بیزبلاگر- BETA

بیزبلاگر: در باره بازار، تجارت، سرمایه، زندگی و کسب وکار از نگاه فرزاد زمانی!- آنچه دیروز نمی دانستم!

بیزبلاگر- BETA

بیزبلاگر: در باره بازار، تجارت، سرمایه، زندگی و کسب وکار از نگاه فرزاد زمانی!- آنچه دیروز نمی دانستم!

پیشنهاد جدید سولانا به آمریکا

یک روزنامه عربستانی در گزارشی چنین نوشته که خاویر سولانا، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا برای حل بحران پرونده هسته‌ای ایران پیشنهاد جدیدی را به وزارت خارجه آمریکا داده است. به نوشته روزنامه الوطن بر اساس این طرح که در تاریخ 23 بهمن (12 فوریه) به وزارت خارجه آمریکا ارسال شده به ایران اجازه داده خواهد شد تا اورانیوم را به میزان محدودی، با درجه پایین و زیر نظر سازمان بین‌المللی انرژی اتمی غنی‌سازی نماید. انتشار خبر ارسال طرح جدید سولانا برای وزارت خارجه آمریکا به منظور حل بحران هسته‌ای ایران در شرایطی صورت می‌گیرد که علی لاریجانی مذاکره کننده ارشد هسته‌ای کشورمان 23 بهمن‌ماه در گفت‌و‌گو با روزنامه «زود دویچه سایتونگ» آمادگی ایران را برای دادن هرگونه ضمانت درخصوص عدم تولید سلاح هسته‌ای اعلام کرد و گفت پیشنهادهایی مبنی بر آن وجود دارد که ما سانتریفیوژها را به گونه‌ای به کار بیندازیم که فقط اورانیوم را تا حد اندکی مثلا تا چهار درصد غنی کند. [کلیک کنید] لاریجانی در آن گفتگو تاکید کرد: این می‌تواند یک نقطه شروع باشد اما عادلانه نیست که دیگر کشورها به غنی‌سازی اورانیوم در سطح بالا بپردازند. با این حال ما برای رسیدن به تفاهم آمادگی داریم. خبر ارسال طرح جدید سولانا برای وزارت خارجه آمریکا همچنین در شرایطی منتشر شده است که در روزهای اخیر روزنامه انگلیسی فایننشال تایمز به نقل از گزارشی که توسط دفتر سولانا در میان وزرای امور خارجه اتحادیه اروپا توزیع شده بود نوشت: امکان از سرگیری مذاکرات جدی با ایران وجود ندارد و جامعه جهانی نتوانسته کار زیادی برای مهار برنامه هسته‌ای ایران انجام دهد. بنا به نوشته روزنامه فایننشیال تایمز در این گزارش همچنین حل مساله هسته‌ای ایران با توسل به تحریم‌های اقتصادی نیز ناممکن توصیف شده است. در این گزارش ابراز امیدواری شده بود که در شرایط حساس کنونی که تنش بین واشنگتن و تهران افزایش یافته امکان تعامل با ایران وجود داشته باشد. [کلیک کنید] در بخشی از این گزارش نیز با اشاره به مذاکرات ناموفق خاویر سولانا با علی لاریجانی آمده بود: رد پیشنهاد سولانا از تهران باور به این مساله را که در کوتاه مدت تهران آماده از سرگیری مذاکرات باشد را سخت کرده است. روزنامه فایننشیال تایمز به نقل از گزارش ارائه شده از سوی سولانا به نشست بروکسل افزود: ایران در آینده قادر به تولید مواد لازم برای ساخت سلاح اتمی خواهد بود و کار زیادی هم برای ممانعت از آن نمی‌توان انجام داد. در ادامه نیز آمده است: «ما باید انتظار داشته باشیم که ایران در آینده توانایی غنی‌سازی اورانیوم مورد نیاز برای برنامه تسلیحات هسته‌ای‌اش را داشته باشد. ضمن آنکه جامعه جهانی تاکنون نتوانسته مانع از پیشروی فعالیت‌های هسته‌ای ایران شود و به تاخیر افتادن برنامه هسته‌ای این کشور نیز ناشی از مشکلات فنی و نه فشارهای دیپلماتیک جهانی بوده است. لازم به یادآوری است که سولانا در روزهای اخیر با علی لاریجانی، دبیر شورایعالی امنیت ملی در حاشیه کنفرانس امنیتی مونیخ مذاکراتی را انجام داده بود اما گفته بود که نمی‌تواند جزئیات بیشتری از این نشست را در اختیار خبرنگاران قرار دهد. با آن که منابع رسمی تاکنون هیچ واکنشی درباره پیشنهاد جدید سولانا نشان نداده‌اند، اما آگاهان معتقدند که رد صریح و سریع پیشنهاد سوئیس توسط آمریکا، فرانسه و بریتانیا نشان می‌دهد که جهان غرب در وضعیت کنونی دیگر به چیزی کم‌تر از «تعلیق» تن نخواهد داد. در طرح سوئیس ایران می‌توانست تاسیسات غنی سازی اورانیوم فعلی خود را فعال نگاه دارد، ولی باید تعهد می‌سپرد که تا پایان مذاکرات بر سر بسته مشوق‌های پیشنهادی گروه 1+5 از تزریق هگزا فلورید اورانیوم (UF6) به داخل این دستگاهها خودداری نماید.

