چه کار میشود کرد؟
زنانی که سالها فقط با یک رابطه جنسی ناکام و ناراضی آشنای داشتند شاید از این تصور که در کهولت دیگر نیازی به تجربه کردن سکس ندارند آسوده خاطر باشند.لذا نباید فراموش کنیم که در پیری هم این شانس وجود دارد که با یک شریک زندگی مهربان و پر احساس فرم جدید و زیبای از سکسوالیته را تجربه کرد.
قواعدی که که برای همه افراد صدق کند وجود ندارد.در نهایت هر فرد باید آرزوها،رویاها ونیازهای خود را کشف کند و در جهت برآورده شدن آنها کوشا باشد.
ضمیمه آن داشتن و یا ایجاد موقعیت برقرار کردن مکالمه به مانند دوران نوجوانی و نیاز به باز بودن با خود و دیگران است. یک مورد بسیار مهم برای بهرمندی از سکسوالیته رضایت بخش زدودن احساس شرم نسبت به بدن خویش است.گذشته از آن بهتر است که تصور این که عشق ورزی به مانند" یک کار عملی است که باید انجام شود" در خود تغییر داده و از تحت فشار قرار دادن خود زیر این تصورفاصله بگیریم .
در صورت وجود مشکلات جسمی یا خانوادگی به همچنین امکان استفاده از کمکهای پزشکی و مشاوره ها موجود است که به زدودن و یا بهتر کردن آنها کمک کند.
مهمتر از همه اما این است که از تابوهای جاگرفته در وجود خود در رابطه با سکسوالیته در کهولت عبور کنیم.
لذا تغییر تفکر خود در این باب به تنهائی کافی نیست بلکه تفکر و تصور محیط اطراف,فرزندان,نوه ها و به همچنین پرستارهای خانه های سالمندان وغیره باید در این مبحث تغییر کرده و حق افراد مسن را برای داشتن نیاز سکسوالیته به رسمیت بشناسند.

تابوی سکس در پیری



مطرح کردن مبحث وجود نیاز جنسی در پیری هنوز در بسیاری از جوامع
متاسفانه با مشکل بر خورد میکند به طوری که در بعضی محیطها پوشش یک تابو را به خود گرفته.مسئله در این جاست که این پدیده وجود دارد,حال چه مورد پسند ما واقع شود و یا نشود.از این جهت رد این واقعیت و عدم قبول آن برخوردی غیر علمی به شمار می آید.
در زیر قسمتی از نوشتار خانم بریتا بورگر پزشک زنان و زایمان را ترجمه کردم و
از آنجای که بیشتر قصد مطرح کردن مبحث وجود سکسوالیته در پیری را داشتم, همه آن را ترجمه نکرده بلکه لزومأ به قسمتی از آن بسنده کردم.


