بیزبلاگر- BETA

بیزبلاگر: در باره بازار، تجارت، سرمایه، زندگی و کسب وکار از نگاه فرزاد زمانی!- آنچه دیروز نمی دانستم!

بیزبلاگر- BETA

بیزبلاگر: در باره بازار، تجارت، سرمایه، زندگی و کسب وکار از نگاه فرزاد زمانی!- آنچه دیروز نمی دانستم!

با زن شاغل ازدواج نکنید!

 

آیا مردانی که با زنان غیر شاغل ازدواج می کنند، از سایر مردان متاهل خوشبخت ترند؟

یکی از سردبیران سایت اینترنتی نشریه فوربز در مقاله جنجال برانگیزی که اخیرا در این سایت منتشر کرده، به مردان توصیه کرده که از ازدواج با زنان شاغل خودداری کنند.

مایکل نوئر در مقاله خود به نتایج تحقیقات جامعه شناسی مختلفی که اخیرا منتشر شده اند، اشاره کرده که نشان می دهند از لحاظ آماری زنان شاغل بیشتر طلاق می گیرند، احتمال آنکه به شوهر خود خیانت کنند بیشتر است، تمایل کمتری به بچه دار شدن دارند و تازه اگر بچه دار شوند، احتمالا احساس خوشحالی و خوشبختی چندانی نخواهد کرد.

نظر شما در این مورد چیست؟ آیا فکر می کنید شاغل بودن زن تاثیر منفی بر زندگی زناشویی می گذارد؟ اگر در آمد زن از شوهرش بیشتر باشد، چطور؟

راهزنان خیابانی

بیزبلاگر:چی بگم!

قدیما راهزنا ریسک میکردن! سختی زندگی تو بیابونو هم تحمل میکردن! در مقابل مسافرارو غارت میکردن!

اما حالا همشون اومدن تو شهرا زندگی میکنن! ریسک نمیکنن! سختی هم نمیکشن!

مردمو هم غارت میکنن!

دقت کنین!

ماجرای عروسی دختر رییس جمهور به روایت همسایه


۱۱ شهریور ماه ۱۳۸۵   
مدت قابل توجهی،‌ همسایة خانوادة‌ عروس بودیم و به همین دلیل رابطه دوستی صمیمی بین ما و خانواده آنها برقرار شده بود. شاید به همین خاطر بود که کارت دعوت عروسی دخترشان را برای ما هم فرستادند. وقتی کارت را دیدیم خیلی خوشحال شدیم و در عیم حال برانگیخته. کارت دعوت خیلی ساده بود. شاید ساده ترین کارت عروسی که تا به حال دیده بودم.

زمان مراسم، 5شنبه،‌ دوازدهم مرداد قید شده بود. چون هر 4 نفرمان دعوت داشتیم طوری برنامه‌ریزی کردیم که بتوانیم آن شب به‌موقع خودمان را به مراسم برسانیم.

تلفن زنگ زد. چند روز مانده بوده به مراسم؛ اما از طرف خانوادة عروس به ما گفتند، مراسم سه روز عقب افتاده و به یکشنبه، 15 مرداد مؤکول شده است. اول کمی تعجب کردم، اما وقتی علتش را جویا شدم؛ گفتند «برای پدر عروس، سفر فوری پیش آمده و گفته است که من نمی‌توانم در عروسی دخترم حضور داشته باشم. اما خانوادة داماد لطف کردند و با تلاش فراوان توانستند مراسم را به روز یکشنبه موکول نمایند».

یکشنبه شب مطابق آدرسی که در کارت بود مسیر را طی کردیم تا به سالن رسیدیم. سالن برایم آشنا بود، منشی یکی از دوستان صمیمی من هم در همین سالن، عروسی دخترش را برگزار کرد.

امشب که با کنجکاوی به سالن آمده بودم متوجه موضوعی شدم که شاید آن شب متوجه نشده بودم و آن سادگی غیرمعمول سالن بود. امری که لااقل امشب انتظار آن را نداشتم.

روی هر میز 4 رقم میوة معمولی و تنها یکی رقم شیرینی گل محمدی (دانمارکی سابق) قرار داشت.

از آقایان در محوطه و از خانمها در سالن پذیرایی می‌شد. وقتی ما به مراسم رسیدیم؛ آقای دکتر مانند بقیة افراد روی یکی از میزهای پذیرایی در محوطه نشسته بود و با بقیه صحبت می‌کرد.