اول مذاکره بعد تعلیق

 

 نایب رییس مجلس هفتم با اشاره به پیشنهادهایی که در روزهای اخیر از جانب روسیه و برخی کشورهای غربی درخصوص تعلیق همزمان غنی‌سازی اورانیوم و پایان یافتن تحریم‌ها  مطرح شده است گفت: ایران در مورد تعلیق همراه با سایر مسایل، آمادگی مذاکره را دارد بدین معنا که ابتدا مذاکرات آغاز گردد و سپس اگر نتیجه‌ای حاصل شد تعلیق را، آن هم به شرط زمان محدود می‌پذیریم اما به موازات آن مابقی فعالیت هسته‌ای خویش را ادامه خواهیم داد. 

محمدرضا باهنر افزود: اگر بحث آمریکا و شورای امنیت انحراف از تعهدات آژانس است، ایران آمادگی هر گونه بازرسی در چارچوب NPT از تأسیسات کشور را دارد اما ملت ایران از این حق خویش صرف‌نظر نخواهد کرد. 

وی با اشاره به قطعنامه تحریم علیه ایران گفت: اگر جامعه بین‌الملل هرگونه هزینه‌ای را تحمیل کند، ایران آمادگی پرداخت هر هزینه‌ای را دارد اما در هر صورت از این مرحله عبور خواهد کرد. 

باهنر در ادامه افزود: جامعه بین‌الملل باید فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای ایران را به رسمیت بشناسد چرا که ما به هیچ وجه از انرژی هسته‌ای، استفاده نظامی نخواهیم کرد. 

وی با بیان این که کمتر از یک هفته به پایان مهلت 60 روزه ایران باقی مانده است،‌ خاطرنشان کرد: فعلا که آقایان در حال مذاکره هستند و فضای جهانی نیز تغییر یافته است و اجماعی که تا ماه پیش علیه ایران وجود داشت، اکنون شکسته شده و طرف غربی نیز به حل مسالمت‌آمیز مشکلات از طریق ادامه مذاکرات روی آورده است چرا که آنان فهمیده‌اند با فشار بر ایران هیچ مشکلی حل نخواهد شد. 

