پذیرش شکست در عراق کافی نیست. ایالات متحده باید به طور پیشدستانه تسلیم ایران نیز بشود». این آخرین اظهار نظر جنجالی نوام چامسکی نیست. این پاراگرافی از یک مقاله در روزنامه بوستون گلوپ امریکاست .
رابرت راتبرگ نویسنده آن مدیریت برنامه حل و فصل مناقشات در دانشگاه هاروارد را به عهده دارد.
به نوشته وی، تنها تقویت صلح و ثبات و نظم پایدار در عراق تشکیل یک اتحاد با ایران و پذیرش نفوذ مسلط ایران در خاورمیانه است. ایالات متحده تنها از طریق پذیرش نقش هژمونیک ایران می تواند خود را از عراق خلاص نماید.
او می نویسد ، آمریکا تنها با پذیرفتن ادعاهای برتری ایران است که می تواند به نوعی پسندیده از عراق خارج شود،واشنگتن در سال ۲۰۰۷از گزینه های بسیار محدودی برخوردار است لذا به رسمیت شناختن ایران به عنوان بخشی از این راه حل میتواند باعث پیشرفت در اوضاع گردد. ایران بیشتر از هر چیز دیگری خواستار احترام است ولی علاوه بر آن خواستار آن است که به عنوان یک قدرت منطقهای مورد قبول قرار گیرد.
راتبرگ نوشته است:هرچند تلاش برای همراهی نیازهای ایران زمانی غیرقابل تصور بود، ولی هماکنون بهترین پاسخ برای معمای عراق همین پاسخ به نیازهای ایران است.
وی تصریح دارد: ائتلاف با ایران نشاندهنده آن خواهد بود که سرنگون کردن صدام نه تنها باعث آزادی اکثریت شیعیان عراق از تسلط طولانی مدت اقلیت سنی شده بلکه باعث روی کار آمدن شیعیان در سراسر مرکز خاورمیانه و تغییر توازن فرقهای قدرت در این منطقه شد، لذا آنچه را ما خود زمانی کاشتهایم امروز باید درو کنیم.
وی افزوده است: البته واشنگتن به درستی امروزه نگران نتایج است ولی نزدیک شدن محتاطانه به ایران باعث کاهش تنشهای قومی در بغداد و جنوب عراق خواهد شد. اگر ایران که امروزه متهم به حمایت از شبه نظامیان شیعی است بتواند به پایان ناآرامی در عراق کمک کند، عربستان و دیگر قدرتهای سنی نیز میتوانند به کاهش مبارزان سنی عراق کمک کنند.
راتبرگ نوشته است :هرگونه کاهش در درگیریهای فرقهای میتواند به آمریکا و نیروهای عراقی اجازه دهد بیشتر به خطرات مرتبط با مبارزان القاعده توجه کنند و پس از آن آمریکا خواهد توانست اندک اندک تعداد نیروهای خود در عراق را کاهش داده و در نهایت از عراق خارج شود. به این ترتیب دیگر نیازی به افزایش نیروها نیز نخواهد بود .
به نوشته وی ، البته گزینههای مناسب دیگری نیز وجود دارد. جنگ کنونی حتی با افزایش نیروهای بیشتر نیز به پیروزی نمیرسد.همچنین ما نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که دولت عراق شبه نظامیان شیعی و خشونتهای روزانه این کشور را که کنترل اندکی بر آن دارد سرنگون کند و تغییر این وضعیت تنها با اعلام حکومت نظامی تاحدودی امکان پذیر است.
استاد علوم سیاسی دانشگاه هاروارد ادامه داده است: همکاری ناقص میان آمریکا، اروپا و دولت نوری المالکی نخواهد توانست طی شش ماه آینده به خشونتها در عراق پایان دهد زیرا عراق بیش از اندازه دچار فساد شده است. موسسات دولتی آن بسیار ضعیف عمل میکنند و جامعه آن نیز بیش از اندازه درگیر دشمنیهای فرقهای است.
راتبرگ مینویسد:این درحالی است که اگر آمریکا و ایران با یکدیگر برای رسیدن به ثبات در عراق متحد بودند، دستهای از گزینههای جدید مطرح می شد. هرچند چنین ائتلافی قدرت عراق را در اختیار شیعیان مورد حمایت تهران قرار خواهد داد، ولی این مساله به شیعیان عراق این فرصت را نیز می دهد که منافع خود را از ایران جدا سازند.
وی افزوده است: آمریکا با داشتن ایران در کنار خود میتواند در زمینه های امنیت و ثبات که هر دو از منافع ایران نیز است به آمریکا کمک کند زیرا ایران ممکن است در نهایت بتواند شیعیان عراق را متقاعد کند تا با رهبران سنی و کرد این کشور مذاکره کنند.
بوستون گلوب در پایان بار دیگر تاکید کرده است که رهبران آمریکا باید موقعیت ایران به عنوان یک قدرت منطقهای را به رسمیت بشناسند چرا که موقعیت برجسته ایران اجتناب ناپذیر است.بدون مذاکره با ایران ، آمریکا تنها در باتلاقی که گیر افتاده، بیشتر فرو میرود.