چشمانم را چرخاندم تا ببینم؛ بزرگان و مسئولین و وزرا و ... کجای محوطه نشسته اند. اما جز دو یا سه نفر، چهرة هیچ‌یک از میهمانان برایم آشنا نبود. از اطرافیان که پرسیدم، گفتند آقای دکتر تنها اقوام و چند خانواده از همسایه ها را دعوت کرده است. بعدا متوجه شدم از میان آن چند چهره‌ای که مشهور بودند و در صفحة ‌تلویزیون آنها را دیده بودم، یکی از طرف خانواده داماد دعوت شده است و دو نفر دیگر هم پس از مسئولیت جدید آقای دکتر، همسایة آنها شده و مانند ما به خاطر همسایه بودن دعوت شده‌اند.

نوبت شام که رسید؛ سرمیزها برای هر نفر یک پرس غذا گذاشتند، با شیشه نوشابه و یک ظرف کوچک سالاد کاهو، همین!...

مراسم تمام شد. نگاهم به دکتر دوخته شده بود که یک گوشه ایستاده بود و از تک‌تک افراد اعم از بچه و بزرگ تشکر می‌کرد. برخی هم کنار دکتر می‌ایستادند، تا دوستانشان با دوربین عکاسی و فیلمبرداری و موبایل و ... از آنها عکس یادگاری بگیرند.

در این میان یک اتفاق جالب آن بود که آشپزهای سالن هم با همان لباس آمدند تا با دکتر دست بدهند و روبوسی کنند. از همان فاصله از چهرة آنها می‌شد فهمید که دکتر خیلی آنها را تحویل گرفته است. آخر سرهم ایستادند و با دکتر عکس یادگاری گرفتند. ما هم رفتیم و از آقای دکتر خداحافظی کردیم و ایشان هم از آمدن ما تشکر ...

در راه بازگشت به منزل، با خانواده دربارة مراسم صحبت می‌کردیم. همه،‌ شگفت زده بودند اما این‌بار نه از رنگ و لعابهای غذا و دسر و میوه و پذیرایی. از رنگ خدایی عروسی. عروسی دختر رئیس جمهور ایران. عروسی دختر دکتر محمود احمدی نژاد.

بهانه جوئی ممنوع!

آیا شما هم از آن دسته افراد هستید که برای خطاها و ضعف های خود بهانه تراشی می کنند؟ اگر اینطور هستید، دیگر زمانش رسیده که دلیل آن را بفهمید و در پی رفع این عیب باشید. این عادت ممکن است تاثیرات متفاوتی بر دیگران داشته باشد، می تواند باعث عدم اطمینان و اعتماد آنها به شما شود، یا اینکه از نظر آنها فردی پارانویی و ظنین به خود تلقی شوید. البته ممکن است شما در جنبه های کاری، شخصی و خانوادگی، فردی محکم، رُک، و محترم باشید، اما اگر همیشه نقص ها و کمبودهای خود را با بهانه تراشی بپوشانید، تاثیری منفی بر سایرین خواهید گذاشت.

راه حل این مشکل تحت کنترل خودتان است. دیگر زمانش رسیده که این عادت بهانه تراشی را دور بریزید. بهانه هایتان را بشناسید می دانید که اگر کسی شما را با بهانه تان رو برو کند، حتی به حالت شوخی، برایتان دردسرساز می شود. بدتر اینکه ممکن است اعتماد خود را از دست بدهند و دیگر به حرفهایتان اطمینان نکنند. شما را به عنوان فردی که به قول های خود عمل نمی کند، تقصیر را بر گردن دیگران می اندازد، و مسئولیت خطاهای خود را به عهده نمی گیرد، بشناسند. شما را فردی تصور خواهند کرد که همیشه کارها را به تعویق می اندازید، و با اینکه می دانید از عهده ی انجام کاری بر نمی آیید، مسئولیت آن را می پذیرید. دیگر کسی روی شما حساب نخواهد کرد. دوستان و همکارانتان اگر بخواهند از کسی در خواست کمک کنند، شما را آخرین نفر قلمداد خواهند کرد. مطمئن باشید دیگر زمان تغییر فرا رسیده است.

باید اطمینان اطرافیان را دوباره جلب کنید. "علت اصلی مشکلاتی که در آن گیر می افتید، فقط خودتان هستید." اهداف شما برای برگرداندن نظر اطرافیان و جلب اعتماد آنها به خودتان، باید تلاش کنید تا خصوصیات بهانه تراشی خود را کنار بگذارید. اهداف شما برای تغییر باید چنین باشند: جلب احترام دیگران و منع آنها از سوء استفاده کردن از شما تغییر دادن تصور دیگران از شما به عنوان فردی ضعیف به فردی محکم افزایش حس اعتماد به نفس و غرور خود بهانه تراشی دیگر کافی است... دیگر دوران بهانه تراشی هایتان به سر آمده است.

 این 10 قدم را با ما دنبال کنید تا این عادت را از خود دور کنید.

 1. با واقعیات روبه رو شوید مثل همه ی عادت های دیگر، اولین قدم برای ترک آن این است که بفهمید دچار این مشکل هستید. کار را عقب نیندازید و فکر نکنید مشکلتان به خودی خود برطرف میشود. خانواده و دوستانتان دیگر بهانه هایتان را قبول نمی کنند، خودتان هم باید همین کار را بکنید.

2. بر خودتان چیره شوید به خاطر اینکه هیچوقت نخواسته اید برای بهانه تراشی هایتان خود را مسئول بدانید، شاید تصور می کرده اید که سایرین با شما چپ افتاده اند. اما دیگر باید این تصورات را کنار بگذارید. همیشه افرادی وجود دارند که با شما موافق نباشند، بناحق از شما انتقاد کنند، یا اینکه به شما بی احترامی کنند. اما سعی نکنید برایشان بهانه تراشی کنید تا به آنها بفهمانید که اشتباه می کنند. با اینکار فقط همه چیز را بدتر می کنید.

3. آنچه در توانتان است انجام دهید اگر خودتان را به کارهایی محدود کنید که از عهده ی انجام آنها برمی آیید، دیگر نیازی نیست که بعدها به خاطر قصور و کم کاری خود بهانه تراشی کنید. وقتی کاری به شما پیش می آید برای قبول کردن یا نکردن آن همیشه رک و رو راست باشید. اگر فکر میکنید قادر به انجام آن نیستید، هیچ اجباری به قبول آن ندارید.

 4. صادق باشید بهانه تراشی نیز به اندازه ی دروغگویی استرس زاست. به این علت که باید به یاد داشته باشید که برای افراد مختلف دقیقاً چه بهانه ای آورده اید. صادق باشید و خودتان را از شر این استرس ها راحت کنید. با بهانه تراشی هم خودتان و هم اطرافیانتان را در وضعیتی نامطمئن و ناراحت قرار خواهید داد.

5. شکایت کردن را کنار بگذارید مطمئن باشید انتقاد کردن بیجا و یکسره از اطرافیانتان باعث بالا بردن ارج و قرب خودتان نمی شود. از شانه خالی کردن و در رفتن از زیر بار مسئولیت ها دست بردارید و سعی نکنید خطاهای خود را به گردن این و آن بیندازید. هر روز تاثیرات منفی بهانه تراشی را به خود متذکر شوید و خود را به سمت تغییر رهنمون کنید.

6. حرف بزنید، و بعد دیگر دهانتان را ببندید یاد بگیرید که چطور بدون اینکه کیلومترها عذر و بهانه برای طرفتان سوار کنید، از او معذرت خواهی کنید. اگر سالگرد ازدواجتان را فراموش کرده اید، بهانه نیاورید، و کوتاهی خود را بپذیرید. "آدم ها باید دست از انداختن تقصیرات و کوتاهی های خود به گردن محیط اطرافشان بردارند. و یاد بگیرند چطور مسئولیت های شخصی خود را با اعتقاد و ایمان بپذیرند." --آلبرت شوایتزر—

 7. انتقادپذیر باشید اشتباهات، خطاها و کوتاهی های خود را به گردن بگیرید، اما اجازه ندهید منتقدان و ایراد گیران اعتماد به نفس شما را از بین ببرند. وقتی درحال ترک عادت زشت بهانه جویی خود هستید، اجازه ندهید کسی شما را دوباره مجبور به بازگشت به آن عادت ناپسند کند. وقتی کسی از شما انتقاد میکند، از او بخواهید در مورد آن بیشتر توضیح دهد. به جای بازگشت دوباره به گذشته، به دنبال راه های اصلاحی برای آینده تان باشید.

