بیزبلاگر- BETA

بیزبلاگر: در باره بازار، تجارت، سرمایه، زندگی و کسب وکار از نگاه فرزاد زمانی!- آنچه دیروز نمی دانستم!

بیزبلاگر- BETA

بیزبلاگر: در باره بازار، تجارت، سرمایه، زندگی و کسب وکار از نگاه فرزاد زمانی!- آنچه دیروز نمی دانستم!

زبان شمشیر یا شمشیر زبان!

امروز کاندولیزا رایس وارد لبنان شد. فورا هم با فواد سینیوره نخست وزیر لبنان دیدار کرد. او به بیروت آمده تا بگوید : ما اینجا هستیم .لبنان برای ما مهم است!!!
 خبر در سی ان ان

فرصت حاضر برای ما هم سخنهای زیادی دارد. اگر سیاست بخشی از غرب در راستای استفاده از زبان زور در مقابل مسلمانان بویژه شیعیان به نتیجه برسد، بایستی منتظر پیامدهای پیگیری همین سیاست در سوریه ، عراق و ایران نیز بود! و این موضوع خوشایندی نیست.

در رویتر میتوانید شرح کاملی از اوضاع لبنان بخوانید!

An American in Beirut: The New Beirut Nightlife, Airstrikes as a Snooze Button

مطلب فوق هم محض تنوع!

برنام هرایس شفاف است. او طرح گروه هشت را به اجرا خواهد گذاشت:

-آتش بس در مرزها

-مبادله اسرا

-حضور نیروهای بین المللی در مرزها

-خلع سلاح کلیه نیروهای شبه نظامی(دقیقا و فقط یعنی حزب الله و حماس!!!)

-سرمایه گزاری بین المللی برای آبادانی لبنان و اسرائیل.

-...
 چقدر به ما نزدیک شده اند.

What about asking Iran to play a role? Hizbollah is a subsidiary of the Iranian regime, which funds, arms and trains it. But Iran will not agree to the dismantling of its Hizbollah foothold in the Middle East heartland, which it built up as a strategic deterrent against US or Israeli military strikes on Tehran’s nuclear programme. Why should Iran give this up when it has never paid a price for continued defiance of international norms and treaty obligations? It would only agree if conceded a sphere of influence in Lebanon similar to the one it secured in Iraq. That is obviously a non-starter.

میگویند ایران علاقه ای به کنترل اوضاع و مهار حزب الله ندارد!

فواد سینیوره نخست وزیر لبنان نیز خطاب به حزب الله چنین میگوید:

Gentlemen, we have no more need for your ‘resistance’. The Lebanese people are paying too high a price. The international community demands an end to the fighting. We can secure Israel’s agreement to a ceasefire, resolve the Shaba Farms and prisoner issues and secure the funds to rebuild Lebanon, but only if you cease  operations, remove your cadres from the south and submit them to control by the Lebanese army

؛آقایان ما بیش از این به مقاومت شما نیاز نداریم.مردم لبنان بهای سنگینی پرداخته اند.جامعه بین الملل خواهان پایان این جنگ است.ما میتوانیم با اسرائیل در مورد اتش بس، مزارع شبعا ، موضوع اسرا  و تضمین سرمایه گزاریهای بین المللی برای بازسازی لبنانبه توافق برسیم. فقط به شرطی که شما علیات را متوقف نموده، تجهیزاتتان را از جنوب جمع آوری وتحویل ارتش دهید!؛

آیا این پایان حزب الله است!

بویژه در شرائط حاضر که تهدیدات غرب در برابر برنامه هسته ای ایران رنگ و بوی خاصی گرفته همفزائی و جهت دهی رسانه های غربی میتواند اوضاع را بیش از پیش برای تداوم راه سخت نماید. ملاحظه اکثر اخبار سیاسی در رسانه های دیداریُ شنیداری و آنلاین تصویر خاصی در ذهن طراحی میکندد. پازلی که رو به یکپارچگی میرود. یکپارچگی که بعید است بنفع ما باشد. این خبر را ببینید.

 
 
 

نظرات 5 + ارسال نظر
[ بدون نام ] دوشنبه 2 مرداد 1385 ساعت 18:58

سلام با تشکر از زحماتتون اگر می خواهید در مورد:آیا قران از جانب خدا آمده است؟ و یا کاردستی محمد است؟ تناقضات قرآن و اشکالات علمی موجود در متن قرآن و زنان پیامبراسلام!!! و احادیث که نشانگر علم لا یتناهی ائمه!!!... بیشتر بدانید به این ادرس سری بزنیدwww.alcoran.blogsky.com

مصطفی جمعه 6 مرداد 1385 ساعت 10:55 http://safhehaghighi.blogsky.com

اول اینکه مسائل رو خوب بررسی می کنید و موفق باشید. اما در مورد وبلاگ alcoran باید بگم که ایشون خیلی جالب کار می کنن .چون هر چه که به مزاجش خوشایند نباشه تایید نمی شه . نظر بنده رو تایید نکردن که من اون نظرو اینجا اوردم.