باهنر در خصوص عقب‌نشینی کره شمالی از مواضع هسته‌ای خویش و اظهارات کاندولیزا رایس، وزیر امور خارجه آمریکا مبنی بر این که «موضوع پرونده هسته‌ای کره شمالی برای ایران باید درسی شود» گفت: پرونده هسته‌ای ایران با کره شمالی متفاوت است و جمهوری اسلامی تنها خواستار دستیابی به فناوری هسته‌ای جهت مقاصد صلح‌آمیز است اما کره شمالی از فناوری هسته‌ای، مقاصد نظامی داشت.

اروپا چگونه می‌تواند جلوی حمله به ایران را بگیرد؟

به اعتقاد آگاهان سیاسی موسسه «آمریکن اینترپرایز» مهمترین پایگاه فکری نومحافظه‌کاران طرفدار کاخ سفید است. «حلقه فکری» که در میان اعضا آن نام بسیاری از چهره‌ها و تصمیم سازان اصلی سیاست‌های جرج بوش و تیم او به چشم می‌خورد. افرادی مانند جان بولتون، پل ولفویتز، ریچارد پرل، پاتریک کلاوسون و... که رد پای دیدگاه‌های آنان در بسیاری از راهبرد‌های کلان واشینگتن در سالهای اخیر به روشنی دیده می‌شود. این موسسه در گرماگرم مناقشه هسته‌ای ایران و غرب یکی از لابی‌های قدرتمندی است که همواره از برخوردهای خشن و یک‌جانبه با تهران طرفداری کرده است. آنچه در پی می‌آید خلاصه‌ای است از مقاله مشترک گری اشمیت و مارک گرچت از تحلیلگران ارشد این موسسه است که به جهت آگاهی خوانندگان آفتاب از دیدگاه‌های تندروانه حلقه نومحافظه‌کاران در برخورد با پرونده هسته‌ای کشورمان منتشر می‌شود. آیا اروپایی‌ها واقعا می‌خواهند از بروز یک جنگ میان آمریکا یا اسرائیل با ایران جلوگیری کنند؟ اگر سیاستمداران حاکم برلندن ، پاریس وبرلین مجبور به انتخاب باشند بین کاهش میزان مبادلات تجاری خود با جمهوری اسلامی و تماشای حمله پیش‌دستانه آمریکا یا اسرائیل به تاسیسات اتمی ایران کدامیک را انتخاب خواهند کرد؟ این‌ها پرسش‌های غیرمنصفانه‌ای نیستند. از زمانی که نمایندگان سه‌گانه اتحادیه اروپا(EU3) در سال 2003 مذاکرات با حکومت تهران را آغاز کردند آیا اهرم های فشار موثرتری برای اعمال فشار به تهران پیدا کرده‌اند؟ بی شک از آن زمان تاکنون پاسخ به این پرسش هیچگاه به اندازه امروز مهم نبوده است: اسرائیل یا آمریکا باید چه شیوه‌ای را برای کنترل برنامه هسته‌ای ایران انتخاب کنند؛دیپلماسی یا حمله نظامی؟ واشنگتن و تل‌آویو به دلایل متعدد مشخصا هیچ انگیزه‌ای برای حمله به ایران در شرایط کنونی ندارند، ولی اگر اروپایی‌ها همچنان اصرار بر این داشته باشند که مقابله با ایران را منحصر به تحریم‌های کم‌اثر نمایند احتمال حمله نظامی از سوی آمریکا و اسرائیل بسیار بیشتر خواهد شد. بی‌شک اکثر نخبگان سیاسی اروپا با این سخن ژاک شیراک موافق هستند که هیچ مشکلی با ایران دارای یک یا دو بمب اتمی وجود نخواهد داشت زیرا توان بازدارندگی آمریکا و اسرائیل به‌اندازه‌ای است که تهران (و یا حتی ایران) را به عصر حجر باز گرداند. در کنار آن امید اروپایی ها به این است که آمریکا و اسرائیل به این نتیجه برسند که حمله به تاسیسات اتمی ایران «پیامدهای غیرقابل تصور» خواهد داشت. ولی اگر آمریکا و اسرائیل به این قضیه مثل اروپایی‌ها نگاه نکنند چه اتفاقی خواهد افتاد؟ به نظر می‌رسد جورج دبلیو بوش نیز مانند اغلب آمریکایی‌ها موافق کارا بودن تئوری «بازدارندگی» در مقابل یک حکومت حامی حزب‌الله و حماس نیست. از این گذشته آیا ایالات متحده واقعا حاضر است به‌خاطر تنبیه رهبران ایران صدها هزار و بلکه میلیونها شهروند ایرانی را قتل‌عام کند؟ نویسندگان گزارش در ادامه ادعا کرده‌اند: ما می‌دانیم که ایران چشم خود را برروی عبور اعضای القاعده از خاک ایران برای رسیدن به عراق پس از مارس 2003 بسته بود و اکنون آقای احمدی‌نژاد مردی که سخن از «محو اسرائیل» می‌کند با پیروزی بر عملگرایانی که اروپایی‌ها روی انتخاب دوباره آنها شرط بسته بودند رئیس‌جمهور ایران شده است. با این حال اروپایی‌ها همچنان دیدگاه غیرجدی و سورئال خودرا حفظ کرده‌اند و فکر می‌کنند ایران اتمی واقعا نمی‌تواند از نظر سیاسی ، اقتصادی ، نظامی نسبت به اسرائیل هیچ برتری قابل ملاحظه‌ای پیدا کند. اما آنها به یک چیز فکر نمی‌کنند؛ اینکه چه تضمینی وجود دارد دیکتاتورهای عرب سنی‌ وارد مسابقه اتمی با ایران شیعه نشوند و بدتر آنکه انبوه بنیادگرایان شهادت طلب به چمدان‌های هسته‌ای دست پیدا نکنند؟ چهارسال پیش بریتانیا،فرانسه و آلمان مذاکره با تهران را به این دلیل آغاز کردند که آشکارا بیم آن را داشتند که دولت بوش بخواهد عضو دیگری از «محور شرارت» را مورد حمله قرار دهد. در طی این سالها آنها به نمایندگی از اعضای اتحادیه اروپا هر آنچه چماق و هویج در کیسه داشتند به رهبران ایران نشان دادند و کوشیدند آنها را متقاعد به توقف غنی‌سازی اورانیوم کنند. اما واقعیت این است که حل یک بحران امنیتی فرامنطقه‌ای بیشتر از توان اروپا بود. این گزارش در ادامه ادعاهای بی‌پایه خود می‌افزاید: اکنون اما زمان عمل در برابر ایران فرار رسیده‌است. تنها چیزی که می تواند یک اتحاد واقعی بین دو سوی آتلانتیک در برابر ایران ایجاد کند این است که اروپا متقاعد به اعمال تحریم‌های سخت و موثر علیه ایران(ولو بدون تصویب شورای امنیت) شود. تلاطم و دودستگی بر سر نحوه ادامه برنامه هسته ای هیچگاه به اندازه امروز در ایران جدی نبوده‌است. تشدید فشارهای اقتصادی می‌تواند موضع احمدی نژاد و طرفدارانش را به‌شدت تضعیف کرده و مردم کوچه و خیابان را نسبت به هزینه واقعی «انرژی هسته‌ای» به فکر فرو برد. ‌ نویسندگان گزارش در پایان نتیجه گرفته‌اند: ایران تاکنون توانسته بازی زمان در برابر اروپا را به میل خود پیش ببرند. اما به نظر نمی‌رسد واشنگتن و تل‌آویو دیگر فقط بخواهند تماشاچی این بازی باشند. آیا اروپا قاعده بازی در برابر ایران را یاد گرفته است؟ یا اینکه می‌خواهد جای خود را به آمریکا بدهد؟

رقیب و رفیق فرصت مذاکره با آمریکا را فراهم نیاوردند

 

sadeqkharazib.jpg

 صادق خرازی سفیر سابق ایران در فرانسه و عضو گروه مذاکره کننده پرونده هسته ای در گفت و گو با روزنامه اعتماد ضمن دفاع از سیاست "اعتماد سازی و تشنج زدایی" دوران خاتمی، تاکید کرد: "اینکه بگویند غنی سازی تعلیق شود تا قطعنامه متوقف و یا معلق شود منصفانه نیست".