 8. دوستی مشابه خود پیدا کنید با یکی از دوستان نزدیک یا همکارانتان که او هم مشکلی شبیه به شما دارد، برای ترک این عادت شرط بندی کنید. در این صورت رغبت بیشتری برای ترک عادت خود پیدا خواهید کرد و علاوه بر آن کسی را دارید که زمانی که خواستید کارهای گذشته تان رادوباره از سر گیرید، به شما تذکر دهد.

 9. با خود قرارداد ببندید اهداف کوتاه مدت و بلند مدت خود را با آخرین مهلت دستیابی به آنها، در جایی بنویسید. قرارداد را تاریخ زده و امضاء کنید و از شاهدی هم بخواهید که پای آن را امضاء کند. وقتی اهدافتان را به صورت نوشته ببینید، تاثیر بیشتر و عمیقتری بر شما خواهد داشت، به خصوص اینکه کسی هم پیوسته بر اعمال و رفتارهای شما نظارت داشته باشد.

 10. طلب همکاری کنید به جای اینکه وقت و انرژی خود را صرف ساختن عذر و بهانه کنید، به دنبال راه حل باشید. اگر هر روز دیر به اداره می رسید، از دوستتان بخواهید که صبح ها شما را بیدار کند. اگر دوستانتان گله می کنند که همیشه نیم ساعت دیرتر به مهمانی ها میرسید، به جای بهانه تراشی، با شوخی و خنده به آنها بگویید که نیم ساعت زودتر دعوتتان کنند. حتی اگر لازم باشد به افراد متخصص مراجعه کنید تا شما را برای ترک این عادت یاری دهند.

دیگر هیچ بهانه ای نیاورید! صحت و سلامت شما جزء وظایف و مسئولیت های خودتان است. خودتان می توانید انتخاب کنید، می توانید فردی بهانه تراش باشید که مسئولیت هیچ کاری را بر عهده نمی گیرد و تقصیرها را بر گردن دیگران می اندازد و دیگران هیچ اعتمادی به او ندارند، اما مطمئناً با صداقت، انگیزه و اعتماد به نفس، شادتر و سلامت تر زندگی خواهید کرد. نحوه ی برخورد شما با اتفاقات پیرامونتان یکی از عوامل شکل دهنده در تصور و نظر اطرافیانتان را درمورد شما است. برای تغییر تصویر ذهنی دیگران از شما هیچوقت دیر نیست. به همه نشان دهید که می خواهید تغییر کنید و این عادت بد را کنار بگذارید. سعی کنید حس اعتماد آنها را دوباره به خود جلب کنید. به جای بهانه تراشی، به دنبال راه حل باشید. درست است که ترک عادت وقت و انرژی زیادی می برد، اما مطمئن باشید ارزشش را دارد .

حقایق زندگی

۱-حداقل۵نفردراین دنیا تورادوست دارند،آنقدرکه حاضرند به خاطر توبمیرند.

۲- حداقل ۱۵نفردراین دنیا تورا به دلایلی دوست دارند.

۳-تنها دلیلی که ممکن است کسی از تو متنفرباشد این است که می خواهد مثل تو باشد.

۰۴یک لبخند تو می تواند برای هر کسی خوشبختی بیاورد حتی اگر اواز تو خوشش نیاید.

۵-هر شب کسی با یاد تو بخواب می رود.

۶-تو برای یک نفر یک دنیایی.

 ۷-بدون توشایدکسی نتواند به زندگی ادامه دهد.

۸-تو فردی بخصوص و بی همتایی اما به روش خودت.

۹-کسی که تو حتی از وجودش بی خبری تورا دوست دارد.

۱۰-وقتی احساس می کنی دنیا به تو پشت کرده،نگاهی بینداز، بیشتر به مانند این است که تو به دنیا پشت کرده ای.

۱۱-وقتی فکر می کنی شانسی نداری به آنچه که می خواهی برسی به آن نخواهی رسید اما وقتی به خود ایمان داری دیر یا زود به آن خواهی رسید.

۱۲-همیشه شکایاتی را که به تو می شود به یاد داشته باش و کلمات زشت آنرا فراموش کن.

۱۳-همیشه احساست را بیان کن به این ترتیب دیگران از آن باخبر می شوند.

۱۴-اگر دوست خیلی خوبی داری زمانی برایش بگذار تا در یابد که چقدر برایت با ارزش است