بیزبلاگر- BETA

بیزبلاگر: در باره بازار، تجارت، سرمایه، زندگی و کسب وکار از نگاه فرزاد زمانی!- آنچه دیروز نمی دانستم!

بیزبلاگر- BETA

بیزبلاگر: در باره بازار، تجارت، سرمایه، زندگی و کسب وکار از نگاه فرزاد زمانی!- آنچه دیروز نمی دانستم!

ایران در هر صورت پیروز خواهد بود

 

"گئورگی میرسکی" کارمند علمی ارشد انستیتو اقتصاد جهانی و روابط بین الملل آکادمی علوم روسیه، ویژه خبرگزاری «نووستی»/

اوضاع در ایران در مدت اخیر در دو بعد بررسی می شود. بعد اول این است که آیا حقیقتاً ایرانیان به ساخت بمب هسته ای نزدیک می شوند یا خیر، و دومین بعد این است که آیا آمریکا قصد دارد عملیات نظامی علیه ایران را آغاز کند یا خیر؟

برای غنی سازی اورانیوم تا 90% و ساخت بمب اتمی طی یک سال، چند هزار سانتریفیوژ کافی است. پیشتر ایرانیان اطلاع داده بودند که قصد دارند تعداد سانتریفیوژها در کارخانه غنی سازی در نطنز را به سه هزار برسانند و در روز بعد از جشن روز ملی فناوری هسته ای (9 آپریل)، "غلامرضا آقازاده" رئیس سازمان انرژی اتمی ایران و معاون رئیس جمهور این کشور اعلام نمود که برنامه ریزی می شود که تا 50 هزار سانتریفیوژ مورد بهره برداری قرار گیرند.

بویژه که مسئولین آژانس بین المللی انرژی اتمی به کرات اعلام نموده اند که اثبات تمایل ایران به ایجاد سلاح هسته ای ممکن نیست. بعید است که این اوضاع تغییری بیابد. اما در هر صورت نشانه های غیر مستقیمی نیز وجود دارند که اجازه می دهند فکر کرد ایران حقیقتاً برنامه صلح آمیز هسته ای را توسعه نمی دهد.

روسیه در سال 2005 میلادی، به ایران پیشنهاد داد که غنی سازی اورانیوم را در خاک این کشور انجام دهد و در عین حال ضمانت کند که رآکتورهای اتمی ایران بطور کامل سوخت هسته ای دریافت خواهند کرد. تهران این ایده و همچنین پیشنهادات اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد و آلمان را رد نمود. یادآور می سازیم که به ایران وعده دادند در صورتی که از غنی سازی اورانیوم امتناع کند، در الحاق این کشور به سازمان تجارت جهانی و ایجاد نیروگاه های اتمی و عرضه لوازم یدک جدید برای هواپیماهای غیر نظامی فرسوده ایران کمک کنند. بنظر می رسید که پیشنهاد وسوسه کننده ایست، چرا ایران از آن امتناع کرد؟  هم در این مورد و هم در مورد دیگر، دلیل یک چیز است: عدم تمایل به کنترل خارجی بر روند غنی سازی اورانیوم. بنظر می رسد که ایران تنها زمان را در مذاکرات به درازا می کشاند تا به امکان آغاز غنی سازی اورانیوم در سطح لازم برای ایجاد بمب دست یابد.  

اما در عین حال مسلم است که ایران نیازی به بمب اتمی ندارد. چرا که بر سر هیچ کس نمی توان آن را منفجر کرد، آمریکا دور است و در اسرائیل قربانی آن می توانند نه تنها یهودیان، بلکه اعراب ساکن در اسرائیل و فلسطین نیز باشند. بیشتر آنها مسلمانند. آیا جمهوری اسلامی ایران که مدعی رهبری جهان اسلام می باشد، حاضر به کشتار میلیون ها هم کیش خود خواهد بود؟ مسلم است که خیر. از این رو عملاً استفاده از بمب اتمی ممکن نیست. به احتمال زیاد، تهران فقط تصمیم گرفته که به فاصله یک قدمی با ایجاد بمب برسد. این به مقامات ایرانی اجازه می دهد که به اعتباری بی سابقه در برابر چشمان مردم کشور دست یابند، موضع حکمرانی در جهان اسلام را بدست آورده و شرایط خود را به غرب تحمیل کنند.

