بیزبلاگر- BETA

بیزبلاگر: در باره بازار، تجارت، سرمایه، زندگی و کسب وکار از نگاه فرزاد زمانی!- آنچه دیروز نمی دانستم!

بیزبلاگر- BETA

بیزبلاگر: در باره بازار، تجارت، سرمایه، زندگی و کسب وکار از نگاه فرزاد زمانی!- آنچه دیروز نمی دانستم!

10 نکته از قطعنامه شورای امنیت

سومین قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل درباره برنامه هسته ای ایران که شنبه شب به وقت آمریکا به تصویب 15 عضو این شورا رسید، حاوی نکاتی است که توجه به آنها ضروری است:

1. قطعنامه 1747 نیز در امتداد قطعنامه های 1696 و 1737 صادر شد و مستند به ماده 41 منشور سازمان ملل (مرتبط با تحریم های اقتصادی) است که در واقع راه را برای قطعنامه های بعدی هم باز می کند. نکته مهم این که روند تصویب قطعنامه ها علیه کشورمان شبیه روند تصویب قطعنامه های ضد عراق در سال 2002 است. هر چند نباید فراموش کنیم جنگ سال 2003 بوش علیه صدام سرانجام مبتنی بر قطعنامه های شورای امنیت شروع نشد.
2. پس از تصویب قطعنامه 1737 در دوم دی ماه سال گذشته و بی اعتنایی ایران به ضرب العجل 60 روزه این قطعنامه، گروه 1+5 سه هفته برای تدوین و توافق بر متن قطعنامه سوم وقت صرف کرد. این زمان نسبت به مدت صرف شده برای تدوین و توافق بر پیش نویس قطعنامه 1737 خیلی کوتاه تر بود. هر چند تدوین و توافق بر قطعنامه های شدید تر ضد ایرانی برای1+5 به تدریج به فرایندی روتین تبدیل می شود اما هر چه جلوتر می رویم، سفت تر کردن پیچ تحریم ها علیه کشورمان برای غرب سخت تر می شود؛ به ویژه آنکه به یاد بیاوریم ابعاد تحریم ها در قطعنامه سوم با خواست اعلام شده آمریکا در ابتدای این راه فاصله بسیار زیادی دارد و برای رسیدن به آن نقطه (تحریم خرید نفت ایران و تحریم فروش همه کالاها به ایران)؛ 1+5 حالا حالاها باید قطعنامه تصویب کنند.

3. زمان ارایه پیش نویس قطعنامه به اعضاء غیردایم شورای امنیت، روز 14 مارس 2007 تعیین شد که انتخاب این روز احتمالاً اتفاقی نبوده است. 14 مارس یادآور تنش های داخلی لبنان میان طرفداران سینیوره و حزب الله و ...


4. درباره تشدید تحریم های نظامی، قطعنامه 1737 ایران را از دسترسی به بازار بین المللی مرتبط با موشک های دوربرد و تجهیزات هسته ای محروم کرد اما قطعنامه 1747 بازار تجهیزات نظامی را هم برای کشورمان ممنوع می کند. نه خرید و نه فروش. لازم به یاد آوری است که کشورمان سالانه 100 میلیون دلار انواع تسلیحات به 40 کشور دنیا صادر می کند.

5. قطعنامه 1747 با معرفی 28 شخصیت حقیقی و حقوقی (اغلب نظامی و وابسته به سپاه پاسداران) به عنوان افراد درگیر یا حامی فعالیت های هسته ای، تلویحاً و بسیار زیرکانه برنامه هسته ای کشورمان را با افراد نظامی پیوند زده است.

6. دوستان ایران در شورای امنیت (آفریقای جنوبی، اندونزی و کنگو) هرچند به قطعنامه رای مثبت دادند، اما توانستند هر چند جزیی متن اولیه را تعدیل کنند. این اثر کوچک می تواند شروعی برای گام های بعدی و بلند تر اعضاء غیر متعهد شورای امنیت باشد.

7. کشورهای اروپایی بلافاصله بعد از تصویب قطعنامه از آمادگی برای شروع مذاکرات سخن گفتند. این نشان می دهد که اروپا همچنان استراتژی چماق و هویج را ادامه می دهد اما فعلاً ترجیح داده از چماق هایش استفاده کند.

