بیزبلاگر- BETA

بیزبلاگر: در باره بازار، تجارت، سرمایه، زندگی و کسب وکار از نگاه فرزاد زمانی!- آنچه دیروز نمی دانستم!

بیزبلاگر- BETA

بیزبلاگر: در باره بازار، تجارت، سرمایه، زندگی و کسب وکار از نگاه فرزاد زمانی!- آنچه دیروز نمی دانستم!

نتایج جستجوی کلمه failureدر گوگل!!!

نتیجه جستجوی کلمه failure (شکست) در گوگل - به اولین گزینه دقت کنید!

حقیقتا باید گفت سرشار از شکست بوده است!

نا مه ای از خدا!

امروز صبح وقتی از خواب بر خاستی تو را تماشا کردم و امید داشتم که با من حرف خواهی زد فقط در چند کلمه و یا از من به خاطر چیزهای خوبی که دیروز در زندگی تو اتفاق افتاد تشکر خواهی کرد.اما تو سرگرم پوشیدن لباس بودی.
هنگامی که می خواستی از خانه بیرون بروی میدانستم که می توانی چند دقیقه ای توقف کرده و به من سلام کنی اما تو خیلی سرگرم بودی.
زمانی که پانزده دقیقه بیهوده بر روی صندلی نشسته بودی و پاهایت را تکان می دادی فکر می کردم که می خواهی با من سخن بگویی اما تو به سوی تلفن دویدی و با یکی از دوستانت تماس گرفتی تا از چیزهای بی اهمیت بگویی. من با صبر و شکیبایی در تمام مدت روز تو را نگاه می کردم و تو آنقدر مشغول بودی که هیچ چیز به من چیزی نگفتی.
موقع نهار خوردن متوجه شدی که چند نفر از دوستانت قبل از غذا کمی با من حرف می زنند اما تو چنین کاری نکردی.باز هم زمان باقی است و امیدوارم که تو سرانجام با من حرف بزنی.
به خانه رفتی و به نظر می رسید که کارهای زیادی برای انجام دادن داری و بعد از انجام چند کار تلویزیون را روشن کرده و وقت زیادی را در برابر آن سپری کردی.
من باز هم با شکیبایی منتظر ماندم که بعد از تماشای تلویزیون و خوردن غذا با من حرف بزنی. هنگام خوابیدن گمان کردم که خیلی خسته ای. بعد از گفتن شب به خیر به خانواده سریعا به سوی رختخواب رفتی و خوابیدی. مهم نیست شاید نمی دانستی که من همیشه آن جا با تو هستم.
من بیش از آن که تو بدانی صبر پیشه کردم. من حتی می خواستم به تو بیاموزم که چگونه با دیگران صبور و شکیبا باشی.
من به تو عشق می ورزم و هر روز منتظرم تا با من حرف بزنی.
چقدر مکالمه یک طرفه و یک جانبه سخت است!
بسیار خوب تو یک بار دیگر از خواب برخاستی و من نیز یک بار دیگر فقط برای عشق به تو منتظر خواهم ماند. به امید این که امروز مقداری از وقتت را به من اختصاص دهی روز خوبی داشته باشی.
دوست تو خدا

 

منبع: متاسفانه یادم نیست!

تو ننگ عربی سید حسن!

تو ننگ عربی، سید حسن!
نام تو را باید
از فهرست اعراب شایسته خط بزنیم
تو
بجای آنکه در ایوان ویلای ساحلی ات
لم بدهی
و چرت تابستانی ات را
با دود قلیان مفرح کنی
تفنگ دست می‏گیری
و از پشت تریبون المنار
با نعره‌ها‌یت
چرت ما را پاره می‏کنی

تو هیچ شباهتی به اعراب بزرگ نداری، سید حسن!
نه شکمت
آن اندازه است
که از پشت دشداشه‌ها‌ی سفید
وقار عربی ات را نمایان کند
نه چفیه و عقال داری
تازه عمامه سیاه سرت می‏گذاری
که ما را به یاد خمینی می‏اندازد
که یکبار چرت مان را پاره کرده بود

تو ننگ عربی، سید حسن!

جای آنکه در حرمسرایت بگردی
و رقص عربی ممالیک گرجی و اوکراینی ات را تماشا کنی
تا فردا در بهشت
برای مغازله با حوریان آماده باشی
در مخفیگاهت
که نمی‏دانیم کجاست
می نشینی و نهج البلاغه می‏خوانی

تو کافر شده ای، سید حسن!

و بر ماست که تو را به یهودیان اهل کتاب بسپاریم...
فقط به رسم مردان بزرگ عرب
صادق باش و بگو
برد موشک‌ها‌یت
به ریاض که نمی‏رسد؟!

امید مهدی‌نژاد

 

یاد ایام

داشتم مطالب وبلاگ قدیمی در پرشین بلاگ رو میخوندم! دیدم بعضی از اون نوشته ها چقدر هنوز معنی دارند.

تصمیم گرفتم بعضی از اونا رو مجددا استفاده کنم!

چرا بلاگ اسکای!

از سال ۸۱در پرشین بلاگ به آدرس http://farzadzamani.persianblog.com مطلب مینوشتم! از سال ۸۳ سایت شخصی  www.bizbloger.com افتتاح کردم. اگرچه مسائل کاری و مسافرتهای بسیار اجازه نداد چنانچه باید و شاید آنرا مدیریت کنم! اینک بار دیگر سعی میکنم از اینجا اغاز کنم! شروعی متفاوت! بی انکه در اندیشه تکرار چیزی باشم!