با توجه به این سیر صعودی می ترسم وضعیتی پیش بیاد که ملت تلویزیون رو روشن کنن که فقط تبلیغات ببینن و وسطش فیلمی چیزی پخش بشه. وقتی یک فیلم رو کارگردان می سازه، تمام هنرش رو جمع می کنه تا لحظه های به یاد موندنی در سکانس هاش بگنجونه. طبیعتا این فیلم یا سریال و یا مستند می بایست با همون نظم و پیوستگی پخش همراه بشه تا گیراییش طبیعی و کامل باشه. حالا چه لذتی داره که یک فیلم یک ساعت و نیم رو در دو ساعت ببینیم و تازه وسطش اخبار هم پخش بشه و تازه هر نیم ساعت هم کلی تیزر تبلیغاتی بریزه توی فرق سرت!
دنیا دست بد کسایی افتاده. آدمهای بیزنس من و پول دوست عموما سنخیتی با مبانی اخلاقی و اصول بشر دوستانه ندارن. اونها فقط به جیبشون و بیلان شرکت نگاه می کنند و لاغیر. این وسط من و شما هستیم که توی این نسل مابین گذار عصر اطلاعات قرار گرفتیم و باید زجر و بدبختیش رو بکشیم تا بعدش نوادگانمون حالش رو ببرن.
به شخصه فکر می کنم با توجه به ایجاد و گسترش سیستمهای پخش خبر و به اشتراک گذاری نظرات و آرا مثل چیزی که به وفور و مانند قارچ داره توی اینترنت و موج وب 2 اتفاق می افتاده در نهایت بعد از گذشت یک پریود سیر صعودی قدرت رسانه بر مردم، این مردم هستند که خواسته هاشون رو بر رسانه ها تحمیل می کنن. این در واقع نظریه و تئوری ناپخته منه که بعدا سر یه مقاله مشروح توضیحش می دم. برای فعلا همین که جان هرکی دوست دارید به جای سوار شدن بر موج رسانه های زباله و برنامه های زرد یه من یه غاز، کتابی بخونید، فعالیت فرهنگی بکنید، با دوستاتون بیشتر معاشرت کنید و ورزش هم یادتون نره. ول کنید این افیون زندگی بشریت این جعبه جادویی نکبت رو.