بیزبلاگر- BETA

بیزبلاگر: در باره بازار، تجارت، سرمایه، زندگی و کسب وکار از نگاه فرزاد زمانی!- آنچه دیروز نمی دانستم!

بیزبلاگر- BETA

بیزبلاگر: در باره بازار، تجارت، سرمایه، زندگی و کسب وکار از نگاه فرزاد زمانی!- آنچه دیروز نمی دانستم!

پیامهای بازرگانی

 

تا همین 15 سال پیش، پیچ تلویزیون و رادیو رو که می چرخوندی، بسیاری موقع ها خبری از تبلیغات نبود یا اگه بود، ماکسیمم یک دقیقه تبلیغ و بعدش تماما برنامه های مختلف. حالا بعد از گذشت 15 سال باید بگم به شخصه حالم از هرچی تلویزیون و رادیو بهم می خوره بس که تبلیغ به خورد ملت میدن. کار به جایی رسیده که به جرات می تونم بگم زمان پیامهای بازرگانی و تجاری به یک نسبت یک به پنج قرار داره. یعنی از یک برنامه 30 دقیقه ای که قراره ببینیم، 6 دقیقه اش تبلیغات آشغال به خوردمون داده میشه.

با توجه به این سیر صعودی می ترسم وضعیتی پیش بیاد که ملت تلویزیون رو روشن کنن که فقط تبلیغات ببینن و وسطش فیلمی چیزی پخش بشه. وقتی یک فیلم رو کارگردان می سازه، تمام هنرش رو جمع می کنه تا لحظه های به یاد موندنی در سکانس هاش بگنجونه. طبیعتا این فیلم یا سریال و یا مستند می بایست با همون نظم و پیوستگی پخش همراه بشه تا گیراییش طبیعی و کامل باشه. حالا چه لذتی داره که یک فیلم یک ساعت و نیم رو در دو ساعت ببینیم و تازه وسطش اخبار هم پخش بشه و تازه هر نیم ساعت هم کلی تیزر تبلیغاتی بریزه توی فرق سرت!

دنیا دست بد کسایی افتاده. آدمهای بیزنس من و پول دوست عموما سنخیتی با مبانی اخلاقی و اصول بشر دوستانه ندارن. اونها فقط به جیبشون و بیلان شرکت نگاه می کنند و لاغیر. این وسط من و شما هستیم که توی این نسل مابین گذار عصر اطلاعات قرار گرفتیم و باید زجر و بدبختیش رو بکشیم تا بعدش نوادگانمون حالش رو ببرن.

به شخصه فکر می کنم با توجه به ایجاد و گسترش سیستمهای پخش خبر و به اشتراک گذاری نظرات و آرا مثل چیزی که به وفور و مانند قارچ داره توی اینترنت و موج وب 2 اتفاق می افتاده در نهایت بعد از گذشت یک پریود سیر صعودی قدرت رسانه بر مردم، این مردم هستند که خواسته هاشون رو بر رسانه ها تحمیل می کنن. این در واقع نظریه و تئوری ناپخته منه که بعدا سر یه مقاله مشروح توضیحش می دم. برای فعلا همین که جان هرکی دوست دارید به جای سوار شدن بر موج رسانه های زباله و برنامه های زرد یه من یه غاز، کتابی بخونید، فعالیت فرهنگی بکنید، با دوستاتون بیشتر معاشرت کنید و ورزش هم یادتون نره. ول کنید این افیون زندگی بشریت این جعبه جادویی نکبت رو.
 
منبع: وبلاگ یه وجب خاک اینترنت

دوبی؛ شهری جهان سومی

 

ایرانی هایی که همیشه براشون مرغ همسایه غازه وقتی وارد دوبی می شن فکر می کنن وارد بهشت موعود شدن و چشمشون فقط به دنبال زرق و برق مراکز خرید و دیسکوتکهای پر از فاحشه و شنا کردن در ساحل با بیکینیه. جالبه این ور قضیه هم باز همون طوری نسبت به دوبی فکر می کنن. این ور قضیه منظورم همین اروپایی ها و آمریکایی ها هستند. اینها تحت تاثیر تبلیغات با مبالغ نجومی شیوخ عرب امارات به سوی دوبی حمله ور میشن تا از گرمای اونجا لذت ببرن و صد البته وقتی به تمام ارکان دولتی و حکومتی دستور داده بشه که آقا اگه یه کله بور و خارجی مسیحی و اروپایی رو سرتون رید نطقتون درنیاد، طبیعتا دوبی بهشتی میشه برای خودش. بالاخص که اروپایی ها و آمریکایی ها فکر می کنن جایی که مالیات نباشه دیگه آخر دنیاس. امروز می خوام کمی این قضیه رو بازم بشکافم.