تابوی سکسوالیته در سنین پیری
سکسوالیته و هوس در پیری هنوز به ندرت مورد بحث قرار میگیرد, طوری که در حد مرزهای تابو قرار داده میشود.اکثر انسانهای جوان نمیتوانند داشتن سکس در زندگی را از آنجای که رفتارهای جنسی برای آنها لزومأ با جوانی پیوند دارد از سن شصت سالگی به بعد تصور کنند. از طرف جامعه تا حدی برخورداری از یک زندگی جنسی مورد رضایت برای مردان مسن پذیرفته شده ،که آن هم بیشتردر صورتی که پیوند با یک زن جوان باشد.از این جهت برای مردان گاهن یک تصور غلط نسبت به زنان و سکسوالیته آنها تداعی میشود و آن عدم وجود نیاز جنسی زنان بعد از یائسگی است.
واقعیت اما در این است که این مردان هستند که بیشتر در دودران کهولت با تغییرات بزرگی پیوسته به زندگی جنسیشان حساب باید بکنند ,برای مثال اختلالات ارکسیون(erection ).
در زنها قدرت نیروی جنسی تا سن سی وپنج سالگی به مراتب افزایش پیدا کرده و تا سالهای زیادی در این حد بدون تغییر باقی میماند.
تحقیقات نشان داده که بالای یک سوم از خانمهای بین سنین شصت و هشتاد درزندگی خود سکس دارند و این آمار رو به افزایش است.به همچنین خود ارضائی در بین این زنان از اهمیت به خصوصی برخوردار است واین پدیده برای آنها موقعیتی فراهم میسازد که به صورتی از سکس در زندگی بهرمند باشند.
با چه تغییراتی باید زنها در رابطه با سکسوالیته حساب بکنند؟بر اساس پرنسیب برای زنان بعد از دوران یائسگی سکس اهمیت خود رابه عنوان سرچشمه ای برای انرژی زندگی ,اعتماد به نفس و احساس همبستگی حفظ میکند.
از طرفی عمق خواست صرفأ جسمی سکس با صعود سن کمتر مشود ولی نیاز به نوازش,سکسوالیته و ارضای جنسی به قوت خود باقی میماند.
در خانمها سرعت مدت زمان تحریک جنسی کندتر شده و زمان بیشتری طول میکشد تا واژن مرطوب شود.خیلی از مردان مسن نیز به طول زمان بیشتری برای به دست آوردن ارکسیون کامل نیاز دارند ولی توانائی به دست آوردن ارگاسم از بین نمیرود.از این جهت به عشق ورزی قبل از سکس درسنین بالا باید اهمیت بیشتر و به سزای داد.
عوامل منفی که روی سکس میتوانند اثر بگذارند در درجه اول بیماریهای بدنی,دردهای مزمن که همراه با بلا رفتن سن به طور طبیعی افزایش میابند,مشکلات روحی و خانوادگی یا ترس هستند که فاکتورهای ذکر شده آخر تفاوتی با عواملی که در جوانان نیز ایجاد مشکل میکنند ندارد.
در یک آمار گرفته شده 32 درصد ار زنان از کمبود نوازش و41 درصد از نداشتن سکس کافی به دلیل بی توجهی,مریضی یا ایمپوتنت( impotent) بودن همسر و یا اختلافات خانوادگی گله مند بودند.برای تقریباً 13 درصد از افراد سکس به دلیل کمبود دیالوگ کافی بین آنها بیشتر حالت یکنواخت پیدا کرده بود.
اغلب صرفاً این تصور افراد که برای سکس دیگر پیر شده اند کافیست که مانع عشق ورزی آنها شود.در حالی که داشتن رابطه جنسی به سلامتی بیشتر کمک کرده وموجب بیدار نگه داشتن هر چه بیشتر روحیات زنده میشود.وانگهی سکسوالیته صرفاً به اکت ( Akt) جنسی محدود نمیشود.

عوامل مثبت سکس در کهولت
سکس در پیری در مقایسه با سکس نوجوانی مزایای را نیز به همراه خود میاورد برای مثال نیازی دیگر به استفاده از راههای مختلف جلوگیری از حاملگی نیست و یا ترجیح دادن امورات فرزندان به خود دیگر وجود ندارد چرا که در این مرحله در اکثر موارد فرزندان مستقل و جدا از والدین بسر میبرند.

برای تقویت سکسوالیته در کهولت چه کار میشود کرد؟
زنانی که سالها فقط با یک رابطه جنسی ناکام و ناراضی آشنای داشتند شاید از این تصور که در کهولت دیگر نیازی به تجربه کردن سکس ندارند آسوده خاطر باشند.لذا نباید فراموش کنیم که در پیری هم این شانس وجود دارد که با یک شریک زندگی مهربان و پر احساس فرم جدید و زیبای از سکسوالیته را تجربه کرد.
قواعدی که که برای همه افراد صدق کند وجود ندارد.در نهایت هر فرد باید آرزوها،رویاها ونیازهای خود را کشف کند و در جهت برآورده شدن آنها کوشا باشد.
ضمیمه آن داشتن و یا ایجاد موقعیت برقرار کردن مکالمه به مانند دوران نوجوانی و نیاز به باز بودن با خود و دیگران است. یک مورد بسیار مهم برای بهرمندی از سکسوالیته رضایت بخش زدودن احساس شرم نسبت به بدن خویش است.گذشته از آن بهتر است که تصور این که عشق ورزی به مانند" یک کار عملی است که باید انجام شود" در خود تغییر داده و از تحت فشار قرار دادن خود زیر این تصورفاصله بگیریم .
در صورت وجود مشکلات جسمی یا خانوادگی به همچنین امکان استفاده از کمکهای پزشکی و مشاوره ها موجود است که به زدودن و یا بهتر کردن آنها کمک کند.
مهمتر از همه اما این است که از تابوهای جاگرفته در وجود خود در رابطه با سکسوالیته در کهولت عبور کنیم.
لذا تغییر تفکر خود در این باب به تنهائی کافی نیست بلکه تفکر و تصور محیط اطراف,فرزندان,نوه ها و به همچنین پرستارهای خانه های سالمندان وغیره باید در این مبحث تغییر کرده و حق افراد مسن را برای داشتن نیاز سکسوالیته به رسمیت بشناسند.