سرزمینی که در زبان فارسی ایران نامیده میشود دستکم 2500 سال تاریخ دارد، بلکه هم بیشتر. در تمام این چند هزار سال، شهروندان و روستاوندان و بقیه وندهای غیور ایرانی معتقد بوده و هستند که ایرانیها در همه چیز بهترینند و هرکدامشان با دلایلی که در ذهنشان نقش بسته کاملاً مطمئن است که ایران مرکز بلامنازع دنیاست. به خاطر حضور چند نفر ایرانیالاصل در ناسا، تقریباً تمام ایرانیها معتقدند ناسا و شاید کل کشور ایالات متحده بهدست هموطنانشان اداره میشود، بدترین برخوردها در موقع ورود به کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی با اهالی خاورمیانه و از جمله ایرانیها انجام میشود و فرقی هم ندارد که طرف استاد دانشگاه است یا توریست، با این وجود ایرانیها متفقالقولند که غرب برای مهاجرت ایرانیها کمین کرده و دلیلشان هم مهاجرت نفرات برتر کنکور سراسری و المپیادی به امریکاست که هنوز معلوم نشده سازنده این شایعه موقع بیان آن از کدام داروی توهمزا استفاده کرده بوده که قادر به زدن توهم در این سطح شدهاست.
به گمانم این توهم گسترده که ذهن اکثر ایرانیها را اشغال کرده از یک تحقیر تاریخی ناشی میشود. قرنها تحقیر، نادیده گرفته شدن، انزوا برای مردمی که بر این خیالند که سرزمینشان روزی روزگاری تنها ابرقدرت دنیای قدیم بود، چنان گران آمده و این فشارها چنان ضربه محکمی به آنها وارد کرده است که برای رهایی از حقایق دنیای واقعی، دست به دامان رویا شدهاند و خیالشان را تقویت کردهاند. و این رویاها چنان به مذاقشان خوش آمده که حتی حاضر نیستند برای لحظهای هم که شده چشمشان را باز کنند و جهان را آنگونه که هست ببینند و برای تداوم رویا به دروغ رو میآورند، دروغهایی که سعی میکنند آنقدر بزرگ باشد که هیچکس جرات شک کردن به آن را به خودش راه ندهد، این رویاپردازیها و دروغگوییها سالیان سال است حتی از نان شب نیز برای مردم واجبتر شدهاست، و در کمال تاسف روشنفکران، حکومت و رسانهها نیز برای عقب نماندن از این قافله همان راهی را میروند که عوام میپسندند و اینگونه است که رسانههای ایران پر است از خبر اکتشاف و اختراع و پیشرفت و دستیابی به قلههای مختلف علمی، که با اندکی اندیشه و چیدن قطعات پازل در کنار یکدیگر به چیزی جز دروغ دست نخواهیم یافت. به نظر میرسد برای رهایی از این وضعیت خطرناک و تخدیر کننده باید از هر طریقی که میشود به یک آگاهی بخشی ملی دست زد تا ایرانیان بتوانند ساختار ذهنی خود را مورد بازنگری قرار دهند. که این امر میتواند به مردم برای درک جایگاه کشورشان در جهان یاری برساند. تا هر ایرانی نداند کشورش در چه سطحی از توسعه قرار دارد و احترا جهانی آن چقدر است، هرگونه تلاشی برای توسعه به عملی ابلهانه میماند.
پ.ن. در همین ارتباط جهان رویایی ایرانیها را بخوانید.
از وبلاگ از روزگار رفته حکایت
به به چه حرفهای ......
آفرین بر تو ..............
آفرین بر این همه خود فروشی!!!!!!!!!!!!!!!!!!
عجب حرفهای بیخودی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
یک وقت اشتباه نکنی که با بغلید دارم فرمایش می کنم.
نه ؛ اینبار با خودتم.
مثل یک بچه خوب دست از اینه کارات بردار.
برو سراغ پسونکت.
برو قوطی شیر خشکت رو پیدا کن.