از نظر من دوبی یه شهر جهان سومیه که فقط لایه سطحیش زیباست و زیرش رو که بخوای نگاه کنی بوی گندش بلند میشه. امروز بعد از مدتهای مدید رفتم روزنامه گالف نیوز و چشمم افتاد به این مقاله. بیش از یکصدهزار مهاجر غیر قانونی از سال 2000 توسط پلیس دوبی دستگیر شده. نکته جالب برای من اینه که لحن رییس پلیس دوبی بسیار کوبنده و تمسخر آمیزه و به مراتب در اون پلیس سایر امارت ها رو مورد خطاب میده که چرا شماها مهاجرهای غیر قانونی خودتون رو نمی گیرید. این خودش نشون میده که این 7 امارات همچنان باهم مشکل دارن. خدا رحمت کنه شیخ زائد رو که اگه اینا رو زیر یه پرچم نمی آورد معلوم نبود اینها تا کی می خواستن همدیگه رو رنده کنن.

تو دوبی پر از مهاجر غیر قانونی، فاحشه های بدون ویزا، هندی ها و پاکستانی های دهاتیه که کوچکترین بویی از زندگی نوین و تمدن نبردن. اینها اصلا درکی از زندگی شهری ندارن و فقط به عنوان یه حمال و کاربر اونجا استفاده میشن و هیچ وقت هم از طرف هیچ کسی بهشون احترام گذاشته نمیشه. اگر دوبی بوده باشید حتما برخورد بد عربها رو با کارگران هندی و پاکستانی دیدید. ضمن اینکه اینها چون سواد درست حسابی ندارن و دقیقا میشه گفت از پشت کوه اومدن به خودشون هم رحم نمی کنن و مرتب در بین قشر خودشون هم دعوا و مرافه هست.

زمانی که من مشاوره برای اقامت به دوبی می دادم به تمام کسانی که نیازمند مشاوره بودند بدون استثنا گفتم که بر اساس طرحهای ساخت و ساز، دوبی تا سال 2010 جای مناسبی برای سکونت نیست. و یکی از مشکلات مهمش قضیه ترافیکه. جالبه که اکثر پیش بینی های من داره درست از آب درمیاد. این مقاله میگه که آمار تصادفات در دوبی به شدت بالا رفته و میزان مرگ و میر هم همین طور. مشکل دیگه هم آقایون موتور سوار هستند که گویا یاد گرفتن از چراغ قرمز رد بشن و تریپ تو مایه های تهرون خودمون.

ترافیک دوبی و شارژه به دوبی افتضاحه. مسیری که با ماشین و در اتوبان میشه در 10 دقیقه پیمود رو باید در دو ساعت و گاهی دو ساعت و نیم طی کنید. شبها در مسیر بازگشت هم همین طوره. اکثریت قریب به اتفاق ماشینها تک سرنشین هستند. به جز مواردی که پلیس باشه و بخواد جریمه کنه، در بقیه موارد اکثریت ماشین ها و به خصوص خود عربها از خطوط سمت راست و ممنوع که خالی هست و برای رفت و آمد پلیس و اورژانس تعبیه شده استفاده می کنن. ماشین ها جلوی هم می پیچن و به هم فحش می دن و افتضاحیه.

جدای از برده کشی انسانی در دوبی و همچنین استفاده از سرمایه های بی زبون مردم بدون ارائه دادن سرویس ها و خدمات شهری مناسب که باعث میشه مردم نسبت به جایی که زندگی می کنن، وابستگی پیدا نکنن و بخوان فقط به فکر خودشون باشن، دوبی از یه منظر دیگه بسیار زجر می کشه و اون فرهنگ مردم اونه. بر عکس اونچه که بقیه فکر می کنن که دوبی شهری چند فرهنگی ست من باید بگم که به ظاهر افرادی که در اون هستند(من راجع به اکثریت صحبت می کنم) از نظر پراکندگی جغرافیایی ممکنه جدا باشن اما از نظر تفکر و روال زندگی مثل هم می مونن.