خرازی در مصاحبه با احسان ابطحی از این باور سخن می گوید که "هدف آن دسته از امریکایی ها که از مذاکره با ایران حمایت می کنند حل مشکلات کاخ سفید در خاورمیانه است نه حل همه مشکلات تهران- واشنگتن".

به اعتقاد خرازی "ایران باید با یک مجموعه از خواسته ها با امریکا مذاکره کند". از دید وی "بازیگرانی هم هستند که از عدم مذاکره امریکا با ایران سود می برند که مهمترین آنها لابی عرب ها با محوریت عربستان سعودی و لابی اسرائیل در ایالات متحده است".

خرازی که 6 سال (1374-1368) سفیر ایران در سازمان ملل بوده، ضمن انتقاد از سیاست "بازدارندگی کنونی" از سیاست دوران ریاست جمهوری محمدخاتمی، یعنی "سیاست اعتمادسازی و تشنج زدایی" دفاع می کند.

خرازی با این بحث که "امریکایی ها اساساً حاضر به مذاکره با ایران نیستند" موافق نیست.او می گوید: "آنها ممکن است که در شرایط و زمان خاصی حاضر به مذاکره با ایران نباشند و یا پیش شرط هایی داشته باشند. آنها تصور می کنند اگر در زمان فعلی باب مذاکره با ایران را باز کنند چون در موضع ضعیف تر و یا آسیب پذیری قرار دارند (ازجمله در عراق، افغانستان و یا حتی لبنان)مجبور خواهند شد امتیاز به ایران بدهند. لذا مترصد فرصتی هستند که کفه های ترازوی مذاکراتی به گونه یی باشد که نتوانند تحمیل را جایگزین امتیازدهی کنند و از این روی چه در بحث هسته یی و قطعنامه شورای امنیت و چه از نظر تقویت نیروی نظامی در خلیج فارس و داخل عراق در حال اعمال فشار بر ایران و فراهم نمودن تضییقات اقتصادی، سیاسی و نظامی هستند. واقعیت این است که جمهوری اسلامی هم در عمق و کنه سیاست هایش تمایل به مذاکره با امریکا ندارد و از مذاکره نکردن با امریکا مادام که تهدید جدی متوجه امنیت و منافعش نباشد ضرر زیادی نمی بیند و می تواند صبر کند".

به گفته این عضو سابق مذاکره کننده هسته ای "کسانی که در امریکا از مذاکره با ایران سخن می گویند، هدفشان از مذاکره با ایران حل مشکلات امریکا در خاورمیانه است نه برای حل همه مسائل متقابل دو طرف. در صورتی که مشکلات ما با امریکایی ها یک مجموعه است".

او معتقد است: "اگر قرار باشد روزی ایران و امریکا مذاکره کنند باید یک پکیج روی میز باشد و خواسته های دو طرف مشخص باشد".

خرازی با اشاره به اینکه "ما یکبار تجربه پذیرش تعلیق را داشتیم. اروپایی ها، آژانس و به طور غیرمستقیم امریکایی ها ما را به یک مذاکرات فرسایشی رساندند" می گوید: "امتیاز بزرگ دادن تعلیق غنی سازی در این مقطع توجیه مشخصی ندارد."

وی با اشاره به بسته پیشنهادی سولانا می گوید: "اروپایی ها می گویند برای اعتمادسازی مدتی تعلیق کنید ما هم می گوییم تعلیق کنیم شما در مقابلش چه چیزی به ایران می دهید. آنها می گویند objective guaranties (ضمانت های عینی) ما می گوییم firm guaranties (ضمانت های استوار و محکم) بالاخره باید مشخص شود. اگر آنها از ما برای مدتی تعلیق می خواهند، چه می خواهند در قبال آن به ما بدهند؟"

صادق خرازی راه برونرفت از این وضعیت را نیزچنین جمع بندی می کند: "در نهایت دو طرف باید بنشینند و به یک توافقی دست یابند. دنیای سیاست دنیای بده بستان است. ما اگر می خواهیم غنی سازی را در سطح صنعتی متوقف کنیم باید لابراتوارهای تحقیقاتی مان به راه باشد. اگر امریکا در یک مرحله نپذیرفت. معلوم نیست در مراحل بعدی هم نپذیرد. هنر مذاکره کردن در این است که مسائل را سیاه و سفید نبینیم. مهارت دیپلماتیک در این است که قدرت مانور را محدود نکنیم و خود را طوری آچمز نکنیم که مجبور شویم در دقیقه 90 توجیه کنیم که اگر چنان نمی کردیم فلان طور می شد".

به اعتقاد خرازی در زمان خاتمی "زبان گفت وگوی ایران متفاوت بود. سیاست تنش زدایی و اعتمادسازی بود". در حالیکه|سیاست جدید سیاست بازدارندگی است. سیاست بازدارندگی عوارض جانبی دارد. یکی از آن عوارض جانبی همین سیاست های اعراب علیه ایران است."

خرازی می گوید: "من اعتقادی به سیاست بازدارندگی ندارم. بازدارندگی غیر متناسب وقتی که منابع محدودتری از رقیب دارید جواب نمی دهد. اگرچه شاید خیلی ها به دوره ما خرده بگیرند و بگویند که شما سیاست تنش زدایی و اعتمادسازی تان جواب نگرفته است. ما استدلال هایمان را در رابطه با جواب هایی که از سیاست تنش زدایی و اعتمادسازی گرفتیم داریم. در مقابل عملکرد یک سال گذشته سیاست بازدارندگی هم موجود است. شما حجم مناسبات سیاسی ایران را در آن دوره با امروز در نظر بگیرید. الان هم اگر چیزی هست مربوط به همان دوره است. حجم مراودات فرهنگی و اقتصادی هم همین طور. آقایان می گویند که 33-32 میلیارد دلار روابط اقتصادی برقرار کرده اند. ولی اینها روی کاغذ است. حالا اینکه چقدر عملیاتی می شود؟ نمی دانم، امیدوارم بشود. نرخ ریسک سرمایه گذاری آن زمان را با اکنون مقایسه کنید. ایران در آن زمان در بسیاری از مناسبات بین المللی و منطقه یی دارای نظر بود و مورد مشورت جامعه جهانی قرار می گرفت. الان اینگونه نیست. تصویر ایران را در دنیا ببینید که چقدر مخدوش و تخریب شده است".

خرازی در پایان این مصاحبه تاکید می کند که برای خاتمی موقعیت فرصت مذاکره با امریکا را فراهم نیاوردند: "هم رقیب و هم رفیق در این مساله دچار اشتباه و انحراف شدند.مقدمه چینی و زمینه سازی هایی برای از بین بردن بی اعتمادی ها شد ولی در همان حد مقدمه باقی ماند. چه در داخل امریکا و چه در ایران شرایط عینی برای مذاکره فراهم نبود".