8. روسیه و چین که تا قبل از تصویب قطعنامه 1737 متحد استراتژیک ایران تلقی می شدند، در روز تصویب قطعنامه 1747 منفعل تر از قطعنامه قبلی رفتار کردند. هر چند این انفعال را می توان چنین تعبیر کرد که ایران و متحدانش در شورای امنیت، کارتهای پرارزش خود (شکستن اجماع در شورای امنیت و وتوی قطعنامه جدی در آینده) را برای روزهای مبادا نگهداشته اند.

9. در مهلت 60 روزه قطعنامه 1737، دولت ایران خود را کاملاً بی خیال موضوع نشان داد و حتی نشانه هایی دال بر مخالفت دولت با تحرک دیپلماتیک دبیر شورای عالی امنیت ملی هم دیده می شد. دولت محترم باید به خاطر داشته باشد که میان «نترسیدن» و «واقعاً بی خیال بودن» مرز ظریفی است که رعایت نکردن آن می تواند بهترین استراتژی ها را هم به شکست و بن بست بکشاند.

10. هشدار بی سابقه رهبر انقلاب به غرب درباره احتمال «بی قانونی کردن» ایران در مساله هسته ای، هر چند در رسانه های غربی به طور گسترده ای این منعکس شد، اما اثرش به این قطعنامه نرسید و آثار خود را احتمالاً بعد از این خواهد گذاشت. غرب می داند که «بی قانونی کردن» تفاسیر مختلفی می تواند داشته باشد.
هر چند اکنون فشارها بر کشورمان بر زندگی مردم و اقتصاد داخلی ایران اثر چندانی نداشته است، اما اگر قرار باشد غرب همینطور پیچ فشارها را بیشتر بپیچاند و آثار این فشارها در داخل ایران احساس شود، قاعدتاً عده زیادی در داخل ایران خواهند پرسید حال که داریم هزینه داشتن سلاح اتمی را می پردازیم، چرا خودش را نداشته باشیم و نفعش را نبریم؟

منبع: الف

برنامه سفارتخانه های خارجی برای تخلیه تهران

ا تشدید شایعات احتمال حمله آمریکا یا اسراییل به ایران، سفارتخانه های متعددی در تهران قصد دارند برای خروج از این کشور برنامه ریزی کنند.

دیپلمات های خارجی شاغل در تهران بر این باورند که تا پایان سال 2007 میلادی به ایران حمله می شود و تا آن زمان ایران به اندازه کافی اورانیوم غنی شده خواهد داشت تا یک فاجعه انسانی و زیست محیطی را ایجاد کند.

سفارتخانه ها معمولا برای نجات کارمندان خود امکان تخلیه را دارند اما این آمادگی در تهران گویا شدیدتر است؛ اخیرا چندین ماموریت دیپلماتیک در تهران برای فراهم کردن مقدمات این فرار انجام شده و سفارتخانه هایی که ماموران امنیتی دائم نداشته اند خواستار حضور آنان شده اند.

به نظر می رسد مقامات سفارتخانه ها از گزینه های مختلفی برای برنامه ریزی تخلیه استفاده می کنند که از آن جمله می توان به زمان بندی مناسب برای سفر به مقاصد متفاوت با وسایل نقلیه متنوع اشاره کرد.

در گزارش این روزنامه آمده است: آمریکا و اسراییل که هر دو ایران را به تلاش برای دستیابی به تسلیحات هسته ای متهم می کنند خواهان انجام مذاکرات دیپلماتیک برای توقف تلاش ایران به عنوان بهترین راه حل ممکن هستند اما باید به این اطمینان دست بیابند که زمان مورد نیاز برای انجام مذاکرات بیشتر از زمانی است که ایران به استقلال هسته ای دست پیدا می کند و به این دلیل ترجیح می دهند با حمله به تجهیزات هسته ای ایران، از وارد آمدن خسارت از سوی تهران پیشگیری کنند. چنین حمله ای قطعا زیان های جانی و مالی بی شماری برای ایرانیان در پی خواهد داشت.

با چنین منطقی زمان بندی حمله به ایران باید پیش از غنی سازی اورانیوم لازم برای تسلیحات هسته ای برای این کشور صورت گیرد. اما باید این نکته را در نظر داشت که آمریکا و اسراییل به دلیل نگرانی از پاسخ ایران وناآرامی هایی که در منطقه به وجود می آید حمله را تا آخرین لحظه به تعویق می اندازند.