تمام ملیت های اونجا با یه گره مذهبی تو هم لول می خورن و باطن امر اینه که امرای دوبی و شیخ ها هیچ توجهی به وضع فرهنگی مردم ندارن. این همون جایی هست که باعث میشه ازش ضربه بخورن و شهرت دوبی رو روزی به منجلاب بکشه. آدمهای بدوی و دهاتی و بی تمدن به معنای تمام کلمه در هم وول می خورن و باعث جرم و جنایت میشن. فعلا تنها راه کار اینها استفاده از جریمه و زندان هست ولی همون طور که می دونیم و در مملکت گل و بلبل خودمون هم تجربه کردیم، به زور چماق نمیشه مردم رو به سمت درستکاری و فرهنگ ترویج داد. مطمئن باشید موتور سوارها هر روز بدتر از قبل میشن، ماشین های بیشتری تصادف خواهند کرد و تعداد کشته ها بیشتر میشه و وضعیت رانندگی بیش از پیش گند زده خواهد شد. من حالا میفهمم که کنفوسیوس در قرنها پیش عجب حرف بزرگی زده که گفته سعادت یک ملت در گرو داشتن دولت مردان خوب هست. شهرداری و مملکت داری کار هر آدمی نیست. و طبیعتا کشورهای استثمار گر هم هیچ وقت دلشون برای من و توی جهان سومی نسوخته. دوبی یک تاریخ مصور استثمار امروزیست که پولش به جیب صاحبان قدرت میره و بدبختیش رو باید مردمش تحمل کنن. حتما این معنای گسترش دموکراسی و حقوق بشره؟ زرشک بسیار آبداری تقدیم به علاقه مندان.

پانوشت: آنجا که نوشته ام آدمهای بدوی و پشت کوهی صرفا به منظور ایجاد فضای ذهنی خواننده از موقعیت است. من هیچگونه قصد توهین و استهزایی نداشته ام و ندارم. آدمیزاد گاهی موجودی فرمول پذیریست مثل همون هرم ماسلو (مازلو به قول بعضی دوستان) که باید احتیاجات اولیه اش بر طرف شود در غیر این صورت از درجه حیوانیت هم پایین تر میاد.
 
منبع: وبلاگ یه وجب خاک اینترنت

ملاقات سولانا با علی لاریجانی در وین


09/09/2006

EU foreign policy chief Javier Solana, right, looks at Iran's top nuclear negotiator Ali Larijani after a bilateral meeting in Brussels, Tuesday July 11, 2006

سولانا و لاریجانی در دیدار دو ماه پیش در بروکسل

علی لاریجانی مذاکره کننده ارشد اتمی ایران امروز شنبه در وین با خاویه سولانا مسؤل سیاست خارجی اتحادیه اروپا برای خنثی کردن بن بست بر سر برنامه اتمی ایران، گفتگو میکند.

ملاقات سولانا با علی لاریجانی ابتدا برای هفته پیش برنامه ریزی شده بود.

در همین حال آمریکا برای برقراری تحریم های سازمان ملل علیه ایران بخاطر عدم تعلیق غنی سازی اورانیوم در ضرب الاجل ٣١ ماه اوت سازمان ملل، تلاش میکند.  شان مک کورمیک سخنگوی وزارت خارجه گفت آمریکا انتظار دارد اعضاء شورای امنیت تصمیم به تحریم ایران را محترم شمارند.

ایران میگوید که غنی سازی اورانیوم را که میگوید برای مقاصد صلح آمیز است، متوقف نخواهد کرد.

تمام اقوام غیرفارسی‌زبان ایران ریشه ایرانی دارند

براساس تحقیقات پژوهشگر ایرانی ژنتیک پزشکی و جمعیتی دانشگاه «کمبریج» که با کمک و نظارت گروهی از برجسته ترین محققان این رشته انجام شده، جمعیت های ایرانی که با زبان‌های غیر از گروه هندو-اروپائی تکلم می‌کنند به ویژه جمعیت آذری زبان ساکن در فلات ایران ریشه ژنتیکی مشترکی با اقوام ترک زبان ساکن در کشور ترکیه و اروپای شرقی ندارند و بر عکس «شاخص‌های تمایز ژنتیکی» آنها (مانند FSt) با سایر گروه‌های ساکن در فلات ایران به ویژه فارسی زبانان نزدیک به صفر است که نشانگر ریشه ژنتیکی مشترک آنها در اعماق تاریخ ایران است.

دکتر مازیار اشرفیان بناب، عضو هیات علمی پژوهشکده باستان شناسی سازمان میراث فرهنگی کشور که دانش‌آموخته دکتری پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران و کارشناسی ارشد باستان شناسی از دانشگاه «منچستر» بوده و در حال حاضر مشغول گذراندن ماه‌های آخر مقطع دکتری تخصصی رشته ژنتیک پزشکی و جمعیتی در دانشگاه «کمبریج» انگلستان است در گفت‌و‌گو با خبرنگار «پژوهشی» خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) خاطرنشان کرد: موضوع تحقیق و مطالعه من در مقطع دکتری مطالعه ژنتیکی اقوام ایرانی و بررسی ارتباطات تاریخی و ژنتیکی تمام اقوام ساکن در فلات ایران بوده است.

در این مطالعه که با کمک و نظارت گروهی از برجسته ترین محققان ژنتیک تکاملی و جمعیتی انجام شده، نمونه‌ای از افراد داوطلب وابسته به تمام گروه‌های اجتماعی و قومی ایران مورد مطالعه قرار گرفته‌اند که نتایج حاصله بسیار جالب توجه و تعمق می‌باشد.

به گفته وی، مطالعه DNA میتوکندریال نشان می‌دهد که ریشه مشترک مادری تمام اقوام ایرانی ساکن در فلات ایران به زمانی بسیار عقب تر از آنچه در نظریه مهاجرت اقوام آریائی مطرح می باشد بر می‌گردد بدین ترتیب که اگر تمامی اختلاط ها و شاخص های ژنتیکی مربوط به سایر مناطق جغرافیایی و قومی را از محتوای ژنتیکی نمونه‌های مدرن ایرانی حذف کرده و به کناری بگذاریم، اخیرترین جد مشتری مادری ما (Most Recent common ancestor- MRCA) زمانی حدود 10 هزار و 500 تا 11 هزار سال قبل در فلات ایران می‌زیسته است.

وی افزود: نزدیکی ژنتیکی بین اقوام ساکن در فلات ایران و از سوی دیگر خاص بودن این محتوی ژنتیکی در فلات ایران به قدری ملموس و غیر قابل انکار است که حتی به کار بردن کلمه اقوام را در مورد جمعیت های ساکن در فلات ایران با شک و تردید روبرو می‌کند. به این معنی که آنچه باعث تمایز ژنتیکی گروه‌های انسانی می شود تا بتوان آنها را به صورت اقوام تمایز یافته در زمان و مکانی خاص تصور کرد ابدا در محتوای ژنتیکی ایرانیان اعم از فارس و آذری و لر و بلوچ و ترکمن و .... دیده نمی‌شود.

دکتر اشرفیان بناب در گفت‌و‌گو با ایسنا خاطرنشان کرد: براساس یافته های محققان انسان شناسی، فلات ایران اولین و مهمترین گذرگاه انسان مدرن در مسیر مهاجرت به سرزمین‌های ناشناخته و جهت دستیابی به منابع جدید بوده است. بدین ترتیب تصور عمومی در مجامع علمی بر این است که اولین حضور و استقرار انسان مدرن در فلات ایران چیزی در حدود 60 تا 70 هزار سال قبل بوده است که شواهد و یافته های سطحی از محوطه های پیش از تاریخ نیز بر همین امر دلالت می‌کنند؛ بدین ترتیب انسان مدرن در سرتاسر فلات ایران استقرار و اسکان داشته و پس از طی چند ده هزار سال با پیدایش کشاورزی در حدود 10، 11 هزار سال قبل در منطقه هلال بارور که بخش‌هایی از غرب فلات ایران را نیز شامل می شود و سپس اهلی کردن حیواناتی مانند برخی احشام نقش عمده‌ای در پیدایش اولین فرهنگ های یکجانشینی و تمدن های اولیه جهانی ایفا کرده است.

وی تصریح کرد: بر اساس منابع تاریخی و باستان شناسی و زبان شناسی موجود تصور کلی بر این است که در حدود چهار هزار سال قبل اقوامی مهاجم یا مهاجر که به آنها نام آریایی داده شده است از آسیای مرکزی به سمت جنوب مهاجرت کرده و وارد فلات ایران شده اند و پس از استقرار سه قبیله مهم آنها در فلات ایران (فارس ها در مرکز و جنوب، پارتها در شمال شرق و مادها در غرب و شمال غرب) بخشی از این اقوام به سمت شبه قاره هند و بخش دیگر به سمت اروپا مهاجرت کرده و اقوام مدرن هندو-اروپائی را پدید آورده اند.

عضو هیات علمی پژوهشکده باستان شناسی سازمان میراث فرهنگی کشور با اشاره به این که تاریخ مدون دقیق و قابل اعتمادی در خصوص این وقایع جمعیتی در دست نیست، به ایسنا گفت: دانشمندان در دهه‌های اخیر برای مطالعه علمی سرگذشت انسان به مطالعات زبان شناسی و ژنتیکی روی آورده‌اند. با توجه به این که زبان به سرعت و طی گذشت حتی چند نسل می‌تواند به شدت دچار تغییر محتوایی و شکلی شود، امروزه مستندترین و قابل اعتماد ترین یافته‌های انسان شناسی، در کنار یافته ها و شواهد فسیلی یافته های ژنتیکی می‌باشند.

به گفته این پژوهشگر ژنتیک پزشکی و جمعیتی، در مطالعات ژنتیکی جمعیتی مطالعه DNA میتوکندریال که فقط از مادر به فرزندان منتقل می‌شود می تواند تاریخ و گذشته نسل‌های مادری را نمایان کند و همچنین مطالعه بخش فاقد نوترکیبی کروموزوم Y که از پدر به فرزندان مذکر منتقل می‌شود می‌تواند تصویر روشنی از گذشته و تاریخ پدری اقوام در طی نسل های متمادی در اختیار دانشمندان قرار دهند.

دکتر اشرفیان بناب، در ادامه خاطرنشان کرد: یکی از یافته های جالب توجه در مطالعه اخیر این است که گروه‌های غیر فارسی زبان به ویژه جمعیت آذری زبان ساکن در فلات ایران ریشه ژنتیکی مشترکی با اقوام ترک زبان ساکن در کشور ترکیه و اروپای شرقی ندارند و بر عکس شاخص تمایز ژنتیکی آنها با سایر گروههای ساکن در فلات ایران به ویژه فارسی زبانان نزدیک به صفر است که نشانگر ریشه ژنتیکی مشترک آنها در اعماق تاریخ این مرز و بوم است...حتی هزاران سال قبل از این که نامی از ایران یا اقوام آریائی در میان بوده باشد.

وی در گفت‌و‌گو با ایسنا تصریح کرد: این در حالی است که در بیشتر منابع جمعیتی و زبان شناسی ایرانیان را به دو گروه تقسیم می‌کنند. یکی آنها که به زبان فارسی یا سایر زبانهای وابسته به گروه هندو-اروپایی مکالمه می‌کنند و تصور بر این است که از اعقاب اقوام آریائی هستند و دیگر، آنها که با زبان‌هایی غیراز گروه هندو-اروپائی مکالمه می‌کنند مانند گروه Altaic که زبانهایی مانند ترکی و آذری و ترکمن یا افشار را در بر می‌گیرد و تصور می‌رود این گروه‌ها فاقد ریشه مشتری هند و اروپایی هستند؛ اما یافته های ژنتیکی این بررسی همه دلالت بر این دارند که ساکنان فلات ایران در گذر تاریخ هر چند بسیار مورد هجوم و آسیب سایر اقوام قرار گرفته اند و گاه زبان و تکلم آنها کم و بیش تحت تاثیر قرار گرفته است نه تنها هویت فرهنگی و تاریخی خود را حفظ کرده‌اند بلکه محتوای ژنتیکی خود را که نشان از ریشه مشترک چندین هزار ساله آنان دارد را نیز مصون داشته اند.

اشرفیان بناب همچنین گفت: نتایج این مطالعه نشان داده است که برخی از جمعیت های ایرانی خصوصا هموطنان زرتشتی خصوصیات جمعیتی بسیار خاص و منحصر بفردی را نشان می‌دهند.

وی همچنین تصریح کرد که نتایج این مطالعه در قالب چندین مقاله علمی تدوین و منتشر خواهد شد که در حال حاضر اولین آنها جهت نشر به یکی از مجلات علمی معتبر ژنتیک ارسال شده است.

منبع:ایسنا

مردها از زن‌ها و ثروتمندان از فقیران باهوش‌ترند!

در یک مطالعه، با بررسی نتیجه امتحان (اس‌ای‌تی) ۱۰۰۰۰۰ داوطلب بین ۱۷ تا ۱۸ سال، تایید شد که میزان هوش مردان به طور متوسط ۴ تا ۵ امتیاز از زنان بالاتر است. همینطور مشخص شد فرزندان خانواده‌های بابضاعت عموما باهوش‌تر از خانواده‌هایی با در‌آمدهای پایین هستند. نتایج این مطالعه توسط ژورنال فراست (Intelligence) در ماه سپتامبر ۲۰۰۶ منتشر شد. همچنین در مطالعه‌ای جداگانه در دانمارک مشخص شد سلول‌های خاکستری مغز در مردان ۱۵ درصد بیشتر از زنان است. یعنی مغز مردها سه و نیم میلیارد بیشتر از مغز زن‌ها نرون دارد.

لینک