اگر به زعم نگارنده وبلاگ توضیحات و ذکر جزییات آسمون ریسمون بهم بافتن بود دلیلش رو بنده در همان نظر در انتهای مباحث مربوط به تفسیر المیزان گفتم.شاید نویسنده به آن قسمت توجهی نداشته است و یا آنکه آن قسمتهایی از هر نوشته ای را که به مزاج ایشان خوش نیاید قلم می گیرند؟!
یک بار دیگر نیز آن جمله را اینجا ذکر می کنم:
"به این دلیل ذکر جزییات کردم که ظاهرا نویسنده این وبلاگ در بدیهیات نیز دچار مشکل است".اما قلم گیری مطالب و حذفیات آنچه اضافات است (البته بر طبع نویسنده وبلاگ)مطلبی بس جالب توجه و در خور پرسش است!هر چند که جواب این پرسش باز هم توجیهی بیش نمی تواند باشد.شاید آدرس این صفحه برای نویسنده وبلاگ آشنا باشد :
http://www.irib.ir/Occasions/Majlesi%5CMajlesi.htm
چرا که ایشان هر آنچه که در مورد علامه مجلسی (ره) در پاسخ به نظر بنده آوردند از این صفحه است .البته صفحات دیگری نیز همان مطالب را آورده اند که هر کدام خود منبع راهمین صفحه اعلام کردند.مانند سایت تبیان که از این مطالب با ذکر منبع استفاده کرده است.اینجا بحث بحث کپی کردن واو به واو مطلب نیست . بلکه بحث از حذف چند سطری از متن مذکور است که شاید به هنگام کپی کردن مطلب جا افتاده اند!خوانندگان این وبلاگ می توانند به آدرس بالا رجوعی کنند تا خود به وضوح کل متن را مشاهده کنند.بنده آن قسمت حذفی را در ایجا آورده ام تا شاید معلوم گردد چرا تنها این تکه از متن حذف شده است:
اما فرصت کم و مشاغل زیاد او مانع از آن شد که به تصحیح روایات بپردازد. به همین علت در مقدمه چنین نگاشت::
«در نظر دارم که اگر مرگ مهلت دهد و فضل الهی مساعدت نماید، شرح کاملی متضمن بر بسیاری از مقاصدی که در مصنفات سایر علما باشد بر آن (بحارالانوار) بنویسیم و برای استفاده خردمندان، قلم را به قدر کافی پیرامون آن به گردش درآورم.(در اینجا خوانندگان را به قضاوت دعوت می کنم)..»
اگر مطلق و بی عیب ندانستن یک عالم محقق و یا اثری تحقیقی ویا بطور کلی یک انسان به زعم شما سوء استفاده از او یا اثرش است باید همه کتب و رسائل بی چون و چرا مورد پذیرش واقع گردد!یکی از شرایط تحقیق بررسی منطقی و عقلی منبع مورد استفاد در آن تحقیق است.اگر از دید عقل سلیم هم به این موضوع نگاه کنیم و شرایط زمانی علامه و با احتساب مدت زمان نگارش این مجموعه و کارهای دیگر علامه مانند منصب شیخ الاسلامی تربیت شاگردان ترجمه و تالیف کتب دیگرو ... و همچنین عظمت این مجموعه که بالغ بر 100 مجلد است خود به این نتیجه خواهیم رسید که امکان وجود احادیث ناسره در آن وجود دارد( و با توجه به تاریخ این احتمال خیلی بالاست.).اما اینها هیچ یک از ارزش والای این کتاب نمی کاهد.ختم کلام پیرامون این موضوع را مزین به کلام عالم ربانی امام خمینی (ره) (که اتفاقا متخصص این زمینه از معارف الهی نیز هستند) می کنیم:
حضرت امام خمینی(ره) درباره بحارالانوار می فرماید: بحار خزانه همه اخباری است که به پیشوایان اسلام نسبت داده شده، چه درست باشد چه نادرست، در آن کتاب هایی هست که خود صاحب بحار آنها را درست نمی داند و او نخواسته کتاب علمی بنویسد تا کسی اشکال کند که چرا این کتاب ها را فراهم کردی.
اما در مورد اظهارات نویسنده وبلاگ مبنی برحرکت خورشید بر دور محور خود و تعداد روزها و کیفیت آن باید بگویم که اصلا ربطی به آنچه از تفسر المیزان بنده آوردم نداشت و نه خللی به آن گفته ها وارد می کرد.حال آوردن چنین توضیحاتی چه لزومی داشته است معلوم نیست؟!و هدف از طرح این بحث در وبلاگ که دیگر واقعا جالب است:
۱- دوستان عزیز اسلام گرا بدانند اینکه محمد فرموده! خورشید بر مدار معین در حال گردش است با توجه به شواهد تجربی ان زمان .به مطلب عجیبی اشاره نکرده زیرا که همه مردم به این امر واقف بودند. ۲- این مطلب بر همگان روشن شود که با مراجعه به تفسیر قران ها نمی توانند مطالب قران را درک کنند زیرا که همگی با فرض درست بودن مطالب قران و با قصد توجیه کردن مطالب اقدام به نگارش این نوع کتاب ها کرده اند.(همان مطالبی که شما ذکر کردید!)(ما قران را برای اندرز بفهم اسان کردیم ایا کیست که از ان پند گیرد.سوره القمر.ایه۱۷
قبل از آنکه این نظر داده شود بحث بحث اشکال علمی بود همان طور که در پست مطلب آمده:
نتیجه:امروزه می دانیم این زمین است که بدور خورشید می گردد.در گذشته این طور تصور می شد که خورشید بدور زمین می گردد ولی این که خدا به چنین امری اشراف نداشته باعث تعجب است.
بالاخره نویسنده تکلیفش را با خود مشخص نمی کند که مقصودش چیست؟! آیا از نظر علمی دچار مشکل شده یا اینکه از نظر بدیهی بودن! مساله که همه مردم بر آن واقف بودند ولی ایشان پس از 1400 سال در این امر بدیهی (به گفته خودشان)دچار مشکل شدند! اما در مورد تفاسیر هم باز باید با مطالعه بیشتر سخن گفت.اولا مبنای آنها با هم متفاوت و روش ها گوناگون است.مثلا مبنای المیزان که ما از آن نمونه ای ذکر کردیم قرآن به قرآن است.و اینکه تفاسیر به تنهایی حجت نیستند و اشکال اینست که ما پنداریم قرآن کریم کتابیست تک بعدی و تک معنی و 100% دست یافتنی بوسیله عقل متعارف بشری.در صورتی همان طور که خداوند متعال در آیه 7 سوره آل عمران فرموده(در نظر قبل هم آورده شد) متشابهاتی نیز دارد که تفسیر و ترجمه و شرحش جز به دست شخص پیامبر (ص) ممکن نیست همان طور که خداوند در آیه 44 سوره نحل می فر ماید:" قر آن را بر تو فرستادیم تا آنچه را که برای مردم نازل شده است برای ایشان بیان نمایی..." و پس از ایشان نیز مفسرین بلامنازع آن ائمه هدی (ع) هستند.و هیچ کدام از تفاسیر هم آنچه که از جانب خود به آن پرداخته اند را(نه از سیره و سخنان معصومین) در متشابهات محکم ومطلق ندانسته و از راه احتمال بیان نمودند.مانند علامه شهیر و بزرگوار که در بیان آن آیه ای که برای جریان خورشید بود دو احتمال ذکر کردند.اگر باز به زعم نویسنده وبلاگ ما بر پیش فرض درستی به مطالعه آیات قرآن رفتیم که ایشان خود با فرض مطلق بودن به مطالب کتبی چون تاریخ طبری پرداخته اند در صورتی که قرآن الهی را بیش از 1 میلیارد انسان قبول دارند و از ابتدای نزولش همه را به تحدی خوانده و تا بحال هیچ کس نتوانسته اشکالی بر آن وارد سازد اما طبری یا کتب دیگر نوشته بشر چی؟!پس بهتر نیست اول این را به خود بگویید؟مشکل اینجاست که فکر می کنید قرآن کتابیست که با نگاه به نص آن می توان به تمام مقاصد و ویژگیهایش پی برد همان طور که با زاویه ای متفاوت یعقوب کندی این تصور را می کرد .در حالی که باید به سخن شارحان الهی این اعجاز نگاه کرد تااگر صلاحت باشد از چشمه های حکمتش بهره بری.همان طور که کندی با درجه و توان علمی که داشت تصور می کرد فهم درستی از معانی آن دارد و برای خود لازم نمی دید تا نظری هم به سخن امام(ع) اندازد اما در آخر متوجه اشتباه خویش شد.ولی شما از حقیقت گریزانید که دلیلش هم خود بهتر می دانید .

محمد طاهری شنبه 7 مرداد 1385 ساعت 12:07 http://neveshtehayeman.blogfa.com/

محمد طاهری دوشنبه 9 مرداد 1385 ساعت 14:10

بدینوسیله از حضور کلیه سروران وعزیزانی که با تشریف فرمایی خویش ویا از طریق درج آگهی، ارسال پیام های تلفنی، ایمیل وفاکس وارسال گل ، ما را درغم ازدست دادن پدری مهربان، مرحوم حاج محمد طهماسبی یاری کردند، تشکروقدردانی می کنیم.

بقای عمر وشادی ایام همه عزیزان را ازخداوند منان خواستاریم.



جواد طهماسبی،الهه طهماسبی،محمد طاهری،مهری اصانلو


محمود پنج‌شنبه 12 مرداد 1385 ساعت 10:51 http://acc.blogsky.com

سلام
باز هم مثل همیشه نو و پویا . از اینکه مطلب می نویسی خوشحالم . امیدوارم هر روز به روزتر از قبل باشی و موفقتر از همیشه .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد