بیزبلاگر- BETA

بیزبلاگر: در باره بازار، تجارت، سرمایه، زندگی و کسب وکار از نگاه فرزاد زمانی!- آنچه دیروز نمی دانستم!

بیزبلاگر- BETA

بیزبلاگر: در باره بازار، تجارت، سرمایه، زندگی و کسب وکار از نگاه فرزاد زمانی!- آنچه دیروز نمی دانستم!

هفته دولت

 اهمیت فرموده های رهبر معظم انقلاب (مد ظله العالی) در این دیدار، به حدی است که می بایست لا اقل یک بار دیگر آن را با دقت و تامل بیشتر مرور کنیم. به همین جهت و به منظور سهولت بیشتر درک آن مطالب ، گزارش فهرست واری از فرموده های ایشان را در ادامه آورده ایم که امیدواریم بتواند مورد استفاده محققین و تحلیلگران مسائل سیاسی واقع شود.همچنین گزارشی از عملکرد یک ساله دولت که توسط ریاست محترم جمهوری در همین دیدار ارائه شد را نیز ضمیمه این مطلب کرده ایم که مطالعه آن خالی از لطف نخواهد بود.

 ◙ ارزیابی کلی از دولت در دوره کنونی:

ایشان موقعیت فعلی دولت را در طول بیست و هفت سال گذشته استثنائی خواندند و شاهد این مطلب را در چند بند ارائه کردند:

1-    انطباق شعارها و اهداف دولت با مبانی انقلاب اسلامی و امام خمینی (ره).

2-      اعتماد مردم به دولت.

3-     ابهت و عظمت کم سابقه بین المللی ملت ایران و نظام اسلامی در سایه سیاست عزتمدارانه دولت.

4-         برجسته شدن دولت نهم و به ویژه شخص رئیس جمهور به سبب تلاش بی وقفه برای خدمت به مردم.

 5- امیدواری و خوش بینی مردم به جهت سفرهای پربرکت رئیس جمهور و دولت به استانها.

 

◙ شاخص های اصولگرایی  :

1-      عدالت گستری و عدالت خواهی. 

2-       انس با خدا و قرآن.

3-      فسادستیزی.  

4-      سلامت اعتقادی و اخلاقی.

5-      اعتزاز به اسلام و نهراسیدن از بیان صریح جهتگیریهای اسلامی.

6-     ساده زیستی و مردم گرایی.

7-      تواضع و اجتناب از غرور.

8-      اجتناب از اسراف.

9-      خردگرایی در تصمیم گیری و عمل.

10-   مسئولیت پذیری و پاسخگویی.

11-   اهتمام به علم و پیشرفت علمی.

12-  سعه صدر و تحمل مخالف.

13-   اجتناب از هوای نفس شخصی و گروهی.

14-   شایسته سالاری.

15-   نظارت بر عملکرد زیر مجموعه.

16-   تلاش بی وقفه برای خدمت.

17-   قانونگرائی.

18-  شجاعت و قاطعیت در بیان و اِعمال حق.

◙ توصیه ها به دولت

1-     حداکثر استفاده از این شرایط استثنائی در جهت تحقق اهداف و شعارهای اعلام شده.

2-     لزوم اهتمام به طرحها و اقدامات بلندمدت در کنار توجه به مشکلات و مسائل جاری.

3-     استفاده از نظرات کارشناسان صادق و مؤمن در همه کارها.

4-     تعامل و هماهنگی با قوه قضائیه و مقننه.

5-     تعامل با نخبگان همفکر و با اخلاص.

6-     استفاده از ظرفیت مدیریتی کشور.

7-     سالم سازی دستگاه عظیم اداری و دیوانی.

8-     کاهش تصدی گری دولت.

9-     ارائه مدل مشخص تمرکز زدایی براساس آمایش سرزمین و خصوصیات قومی و اقلیمی.

10-  پیگیری جدی مبارزه با فساد و برخورد بی مهابا و همراه با تدبیر با تخلفات و فساد مالی.

11-  حفظ سرمایه های ملی بویژه منابع طبیعی.

12-   پرهیز از سطحی نگری و عوام گرایی در مسائل فرهنگی.