نگرانی مشابهی در سال 1981 و قبل از حمله اسراییل به رآکتور عراق در اوسیراک برای این کشور به وجود آمد.

براساس اطلاعات، مقاله ای با عنوان «حمله به رآکتور اتمی اوسیراک» در سال 1981 به کابینه اسراییل خبر رسید که محموله ای حاوی 90 کیلوگرم اورانیوم غنی شده از فرانسه در راه عراق است که در صورت قرارگرفتن در رآکتور حمله، باخسارات جانی ومالی بی شماری همراه می شود.

این مساله عاملی موثر در تصمیم گیری "ییگال یادین" معاون نخست وزیر بود که در ابتدا با حمله مخالفت می کرد اما با شنیدن این اخبار ذهنیت خود را تغییر داد.

اطلاعات دیگری نشان می داد اسراییل آن زمان احساس کرده این حمله باید در زمانی مناسب و پیش از استفاده از سوخت هسته ای و وقوع فاجعه ای انسانی صورت بگیرد. اما اکنون این نگرانی به وجود آمده که در واقع زمان تقریبی برای کارآمد شدن رآکتور و احتمال بروز چنین فاجعه ای چه هنگامی است؟

این روزنامه می افزاید: در درگیری کنونی با ایران، فشار آمریکا بر بسیاری کشورها و سازمان های چندملیتی برای تحریم ایران از کارایی لازم برخوردار نبوده و در آخرین تحلیل، تهران قصد ندارد فعالیت های غنی سازی خود را متوقف کند و تحریم های سازمان ملل متحد به زمان زیادی برای تاثیرگذاری نیاز دارد.

اگر به ایران حمله شود پاسخ تهران متوجه اسراییل و نیروهای آمریکایی در خاورمیانه خواهد بود. همچنین این انتظار وجود دارد که ایران با فعال کردن حزب الله این نیرو را علیه اسراییل تهییج کند.

منابع امنیتی اسراییل همچنین نسبت به موسسات و منافع اسراییل در سراسر دنیا ابراز نگرانی کرده اند. سوریه نیز اگر با ایران همکاری کند یا تنها دوست خود در جهان را رها کند، تعیین کننده است. نقش بالقوه سوریه در چنین بحران منطقه ای سبب شده عربستان سعودی از این کشور بخواهد روش خود را تغییر دهد.

منبع: عصر ایران

نگاهی به روابط چند دهه اخیر ایران و بریتانیا

نگاهی به تاریخ پر فراز و نشیب روابط بریتانیا و ایران طی چند دهه گذشته:

1951: دولت ایران شرکت نفت انگلیس- ایران را ملی کرد و به این ترتیب، جرقه مناقشه میان دو کشور زده شد.

1953: دولت محمد مصدق، نخست وزیر وقت ایران در کودتایی که تحت حمایت بریتانیا و آمریکا قرار داشت، سرنگون شد.

1979: در پی وقوع انقلاب اسلامی ایران، بریتانیا سفارت خود در تهران را تعطیل کرد و دیپلمات هایش را به دفتر حفاظت منافع بریتانیا در سفارت سوئد منتقل کرد.

1988: سفارت بریتانیا در تهران مجددا باز شد.

فوریه 1989: آیت الله خمینی، رهبر فقید ایران، فتوای قتل سلمان رشدی، نویسنده بریتانیایی را به اتهام ارتداد علیه اسلام صادر کرد. این موضوع به قطع روابط دیپلماتیک ایران و بریتانیا منجر شد.

سپتامبر 1990: روابط دو کشور مجددا برقرار شد اما در سطح کاردار محدود ماند.

مه 1997: محمد خاتمی، سیاستمداری اصلاح طلب، رئیس جمهور ایران شد و روی کار آمدن او به تلاش هایی برای عادی سازی روابط میان دو کشور منجر شد.

سپتامبر 1998: روابط با بریتانیا به سطح سفیر برگشت. این پس از آن بود که دولت خاتمی موافقت کرد از ترغیب مسلمانان برای اجرای فتوای قتل سلمان رشدی خودداری کند.