در عین حال، ایران همین اکنون نیز از موضع زور با همه سخن می گوید، طوری که گویا خود را آسیب ناپذیر احساس می کند و از حمله از سوی آمریکا نمی ترسد. عملیات نظامی زمینی غیر ممکن است، چرا که آمریکایی ها در عراق درگیر هستند. و ضربات محدود و دقیق به تاسیسات هسته ای ایران نیز حتی اگر برنامه هسته ای ایران را عقب بیندازند، اما در هر صورت منجر به تغییر رژیم حاکم نمی شوند.

علاوه بر این، بعید است که ایرانیان ضربات آمریکا را بدون پاسخ بگذارند. آنها می توانند به محدوده نفتی کشورهای همسایه و به پایگاه های نظامی آمریکا در منطقه حمله کند. این برای آمریکا در عراق نیز فاجعه بار خواهد بود، چرا که تمامی شیعیان عراق نیز آشوب خواهند کرد که تا کنون کم و بیش، اما در هر صورت با آمریکا همکاری می کنند. این منجر به شکست حزب جمهوری خواهان آمریکا در انتخابات 2008 می شود. صحبت نه تنها در رابطه با ریاست جمهوری، و بلکه مناصب سناتوری و فرمانداری نیز می باشد. و علیرغم این که وسوسه جرج بوش برای حمله به ایران می تواند بسیار باشد، او دیکتاتوری نیست که نظر جامعه را بحساب نیاورده و حزب خود را نابود کند.

ایرانیان از تحریم نیز نمی ترسند. تحریماتی که در قطعنامه های مصوب شورای امنیت سازمان ملل متحد درج می شوند، آنقدرها هم مفید نیستند. آنها تنها ایجاد مزاحمت می کنند، اما خسارت بسیاری به کشور نمی زنند. حقیقتاً تنها چیزی که می توانست برای ایران کشنده باشد، ممنوعیت صادرات نفت و گاز بود. اما بعید است که این وقع گرایانه باشد، هیچکس به جز آمریکایی ها بر چنین چیزی پافشاری نخواهند کرد و در تهران این را می فهمند.

از این رو ایرانیان می توانند با آرامش اعلام کنند که حتی قصد ندارند درباره عمل به مطالبات جامعه جهانی و توقف غنی سازی اورانیوم بیندیشند.

سوال این است که پس از آنکه 60 روز از زمان تصویب قطعنامه اخیر شورای امنیت سازمان ملل متحد درباره ایران (قطعنامه 1747) بگذرد، چه باید کرد؟ منطقی می بود که قطعنامه ای شدیدتر تصویب می شد، اما این هراس وجود دارد که تهران در پاسخ ممکن است به عضویت خود در آژانس بین المللی انرژی اتمی خاتمه دهد و بدون کنترل به غنی سازی اورانیوم بپردازد.

اما شاید ارزش داشته باشد که این ریسک را انجام داد؟ ایران به سرمایه گذاری همانند هوا برای تنفس نیاز دارد. بدون صنایع، کشور پاسخگوی نیازهای خود نیست. بعنوان مثال، ایران که اکنون ذخایر نفت آن یکی از بزرگترین ذخایر نفت در جهان است، نیازمند به وارد ساختن 40% از بنزین مصرفی خود است. و بتدریج انزوای اقتصادی ایران می تواند موثر واقع شود. ممکن است که در آن زمان حکومت ایران از قدرت طلبی های هسته ای خود امتناع کنند. اما در آن زمان نیز آنها می توانند با حفظ آبرو اعلام کنند که پیشتر نیز قصد ساخت بمب نداشتند و تنها به امتیازاتی برای توسعه صنایع صلح آمیز انرژی اتمی خود دست یافتند. مقامات ایرانی خواهند گفت: "ما را نتوانستند به زانو درآورند و ما پیروز شدیم".