13-   توجه بیش از پیش به بودجه ی تحقیقات و پژوهشهای علمی.

14-  تسریع در راه اندازی بنیاد نخبگان و دفتر ارتباط علم و صنعت و نیز تقویت صندوق حمایت از پژوهشگران.

15-   لزوم حفظ تحرک موجود در دیپلماسی کشور.

16-   هماهنگی فعالیتهای اقتصادی بین المللی با دستگاه دیپلماسی .

17-  در نظر گرفتن عدالت در اعطای تسهیلات بانکی.

18-  تسریع در اجرای طرحهای نیمه تمام.

19- تشریح اقدامات خوب اقتصادی دولت از جمله: طرح واگذاری سهام عدالت و نیز تأسیس صندوق مهر امام رضا (ع) با شکلی هنرمندانه و قابل فهم برای مردم.

20-  پیگیری و نظارت جدی تلاش برای تحقق وعده ها.

21-   داوری نقاط قوت و ضعف بدون تعصب هر بخش با استفاده از نظرات افراد دلسوز .

22-  لزوم مشخص شدن اولویت های کاری دولت و تمرکز بر آن اولویت ها.

23-  لحاظ سیاستهای سند چشم انداز در جهت گیریها و برنامه های دولت.

24-  همراه کردن سرعت و دقت در کارها.

25-   پرهیز از شتاب زدگی.

26-   تدبیر و درایت در تصمیم گیری ها.

27-   توجه به محدودیت امکانات و منابع مالی کشور، در کنار مطالبات متراکم مردم.

28-   بیان صادقانه ناممکن بودن برآورده شدن برخی خواسته های مردمی جهت دامن نزدن به توقعات .

 

◙ محور های گزارش احمدی نژاد

1-     طرح توزیع سهام عدالت.

2-      ساماندهی منابع بانکی.

3-      کاهش سود بانکی.

4-      شفاف سازی اقدامات دولت.

5-      حمایت از سرمایه گذاری مردمی و مهار سرمایه گذاری دولتی.

6-    پیگیری واگذاری بخشهای دولتی براساس ابلاغیه سیاستهای کلی اصل ۴۴. 

7-     توزیع عادلانه منابع مالی برای همه نقاط کشور.

8-     حضور دولت در همه مناطق. 

9-      برقراری رابطه محبت آمیز میان مردم و دولت.

10-          پرهیز از ورود به دعواها و جنجال های سیاسی.

11-          تلاش برای حفظ وحدت و یکپارچگی.

12-          تأکید بر خدمت رسانی به مردم.

13-          تقویت روحیه خودباوری و فضای ایمانی و آرمانی در کشور.

14-          پایبندی جدی بر اصول نظام برای حفظ عزت و اقتدار ملت ایران در عرصه سیاست خارجی.

15-           حمایت از فعالیتهای علمی و پیشرفت در عرصه های مختلف علم و فناوری.

16-          تسریع در فعالیتهای عمرانی.

17-          اصلاح جهتگیری های آموزشی.

18-          توجه به اشتغال، ازدواج و مسکن جوانان.

19-          تمرکززدایی از تهران.

20-          کاهش هزینه های غیرضروری.

21-          حمایت از تولیدات داخلی.

22-          حمایت از سرمایه گذاری خارجی.

23-          حمایت از صادرات غیرنفتی.

24-         تلاش برای کاهش تورم.

25-   آغاز اقدامات خوب در بخش مسکن روستایی و شهری

خانواده امروز

خانواده، دارای کارکردهای مختلفی بوده و نقش بسیار موثری در ایجاد فرهنگ پذیری، جامعه پذیری، تربیت فرزندان، آرامش روانی و روحی افراد ایفاء می نماید. اما امروزه، مشاهده می شود که خانواده ی ایرانی، کارکرد خود را از دست داده و روبه افول نهاده و به شدت با آسیب های اجتماعی درگیر شده است.

روزی نیست که در کشور ما، زنی شوهرش را نکشد یا فرزندی پدرش را به قتل نرساند. آمار طلاق و فرار زنان رو به افزایش نهاده و افکار عمومی کشور، هر از چند گاهی با خواندن اخبار کودک آزاری در مطبوعات به شدت جریحه دار می شود.