ژانویه 2000: کمال خرازی، وزیر خارجه ایران، از لندن دیدار کرد.

سپتامبر 2001: جک استرا نخستین وزیر خارجه بریتانیا بود که از سال 1979 به ایران سفر کرد. آن سفر به عنوان بخشی از تلاش ها برای ایجاد ائتلافی علیه طالبان در افغانستان انجام شد.

فوریه 2002: روابط رو به بهبود بریتانیا با ایران پس از آنکه تهران دیوید ردووی را به عنوان سفیر جدید بریتانیا رد کرده و او را جاسوس خواند، متحمل ضربه ای عمده شد.

ژوئن 2003: در خلال نگرانی های فزاینده بین المللی در این مورد که ایران ممکن است در صدد تولید سلاح های هسته ای باشد، بریتانیا ایران را ترغیب کرد درهای مراکز هسته ای خود را به روی بازرسی های دقیق تر بگشاید.

21 اوت 2003: مقام های بریتانیایی هادی سلیمان پور دیپلمات ایرانی را که از سوی آرژانتین در ارتباط با اتهامات تروریستی تحت تعقیب است، بازداشت کردند. ایران خواستار آزادی فوری آقای سلیمان پور و عذرخواهی دولت بریتانیا شد.

27اوت 2003: علی آهنی، معاون وزارت خارجه ایران، برای ملاقات با جک استرا به بریتانیا سفر کرد. آقای استرا گفته بود نمی تواند در مسائل قضائی دخالت کند. ایران گفت امیدوار است کار به فراخوانی سفرا از پایتخت های متقابل نکشد، اما افزود که همه گزینه های قانونی و دیپلماتیک مد نظر است.

سپتامبر 2003: ایران سفیر خود را "برای رایزنی" از لندن فراخواند و در تهران گلوله هایی به سوی سفارت بریتانیا شلیک می شود.

نوامبر 2003: ایران پس از میانجیگری وزیران امور خارجه بریتانیا، آلمان و فرانسه گفت برنامه غنی سازی اورانیوم را به حال تعلیق درمی آورد و اجازه بازرسی های سرزده از تاسیسات اتمی اش را به سازمان ملل می دهد.

مه 2004: یک رشته تظاهرات پی در پی بیرون سفارت بریتانیا در تهران انجام می شود، که طی آن تظاهرکنندگان از نیروهای آمریکایی و بریتانیایی به خاطر نبرد در نزدیکی شهرهای مقدس شیعه در عراق انتقاد می کنند.

18 ژوئن 2004: بریتانیا، آلمان و فرانسه پیش نویس قطعنامه ای را در آژانس بین المللی انرژی اتمی تنظیم می کنند که ایران را به خاطر فقدان همکاری با بازرسی های آژانس "مذمت" می کند.

21 ژوئن 2004: هشت ملوان بریتانیایی پس از آنکه ظاهرا قایق آنها در نزدیکی مرز عراق در آب های ایران سرگردان می شود توسط نیروی دریایی ایران بازداشت شدند. آنها سه روز بعد در پی مذاکره دیپلمات های بریتانیایی با مقام های ایرانی آزاد شدند.

28 سپتامبر 2005: دانشجویان در ایران در اعتراض به نحوه عملکرد بین المللی نسبت به برنامه اتمی ایران، به سوی سفارت بریتانیا در تهران سنگ و کوکتل مولوتف پرت کردند.

15 اکتبر 2005: انفجارهایی در شهر اهواز در جنوب غربی ایران باعث مرگ چهار نفر شد. ایران عوامل اطلاعاتی بریتانیا را در این مورد متهم کرد. بریتانیا این اتهام را رد کرد.

25ژانویه 2006: ایران گفت بمبگذارانی که هشت نفر را در بمبگذاری های دیگر در اهواز کشتد، با سازمان های اطلاعاتی بریتانیا ارتباط داشتند.

13 نوامبر 2006: تونی بلر، نخست وزیر بریتانیا در یک سخنرانی تاکید کرد که نگرش بریتانیا نسبت به ایران ملایم تر نشده است.

23 دسامبر 2006: شورای امنیت سازمان ملل با تصویب یک قطعنامه، تحریم هایی را به خاطر برنامه اتمی ایران بر آن کشور تحمیل می کند. بریتانیا از نویسندگان پیش نویس این قطعنامه بود.