پینگ پونگ

 

bushrafsanjanib.jpg

دو روز بعد از پایان گرفتن عملیات هسته ای کره شمالی که جورج بوش آن را پیامی برای دولت ایران دانست که باید راه پیونگ یانگ را طی کند، در حالی که یک هفته به پایان مهلت تعیین شده شورای امنیت برای توقف غنی سازی اورانیوم در ایران، باقی مانده بیش تر سران اروپا درباره بحران هسته ای ایران سخن گفته اند. سخنانی دال بر هشدار و نوعی ابراز امیدواری نسبت به نرمش ایران و آمریکا که با گفته های جورج بوش رییس جمهور آمریکا و هاشمی رفسنجانی رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام ابعاد تازه ای یافته و صلح دوستان جهان را امیدوار کرده که خطر یک جنگ بزرگ از سر جهان بپرد. گرچه در میان اخبار و اطلاعاتی که منتشر می شود، نمونه هائی از نگرانی از نزدیک بودن جنگ هم یافته می شود.
بی بی سی نوشته جورج بوش تحت فشار انتقادها در مورد استحکام شواهد عرضه شده توسط پنتاگون دایر بر نقش مقام های بلندپایه ایرانی در ارسال سلاح های پیشرفته برای شبه نظامیان شیعه عراقی، اذعان کرده است که نمی داند چنین اقدامی به دستور بالاترین سطوح حاکمیت ایران صورت گرفته است یا خیر.
این بخش از گفته رییس جمهور آمریکا گرچه موجب شادمانی صلح دوستان شده اما با این حال جورج بوش گفته شکی ندارد بخشی از دولت ایران در این کار نقش دارد و فرقی نمی کند که دستور از کدام سطوح صادر شده باشد.
چند مقام ارشد وزارت دفاع آمریکا روز یکشنبه در عراق طی جلسه ای با خبرنگاران به شرط فاش نشدن هویت شان مجموعه ای از مهمات پیشرفته ای را به نمایش گذاشتند که به گفته آنها به دستور "بالاترین سطوح" حکومت ایران برای شبه نظامیان عراقی ارسال شده و از آنها برای قتل 170 سرباز آمریکایی طی سه سال گذشته استفاده شده است.
آنها انگشت اتهام را به سوی نیروی قدس، یکی از یگان های ویژه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نشانه رفتند ایران این اتهام را فورا رد کرد و گفت که آمریکا در پی کسی است تا مشکلات عراق را به گردن آن بیاندازد.
کاخ سفید از زمان برگزاری آن کنفرانس خبری در بغداد با سوالات متعددی درباره استحکام شواهد ارائه شده روبرو شد . روزنامه های متعدد جهان این را مشابه اتهامات دولت آمریکا به عراق دانستند که بعدا غلط بودن آن ها تائید شد. اظهارات ژنرال پیتر پیس، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا، از همه برای کاخ سفید سخت تر بود که در مورد ادعای مربوط به نقش بالاترین سطوح دولت ایران در ماجرا ابراز تردید کرد.
ژنرال پیس در پاسخ سئوال خبرنگاری تایید کرد که سلاح های نمایش داده شده در ایران ساخته شده است اما افزود: "آنچه نمی توانم بگویم این است که دولت ایران، به طور مشخص، از آن آگاه بوده است."
از زمان پخش آن اظهارات کاخ سفید بارها مجبور به دفاع از شواهد ارائه شده در مقابل منتقدین شده است.
جورج بوش روز چهارشنبه در یک کنفرانس خبری در واشنگتن اطمینان داد که دولت او از صحت آن شواهد علیه ایران مطمئن است."می توانم با اطمینان بگویم که نیروی قدس، که بخشی از دولت ایران است، این وسایل منفجره را که به نیروهای ما آسیب رسانده، تامین کرده است."
وی افزود: "من نمی دانم آیا نیروی قدس از سطوح بالای دولت دستور گرفته یا نه. اما حرف من این است که کدام بدتر است - این که آنها دستور را صادر کرده باشند و ماجرا (ارسال بمب ها) روی داده باشد یا اینکه آنها دستور نداده باشند و ماجرا روی داده باشد؟".