با توجه به آمار های رسمی و غیر رسمی منتشر شده در مطبوعات، باید گفت متاسفانه کشور در شرایط بسیار خطرناکی قرار دارد و دیگر خانواده های ایرانی به محیطی ناامن بدل گشته اند. ما در این نوشتار سعی خواهیم نمود تا با توجه به این آمار و ارقام، تصویری از حقیقت خانواده ی ایرانی ارایه دهیم.

همسر آزاری:

این پدیده شامل ضرب و شتم، قتل های ناموسی، برخورد های فیزیکی و...می باشد. جامعه شناسان خشونت را به هشت نوع زبانی،روانی،فیزیکی،جنسی،اقتصادی،فکری و مخاطرات تقسیم می کنند. و طبق آمارها، شصت و شش درصد از زنان ایرانی، در طول زندگی مشترکشان، حداقل یکبار مورد خشونت قرار گرفته اند.

آمار ها نشان می دهد که، بیست و پنج درصد قتلها، در عرصه ی خانواده ها رخ می دهد و همچنین شصت و هفت درصد کشته شدن مردان ایرانی توسط زنان، به خاطر وجود شخص ثالث بوده و سی و سه درصد از مردان، به خاطر حمله ناگهانی زنان در دفاع از خودشان بوده است.

طلاق:

یکی دیگر از معضلات کشور رشد روز افزون طلاق درایران است که جامعه شناسان را نگران کرده و با وجود برنامه های تشویقی وسیاست حمایت از ازدواج، ازدواج در میان هر دو جنس کاهش یافته و در عوض، طلاق از رشدی معادل یازده و نه دهم درصدی برخوردار است. چنانکه در حال حاضر نه ملیون ایرانی آماده ازدواج وجود دارند که به دلایل مختلف، از ازدواج خودداری می کنند.

هم اکنون در ایران، سن ازدواج برای پسران به سی سال و برای دختران، از مرز  بیست و سه سال  گذشته و بیشترین فراوانی طلاق در کشور نیز بین شانزده تا سی و پنج سالگی رخ می دهد و مهمترین علل آن نیز، عدم تفاهم اخلاقی، ایدز، آزار بدنی، اعتیاد، مشکلات اقتصادی خانواده و دخالت خانواده ها می باشد. همچنین طلاق در میان جوانانی که ازدواج زود هنگام داشته اند رو به افزایش است. و هم اکنون ایران به یکی از طلاق خیز ترین کشور های جهان تبدیل شده است.

حسن حمیدیان رییس دادگاه خانواده در سال هشتاد و سه اعلام نمود، هر ماه حدود ده هزار پرونده طلاق وارد مجتمع دادگاه خانواده می شود و بیش از یازده هزار پرونده مختومه می گردد و دلیل این اضافه آمار آن است که سی و پنج هزار پرونده از پیش در دادگاهها موجود بوده است.

بر اساس آمارهای ارایه شده نزدیک به یک سوم ازدواج های در کشورمان به طلاق منتهی می شود و این درحالی است که بیش از هشتاد درصد متقاضیان طلاق زنان هستند. به نظر می رسد که اگر در کشورمان، قوانین مربوط به حق طلاق زنان به رسمیت شناخته شود، به طور قطع ما مقام اول طلاق در جهان را به دست خواهیم آورد.

خود کشی:

امروزه وضعیت خودکشی در کشور، به مراحل خطرناکی رسیده و علاوه بر محیطهای کار و تحصیل، خانواده های ایرانی را نیز درگیر نموده است. طبق آمارهای ارایه شده توسط سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور، در سال هشتاد و دو، میزان خودکشی منجر به مرگ در کشور، به رقم دو هزار و چهار صد و هشتاد و شش مرد و هزار و چهار صد و هشتاد و یک زن را نشان می دهد. و آمار وزارت بهداشت از وقوع حداقل سیزده خودکشی منجر به مرگ در روز، با میانگین سنی بیست و نه سال خبر می دهند. و طبق این آمار، نسبت خودکشی مردان به زنان دو و نیم برابر و گاه به چهار و نیم برابر می رسد.

مقایسه ی این آمار، با آمارهای ثبت شده در سال های گذشته در ایران، رشد قابل توجهی را نشان می دهد، به نحوی که ارقام از چند صد خودکشی به چند هزار خودکشی در طول سال رسیده است. طبق اطلاعات و آمار وزارت کشور، انگیزه خودکشی در دسته های ناموسی، اختلافات خانوادگی، تحصیل و ازدواج، شکست و ناامیدی، فقر و تنگدستی، اختلال حواس، بر ملا شدن حقایق و اسرار، ترس از مراجعت به خانواده - به خصوص در زنان بعد از ازدواج-، استرسها، فشارهای لحظه یی روحی و روانی، تنهایی، تمایلات شدید عاطفی و عشق، اعتیاد به مواد مخدر، مواد توهم زا و الکل تقسیم بندی شده که در این میان سهم خودکشی با انگیزه ی اختلافات خانوادگی بین سی و دو تا چهل و یک درصد بوده و در صدر جدول قرار دارد.

بنا به گزارشات وزارت بهداشت، اقدام به خودکشی در میان مردان، هشت برابر زنان بوده و رشد خودکشی در میان مردان مجرد، بیش از زنان مجرد بوده است. آمارها نشان می دهد که میزان خودکشی و خودسوزی در استانهای محروم غرب کشور بیش از سایر مناطق می باشد. و به نظر می رسد، بیشترین دلایل خودکشی در نوجوانان ایرانی، ایجاد فاصله و عدم وجود رابطه ی مناسب بین فرزندان و والدین می باشد. فاصله یی که باعث عدم درک صحیح والدین از فرزندان می شود. و گاهی نیز، با سخت گیری ها و اعمال محدودیتهای نامتناسب، به واکنش فرزندان، در قالب خودکشی منجر می گردد.

همچنین بیش از نه درصد از زنان ایرانی، در طول زندگی خودشان، تمایلات خودکشی از خود بروز داده و یا به مدت طولانی پیرامون آن اندیشیده  و با آن درگیر بوده اند. در تهران سالانه بیست هزار نفر ست به خودکشی می زنند که بسیاری از آنها ناموفق می باشد. دکتر شیخاوندی ( جامعه شناس) عقیده دارد از آنجایی که، آمار بیست هزار خودکشی مربوط به افرادی است که به مراکز درمانی منتقل شده اند، پس باید برای رسیدن به آمار دقیق، این رقم را چهار برابر کرد.

شایان ذکر است که آمارهای مربوط به خودکشی در اکثر کشورهای دنیا معمولا دوازده تا هجده درصدهزار نفر است ولی در کشورمان ایران، آمار مربوط به خودکشی در برخی از استانها از جمله ایلام، بیست و شش و هشتاد و سه دهم درصد هزار نفر نفر را نشان می دهد.

آسیبهای روانی:

در ایران، به دلیل مشکلات اقتصادی، بیکاری، و اعتیاد شدیدی که عموم مردم را گرفتار ساخته زمینه برای بروز بیماری های حاد روانی مهیا تر است چنانکه بیش از بیست و چهار درصد از ایرانیان، به انواع آن مبتلا بوده و این مساله، تاثیرات مستقیم و ویرانگی را بر پیکره ی خانواده ایرانی نهاده است.

در واقع، حدود چهارده میلیون نفر ایرانی، با مشکلات روانی دست و پنجه نرم می کنند و یازده درصد از هموطنان کشورمان، درچار مشکلات حاد روانی می باشند. همچنین تعداد زیادی از افراد در جامعه ی ایرانی وجود دارد که بالقوه در شرایط محمد بیجه (قاتل معروف کودکان اطرف تهران) می باشند و درصد بیشتری از کسانی که دچار بیماری های روانی را زنان تشکیل می دهند. این آسیبهای روانی، در بالا بودن درصد طلاق و قتل های خانوادگی، همسر آزاری و کودک آزاری نشان می دهد.