23 مارس 2007: به گفته وزارت دفاع بریتانیا، پانزده تن از پرسنل نیروی دریایی بریتانیا توسط نیروهای ایرانی در آب های خلیج فارس در نزدیکی سواحل عراق دستگیر شدند.

مفاد قطعنامه سوم شورای امنیت

شورای امنیت 60 روز برای تعلیق غنی سازی اورانیم به ایران مهلت داده است
قطعنامه ۱۷۴۷ شورای امنیت سازمان ملل متحد که روز شنبه علیه ایران به تصویب رسید از این کشور می خواهد هر چه سریعتر خواسته های قطعنامه پیشین از جمله توقف غنی سازی اورانیم را اجرا کند.

این قطعنامه صدور و یا انتقال سلاح و مهمات ساخت ایران به خارج از این کشور را ممنوع می کند و از کلیه کشورهای جهان می خواهد خرید و یا حمل سلاح های ساخت ایران توسط شهروندانشان را ممنوع کنند.

قطعنامه یاد شده به کشورهای جهان توصیه می کند محدودیتهایی در زمینه فروش سلاح های سنگین نظیر تانک، هلی کوپتر، هواپیما، کشتی و سیستم های موشکی به ایران اعمال کنند.

قطعنامه ۱۷۴۷ از کشورها و موسسات مالی جهان می خواهد تعهدات جدیدی در زمینه ارائه وام و کمک های مالی به دولت جمهوری اسلامی ارائه ندهند. این تعهدات شامل کمک های بشردوستانه نمی شود.

این قطعنامه از محمد البرادعی دبیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی می خواهد طی ۶۰ روز آینده گزارش جدیدی درباره میزان همکاری ایران در زمینه تعلیق غنی سازی اورانیم به شورای حکام و نیز شورای امنیت ارائه کند.

بر اساس این قطعنامه چنانچه ایران طی ۶۰ روز آینده به خواسته های شورای امنیت عمل نکند اقدامات بیشتری علیه این کشور انجام می شود.

در قطعنامه یاد شده دارایی های ۲۸ شخص حقیقی و حقوقی که گفته می شود با برنامه های هسته ای و موشکی ایران ارتباط دارند مسدود شده است.

بانک سپه ایران، گروه صنعتی سامان، شرکت کاوشیار و شرکت انرژی نوین که گفته شده با برنامه های هسته ای و موشکی بالستیک ایران ارتباط دارند به فهرست تحریم ها اضافه شده اند.

نام برخی فرماندهان ارشد سپاه پاسداران در ضمیمه قطعنامه آمده که از این قرار است: مرتضی رضایی معاون سپاه، علی اکبر احمدیان رئیس ستاد مشترک سپاه، محمد رضا زاهدی فرمانده نیروی زمینی سپاه، مرتضی صفری فرمانده نیروی دریایی سپاه، قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس، محمد باقر ذوالقدر عضو سپاه و معاون وزیر کشور و محمد حجازی فرمانده نیروی مقاومت بسیج.

شورای امنیت این اشخاص و افراد دیگری که گفته می شود با برنامه های اتمی و موشکی بالستیک ایران ارتباط دارند را ممنوع السفر نکرده اما خواستار اعمال محدودیت های دولت ها بر مسافرت های خارجی آنها شده است.

تصویب تحریم های تازه علیه ایران



ایران می گوید اگر شورای امنیت غیرقانونی عمل کند آن کشور هم غیرقانونی عمل خواهد کرد
پانزده عضو شورای امنیت سازمان ملل متحد به اتفاق آراء قطعنامه تازه ای را علیه ایران به تصویب رساندند که شامل تحریم های تازه ای علیه این کشور می شود.

بر اساس قطعنامه شماره 1747 شورای امنیت، صدور تسلیحات از سوی ایران ممنوع می شود و از تمامی کشورها خواسته می شود وام تازه ای در اختیار ایران قرار ندهند.

در قطعنامه جدید شورای امنیت به ایران ۶۰ روز فرصت داده شده است غنی سازی اورانیم را متوقف و با بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی همکاری بیشتری کند زیرا در غیراینصورت با تحریم های بیشتری روبرو خواهد شد.

در مقایسه با قطعنامه قبلی، قطعنامه جدید محدودیت هایی را در زمینه سفر تعداد بیشتری از دست اندرکاران ارشد برنامه اتمی ایران قائل می شود و دارایی های چهره های کلیدی و موسسات وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را مسدود می کند.

این تحریم ها که در پی سرپیچی ایران از خواسته های شورای امنیت در قطعنامه قبلی (1737) به تصویب رسیده، در صورت تعلیق فعالیت های مرتبط با غنی سازی لغو می شود.


اما منوچهر متکی وزیر خارجه ایران پس از تصویب قطعنامه تحریم های ایران گفت فشارها و تهدیدهای شورای امنیت تغییری در سیاست اتمی تهران ایجاد نخواهد کرد.

آقای متکی با شرکت در نشست شورای امنیت خطاب به اعضای این شورا گفت: "من به شما اطمینان می دهم که فشار و ارعاب سیاست ایران را تغییر نمی دهد."

الهاندرو ولف، نماینده ایالات متحده در سازمان ملل، پس از تصویب قطعنامه تازه به غنی سازی اورانیوم در ایران اشاره کرد و گفت: "تعلیق در برابر تعلیق... این خواسته زیادی از ایران نیست."

قطعنامه پیشنهادی با استناد به فصل هفتم منشور سازمان ملل تدوین شده و در نتیجه، عمل به آن برای تمامی کشورهای عضو سازمان الزام آور است.

پیشتر نمایندگان بریتانیا و فرانسه در پی یک روز چانه زنی های فشرده دیپلماتیک در نیویورک میان 15 عضو شورای امنیت سازمان ملل متحد، پیش بینی کرده بودند که قطعنامه اکنون به اتفاق آرا تصویب شود.

گفتگوهای روز جمعه به منظور فائق آمدن بر نگرانی ها و ایرادهای آفریقای جنوبی، قطر و اندونزی - از اعضای غیردائم شورا - صورت گرفت.

به گفته نعیم سبحانی خبرنگار بخش فارسی بی بی سی در سازمان ملل متحد رای موافق قطر باعث تعجب بسیاری شد چرا که نماینده این کشور تا آخرین لحظه بر نارضایتی از برخی مفاد قطعنامه تاکید کرد بطوریکه بسیاری فکر می کردند که رای قطر منفی یا ممتنع خواهد بود.

اما در نهایت قطر، آفریقای جنوبی و اندونزی با وجود مخالفت های اولیه با پیش نویس مطرح شده از طرف گروه ۵ به علاوه ۱ به قطعنامه جدید تحریم های ایران رای مثبت دادند.



به گفته وزارت خارجه آمریکا کاندولیزا رایس، وزیر خارجه، به تابو امبکی رئیس جمهور آفریقای جنوبی تلفن زد تا کشور وی را قانع به دادن رای مثبت به این قطعنامه کند. آفریقای جنوبی که ریاست دوره ای شورای امنیت سازمان ملل را به عهده دارد ایرادهای اساسی به متن آن وارد کرده بود.



اندونزی و قطر نیز خواهان آن بودند تا قطعنامه خواستار عاری بودن کل خاور میانه از سلاح های کشتار جمعی و وسایل پرتاب آنها باشد. اما گنجاندن چنین بندی می توانست برای اسرائیل که از متحدان آمریکا در خاور میانه است عواقبی داشته باشد. هرچند اسرائیل هرگز رسما اذعان نکرده اما تصور می شود مجهز به سلاح های اتمی باشد.

دو لا سابلیه گفت که برای سازش با درخواست قطر و اندونزی، پیش نویس قطعنامه به قطعنامه های قبلی آژانس بین المللی انرژی اتمی که خواستار عاری بودن منطقه خاور میانه از سلاح های کشتار جمعی می شود اشاره می کند.

محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور ایران، در سخنانی در روز پنجشنبه، شورای امنیت را هدف انتقاد قرار داد و گفت "رفتار برخی قدرت ها، شورای امنیت را از کارکرد خود ساقط کرده است."

رییس جمهوری ایران در عین حال گفت که اقدام کشورهای مخالف برنامه های هسته ای ایران صرفا جنگ روانی و تبلیغاتی است و ابراز اطمینان کرد که "آنها می دانند که در عمل کاری نمی توانند بکنند."