خط فقر در ایران کجاست؟

«ستار هدایت‌خواه» عضو فراکسیون اکثریت مجلس در مورد مقایسه آمارهای جهانی با ایران از سوی وزیر رفاه در خصوص فقر معتقد است با توجه به نیازهای جامعه ما خط فقر با دیگر کشورها متفاوت است و شاخص فقر را در هر کشوری باید با خود آن کشور مقایسه کرد.

این نماینده مجلس گفت: اگر شاخص‌ ما آمار جهانی باشد شاید این حرف درست باشد اما به نظر می‌رسد در ایران درآمد ماهانه کمتر از 200 الی 300 هزار تومان شاخص خط فقر است.

عضو کمیسیون فرهنگی مجلس افزود: در دنیا هم شاخصه‌های متفاوتی برای خط فقر وجود دارد و برخی از این شاخص‌ها نیز تائید نشده‌اند.

هدایت‌خواه تصریح کرد: خانواده‌های زیر پوشش نهادهای حمایتی که با تمام تلاش‌های مجلس یک خانوار پنج نفره درماه حدود 50 هزار تومان مستمری می‌گیرند که اگر حتی با این ملاک در نظر بگیریم نیز زیر خط فقر قرار دارند.

وی اظهار داشت: بعید می‌دانم با درآمد روزی 1000 تومان حتی برای یک نفر نیز بتوانیم بگوئیم که او زیر خط فقر نیست.

اگر این آمار جهانی را بخواهیم در ایران در نظر بگیریم باید یک خانوار پنج نفر حداقل ماهانه 150 هزار تومان از نهادهای حمایتی بگیرند که تازه 150 هزار تومان نیز به جایی نمی‌رسد.

با حفظ وضع موجود و سیاست‌های دولت نهم ؛ تورم 30 درصدی طبیعی است

تورم همچنان بزرگترین نگرانی اقتصاد ایران است، حتی آمارهای رسمی ‌بانک مرکزی نیز نشان از شکست دولت در کنترل نرخ تورم دارد.

البته در این میان مسوولا‌ن دولتی ترجیح می‌دهند تا سخنی از تورم و گرانی بر زبان نیاورند، آنها سکوت می‌کنند اما غول تورم آرام نخواهد نشست؛ سال آینده سال جولا‌ن دادن تورم در عرصه اقتصادی است که بیش از هر زمان دیگر تاوان سیاست‌های دولتی را می‌دهد که در برنامه‌ها و سیاست‌های خود در کنترل نقدینگی و تورم ناتوان بوده است.

اکونومیست پیش‌بینی کرده است که نرخ تورم به 8/15 درصد افزایش می‌یابد. اما این پیش‌بینی و برآوردی خوشبینانه تلقی می‌شود.

واحد اطلا‌عات اکونومیست در تازه‌ترین گزارش خود به بررسی وضعیت تورم در کشورمان پرداخت و نوشت: میانگین نرخ تورم ایران که در سال 83 معادل 8/14 درصد بود، در سال گذشته به 4/13 درصد کاهش یافت که با توجه به فشارهای نقدینگی، افزایش سریع تقاضا و نرخ‌های بهره پایین تعجب‌برانگیز بوده است.

گزارش‌های مختلف در خصوص افزایش زیاد قیمت‌های کالا‌ها و خدمات ضروری و نیز سطوح بالا‌ی نقدینگی و افزایش هزینه‌های وارداتی منجر به آن شده است که برای سال جاری نرخ تورم 8/15 درصدی پیش‌بینی ‌شود.

نرخ تورم در سال آینده نیز اندکی افزایش داشته و معادل 16 درصد خواهد بود که این شاخص در سال 87 با کاهش 5/0 درصدی به 5/15 درصد خواهد رسید.

پیش‌بینی واحد اطلا‌عات اکونومیست در حالی صورت می‌گیرد که بانک مرکزی اخیرا در گزارشی اعلا‌م کرده بود نرخ تورم که در پنج ماهه ابتدایی امسال روندی کاهشی پیدا کرده بود از شهریور ماه دوباره روند صعودی به خود گرفت به طوری که در پایان بهمن‌ماه با بیش از یک درصد افزایش نسبت به اواخر تابستان به 1/13 درصد رسید که به نظر می‌رسد تا آخر سال به پیش‌بینی 14 درصد نزدیک شود.

بانک مرکزی عنوان کرد: میزان تورم در 12 ماه منتهی به بهمن‌ماه سال 1385 نسبت به 12 ماه منتهی به بهمن‌ماه سال 1384 معادل 1/13 است.

اما همین نرخ تورم در بهمن‌ماه در مقایسه با نرخ تورم در بهمن‌ماه پارسال از رشدی 6/17 درصدی خبر می‌دهد. این پایان ماجرا نیست، کافی است ارقام رشد شاخص بهای عمده‌فروشی و شاخص بهای تولیدکننده نیز مورد بررسی قرار گیرد، تا معلوم شود که افزایش نرخ تورم در روزهایی که هنوز نیامده است، می‌تواند اتفاقی معمول تلقی شود.

شاخص بهای عمده‌فروشی کالا‌ها در دی‌ماه امسال در مقایسه با این رقم در دی‌ماه پارسال 7/17 درصد رشد داشته است؛ شاخص بهای تولیدکننده نیز در این ماه نسبت به دی‌ماه سال قبل با رشد 4/15 درصد همراه بوده است؛ این ارقام نگرانی رسیدن تورم در روزها و هفته‌های آتی به حوزه خرده‌فروشی را دوچندان می‌سازد، ضمن آنکه لا‌یحه بودجه سال 86 که با سکوت بزرگان اقتصادی مجلس به تصویب رسیده حامل سیاست‌هایی است که افزایش قیمت کالا‌ها و خدمات در سطح خرده‌فروشی را به همراه دارد.

محمدقلی یوسفی، استاد دانشگاه علا‌مه‌‌طباطبایی می‌گوید: تورم 30 درصدی سالا‌نه در اقتصاد ایران امری طبیعی است. وی می‌افزاید: عامل رشد نقدینگی در اقتصاد کشور انعطاف‌‌ناپذیری عرضه است، به‌طوری ‌که کنترل قیمت برخی از اقلا‌م از سوی دولت در کاهش تورم و قیمت‌‌ها بی‌‌تاثیر بوده است. یوسفی در رابطه با سیاست تثبیت قیمت‌‌ها گفت: تورم در ایران ریشه در ساختارهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی دارد، به‌طوری که دولت‌‌ها مزید بر علت و به‌عنوان عامل کلیدی در افزایش این امر تلقی می‌‌شوند که به دلیل وجود بروکراسی اداری و افزایش هزینه‌‌های دولتی به تبع با رشد نقدینگی نیز روبه‌‌رو شده‌‌ایم.

وی عنوان کرد: تورم پدیده‌‌ای است که به سادگی در اقتصاد ایران قابل کنترل نیست، مگر اینکه علا‌وه بر ایجاد تعادل در اقتصاد، ساختار آن نیز دچار تغییر شود. به‌طوری که با رویکردی نوین و ساختار جدید به این امر بپردازد. یوسفی تاکید کرد: با حفظ وضع موجود پدیده تورم امری عادی تلقی می‌‌شود، به‌طوری که اگر تورم نباشد، باید شک کنیم.

