| ||||||||||
به نوشته مطبوعات آمریکا، یک کمیته تحقیق مرکب از چهرههای شاخص دو حزب جمهوریخواه و دموکرات آمریکا به سرپرستی جیمز بیکر وزیر خارجه پیشین آمریکا، در گزارش منتشر نشده خود به دولت جرج بوش توصیه کرده است که برای بازگشت ثبات و آرامش به عراق با دولتهای ایران و سوریه همکاری کند.
انتشار رسمی یافتهها و توصیههای کمیته تحقیق که از جانب جرج بوش مامور ارزیابی استراتژی آمریکا در عراق شده است، مسلما میتواند فضای افکار عمومی را در ایالات متحده در باره نحوه مدیریت بحران عراق تحت تاثیر قرار دهد. از جمله، توصیه کمیته تحقیق به همکاری با ایران برای غلبه بر بحران عراق، ممکن است به بحث چگونگی تعامل آمریکا و ایران دامن بزند. موانع همکاری آمریکا و ایران به رغم روابط خصومت آمیزشان، برای حل برخی از بحرانهای منطقهای نیاز به همکاری یکدیگر دارند، اما روند رو به وخامت روابط دو کشور، نه فقط چنین امکانی را از بین برده، بلکه رقابت دو طرف در مناطق بحرانی بر شدت بحران در آن مناطق افزوده است. بحران عراق از جمله نمونههایی است که بسیاری از کارشناسان معتقدند از راه همکاری آمریکا و ایران قابل مهار است، اما موانع پیش روی نزدیکی دو کشور، تاکنون زمینهای برای عملی شدن این همکاری فراهم نکرده است. در واقع، همکاری دو کشور متخاصم برای حل یک بحران منطقهای، نیازمند آن است که آن دو کشور، حل بحران مذکور را مهمتر از اختلافهای بین خود بدانند و از این رهگذر منافع مشترک کلانی را برای همدیگر متصور باشند. این در حالی است که به نظر میرسد حل بحران عراق برای ایران و آمریکا، مهمتر از اختلافاتی که بین این دو کشور وجود دارد، نیست. تهدید "خاورمیانه بزرگ" از دیدگاه جمهوری اسلامی، حمله آمریکا به عراق آغاز اجرای سیاستی است که «طرح خاور میانه بزرگ» نام گرفته است. از منظر رهبران جمهوری اسلامی، طرح خاورمیانه بزرگ اصولا برای مهار بنیادگرایی اسلامی و ایجاد دولتهای کثرتگرا و عرفی در خاورمیانه طراحی شده است .
از این منظر جمهوری اسلامی علاقهای به موفقیت آمریکا در عراق نداشته باشد. آمریکا نیز به نوبه خود، ایران را کشوری میداند که با تقویت گروههای اسلامگرا در منطقه و تلاش برای دستیابی به توانایی هستهای، در صدد ایجاد محوری ضد آمریکایی برای بیرون راندن این کشور از خاور میانه است، برنامهای که به باور سران کاخ سفید منجر به حاکمیت اسلامگرایان بر خاور میانه و نابودی اسراییل میشود. از این دیدگاه روشن است که آمریکا به هر نوع مصالحهای که به تقویت نقش ایران در منطقه بیانجامد، گرایشی ندارد. توصیه های غیرعملی؟ با این حساب، توصیه گروه تحقیق آقای بیکر به همکاری آمریکا با ایران، معلوم نیست به چه معنای ضمنی دلالت میکند. آیا توصیه گروه تحقیق این است که آمریکا و ایران بدون تغییر سیاستهای کنونی خود میتوانند در باره عراق به توافق برسند؟ این مسئله پیش از این، با اعلام آمادگی دو طرف برای مذاکره بر سر عراق، آزمون شده اما به دلیل سایه انداختن اختلافهای بنیادین دو کشور بر مذاکرات، هیچگونه حاصلی در بر نداشته است. آیا توصیه گروه تحقیق آن است که ایران سیاست خود را تغییر دهد؟ واضح است که دولت ایران دلیلی برای پذیرش چنین توصیهای نخواهد یافت. آیا توصیه گروه تحقیق این است که آمریکا از دنبال کردن سیاست خاور میانهای خود دست بردارد و ایران را به همه اهداف و برنامههایش بپذیرد؟ چنین توصیهای قاعدتا گوش شنوایی در کاخ سفید نخواهد یافت، زیرا به نظر میرسد برای دولت جرج بوش، اهداف جمهوری اسلامی در خاور میانه نگران کننده تر از ادامه بیثباتی در عراق است. آیا توصیه گروه تحقیق آن است که دو کشور، راه میانهای را برای غلبه بر اختلافات خود پیدا کنند و از این طریق، راه همکاری متقابل در عراق را بگشایند؟ ممکن است منظور گروه تحقیق همین باشد، اما دستیابی به راه حل میانه در بحران روابط ایران و آمریکا به قدری مشکل و پیچیده شده است که با توصیههای کلی حاصل نمیشود. |