آقای بوش همچنین هرگونه کنایه ای دایر بر اینکه اتهامات دولت او علیه ایران ساختگی است را "مضحک" خواند.
وی گفت: "می دانیم که (سلاح ها) وجود دارند، می دانیم که توسط نیروی قدس تامین شده است. می دانیم که نیروی قدس بخشی از دولت ایران است. فکر نمی کنم بدانیم که چه کسی تلفن را برداشته و به قدس دستور داد برود این کار را بکند، اما می دانیم که (قدس) بخشی مهم از دولت ایران است هیچ تناقضی وجود ندارد. نمی توانم به زبانی ساده تر از این بگویم."
محمد علی حسینی، سخنگوی وزارت خارجه ایران، ضمن رد اتهامات مقامات نظامی آمریکایی گفت که شواهد ارایه شده حتی برای اعضای کنگره ایالات متحده قانع کننده نبوده و سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا - سیا - نیز گفته است سندی برای متهم کردن ایران در دست ندارد.
سخنان آقای بوش در حالی ابراز شد که روز گذشته (13 فوریه) مجلس نمایندگان آمریکا مناظره در مورد قطعنامه ای در مخالفت با طرح جدید برای عراق را آغاز کرده است. انتظار می رود این قطعنامه تصویب شود. قطعنامه ای که با تصمیم های دوره پیشین کنگره که اکثریت آن در اختیار جمهوری خواهان بود تفاوت بسیار خواهد داشت.
این گفته های رییس دولت آمریکا از دید بعضی از ناظران سیاسی پاسخی است بر سخنان روز قبل رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در ایران که به تازگی از جدلی با مخالفان خود – و از جمله دولت – پیروز بیرون آمده و به نظر می رسد که نفوذ سابق خود را بازسازی کرده است. هاشمی گفته بود اگر آمریکا از خود نرمش نشان دهد آماده ایم برای مذاکره . این سخن هاشمی در زمانی بیان شد که جمعی از دانشجویان دانشگاه‌های فردوسی و علوم پزشکی مشهد به دیدار وی رفته بودند و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ به پرسشی در خصوص رابطه با آمریکا تصریح کرد: مهمترین مانع در ایجاد رابطه، خوی سلطه طلبی و استکباری و رویه آمریکا در برخورد با کشورهای دیگر است و هر وقت آمریکا علامتی را مبنی بر حسن نیت در برخوردش با ایران ارسال کند ما نیز موانع ورود به مذاکره را رفع خواهیم کرد.
روزنامه کیهان سخنان رییس جمهور احمدی نژاد را در صدر اخبار خود آورده که در مصاحبه با شبکه تلویزیونی سی بی ا آمریکا گفته است حاضریم کمک کنیم آمریکا از عراق خارج شود.
رئیس جمهور احمدی نژاد در مصاحبه با سی بی ا با تاکید کرد جمهوری اسلامی ایران هیچ وقت گفت وگو و مذاکره در شرایط عادلانه را نفی نکرده است.

 خبرنگارC.B.A از احمدی نژاد درباره ادعای آمریکایی ها مبنی بر کشته شدن نیروهایشان در عراق با اسلحه ایرانی سؤال کرد و پرسید آیا ایران برای کشتن آمریکایی ها به عراق سلاح ارسال می کند. احمدی نژاد پاسخ داد: ما خواهان آرامش و امنیت در عراق هستیم و از هر طرف که در این کشور کشته شوند چه مردم مظلوم عراق باشند که کشورشان تحت اشغال است و چه کسانی که بدون اراده خودشان آنجا آمده اند و در وسط یک درگیری قرار گرفته اند. و بعد از آن تاکید کرد: مسئولین آمریکایی در تدبیرهایشان در عراق دچار اشتباه شده اند بنابراین برای اینکه فشار را نسبت به خودشان کاهش دهند خود را ملزم به متهم کردن دیگران می دانند. ولی باید بدانند اینگونه تلاش ها و متهم کردن دیگران مشکلی را حل نمی کند.