وی بیان کرد: تجربه همواره نشان می‌‌دهد، طی 20 سال گذشته رشد اقتصاد ایران حداکثر 5/5 تا 6 درصد بیشتر نیست؛ لذا وقتی نقدینگی حدود 36 درصد باشد، به طور طبیعی تورم 30 درصد امر عادی است با توجه به ساختار اقتصادی کشور وجود تورم سالا‌نه در حد 30 درصد طبیعی است؛ البته شاید آمار رسمی ارقام متفاوتی را ارائه دهد اما به هر حال تجربه حاکی از رشد اقتصادی حدود 6 درصد و تورم 30 درصد است.

سبک تبلیغات در جوامع مختلف

 

تبلیغات از نظر لغوی رساندن یک پیام از کسی به کسی دیگر است.

وتبلیغ عبارت است از فرایند القا وجود یک موضوع با ویژگی های معین.

وبه نظر کاتلر تبلیغات از نظر تکنیکی عبارت است از هر نوع معرفی غیر شخصی ،ترویج ایده هاوکالاهاوخدمات در مقابل پول که یک فرد وموسسه مشخصی آن را انجام دهد.

 

اما سبکهای تبلیغات در کشورهای مختلف متفاوت است وسبک تبلیغات در کشورها نشان دهنده ارزشهای فرهنگی در آن کشورهاست اما اصالت ارزش ها بیشتر از قدرت سبک هاست.تبلیغات بیان فرهنگ ها،شعائر،استعارات ودیگر مواردی است که به نوبه خودبر ارزشهای فرهنگی جوامع می افزایند.

 

تبلیغات آمریکایی مشحون از مبالغه ومثبت گرایی است در مقابل تبلیغات به روش طنز انگلیسی یا رومانتیک فرانسوی یا فنی وعلمی آلمانی متمایز می شود.

 

در تبلیغات ایتالیایی واسپانیایی روحیه اصالت جامعه بیشتر به چشم می خورد وخانواده از ارزش بالایی برخوردار است.در تبلیغات هلندی زنان نقش بسیار مهمی دارند وسبک عمومی تبلیغات ،سرگرم کنندگی است.

 

درژاپن توجه به مراسم وهمچنین گرایش به جنس مذکر از صفات متمایز کننده است.در چین شاهد گسترش صنعت تبلیغات هستیم ولی ارزش های کنفسیوسی هنوز قوی وپایدارند.

 

پنتاگون فعلا قصد حمله به ایران را ندارد اما فشار اطلاعاتی را تشد

"آناتولی تسیگانوک" رییس مرکز پیشبینی های سیاسی-نظامی انستیتو تحلیل های سیاسی -نظامی روسیه و عضو شورای اجتماعی وزارت دفاع روسیه در مصاحبه ای با «نووستی» اعلام کرد که نیروی هوایی آمریکا عملیات نظامی علیه ایران را نمی تواند قبل از ماه مه انجام دهند و تا آن زمان علیه تهران به اصطلاح ابزار تاثیر اطلاعاتی- خبری را به کار خواهند گرفت.

بدون توجه به پیشبینی های مطبوعات در مورد احتمال حمنله نظامی هوایی به مراکز هسته ای ایران روز 6 آپریل این اتفاق رخ نداد.

وی گفت: "ساعت چهار صلح روز 6 آپریل موج "اطلاعات نادرست" عملیات نظامی علیه ایران به پایان رسید که از نظر من با کمک نیروی امنیتی اسراییل و در وحله اول برای فشار روانی بر ایران تنظیم شده بود".

به اعتقاد وی پنتاگون بعد از آنکه عملیات در افغانستان را به پایان برساند و پس از آن فعالیت گروه های مذهلی در عراق را خنثی کند آماده خواهد بود که عملیات نظامی را علیه ایران آغاز کند.

وی گفت: "از نظر زمانی این اتفاق ممکن است که در اواخر ماه مه انجام پذیرد. اگر منابع ایران را باور کنیم آنها انتظار حمله نظامی را در پاییز دارند".