کودک آزاری:

کودک آزاری یکی از تلخ ترین واقعیت های جامعه ی ایرانی است و تاثیرات خود را در رفتارهای نابهنجار قربانیانش در سنین بالاتر می گذارد و انواع "بیجه" ها را در جامعه باز تولید می کند. بر اساس آمارهای سازمان بهزیستی شصت و شش درصد کودک آزاری ها از سوی مردان اعمال می شود و دختران، بیش از پسران در معرض کودک آزاری قرار دارند. همچنین بیست و پنج درصد کودک آزاری ها، در خانواده های طلاق روی می دهد. این درحالی است که، آمارها نشان می دهد که پنجاه درصد والدین ایرانی معتقدند، تنبیه برای کودک لازم است و چهل درصد والدین به تنبیه بدنی گرایش دارند.

بررسی ها در خصوص روابط میان خانواده و فرزندان نشان می دهد، در مقابل یک مورد کودک آزاری که فاش می شود حداقل بیست مورد پنهان می ماند.و متاسفانه، بیش از نود درصد از کوک آزاری ها، در محیط خانه و خانواده اتفاق می افتد و این در حالی است که پدران با چهل و هشت و نیم درصد بالا ترین و پس از آن مادران با بیست و هشت و سه دهم درصد در ردیف دوم عوامل کوک آزاری جسمانی قرار دارند.

از سوی دیگر، پژوهشی که بر روی پانصد و هشتاد و پنج کودک کار خیابانی در گروه سنی شش تا هیجده سال، و به منظور اطلاع از وضعیت زندگی این کودکان صورت گرفته، بیانگر آن می باشد، که بیش از پنجاه درصد از این کودکان توسط اعضای خانواده در منزل و یا صاحبان کار خود در محل کار مورد سوء استفاده ی جنسی قرار می گیرند.

تاثیرات کودک آزاری ها در جامعه، موجبات افزایش جرم و جنایت،گسترش اختلالات روانی، گرایش به اعتیاد و افزایش به بزهکاری در جامعه و رشد خشونت را فراهم می سازد.

مهمترین عوامل کودک آزاری در خانواده های ایرانی، سوء مصرف موارد مخدر توسط والدین یا ابتلای یکی از آنان به اختلالات روانی است. عبدالعلی الصاق، مدیر کل بهزیستی استان تهران، در نیمه اول فروردین سال هشتاد و سه اعلام کرد:در سال گذشته، چهارده و دویست و شصت تماس با خط تلفن کوردک انجام گرفته است.و طی سال هشتاد دو، بر اساس آمارهای رسمی، هفتاد و یک کودک، به خصوص از سوی پدران خود با فراوانی سی و هفت مورد تحت آزار و اذیت جنسی قرار گرفته اند.

فرار دختران:

فرار دختران، گرچه خود معلول عوامل بسیاری چون کودک آزاری، طلاق، فقر و اعتیاد والدین می باشد اما خود یکی از عوامل موثر رشد فحشا در کشور می باشد. تحقیقات نشان داده که اکثریت قریب به اتفاق دختران فراری در همان چهل و هشت ساعت اول پس از فرارشان مورد سوء استفاده ی جنسی قرار گرفته و سپس با جذب در گروههای فساد در داخل و خارج از کشور به روسپی گری می پردازند.

آمارهای منتشر شده از سوی انجمن دفاع از قربانیان خشونت، نشان می دهد که ماهانه چهل و پنج دختر شانزده تا بیست و پنج ساله ی ایرانی در کراچی توسط افراد ثروتمند خریداری می شود. پژوهش های این انجمن، نشان می دهد که قاچاق انسان در کشور، عمدتا از دو مسیر متفاوت انجام می گردد و در پاکستان و امارات، معمولا دختران ده تا شانزده ساله، برای دو مناسبت عید فطر و قربان در مراسمی به نام "حلفه" به فروش می رسند.

همچنین تخمین زده می شود که در کشورمان حدود دویست هزار کودک خیابانی وجود داشته باشد. و بر اساس پژوهشهای انجام شده، آمارهای این دختران فراری، در سال هفتاد و هشت نسبت به سال شصت و پنج حدود بیست برابر شده و متوسط سن دختران فراری در سال هفتاد و هشت به شانزده سال و در سال هفتاد و نه به چهارده و هفت دهم سال رسیده است.

تعداد دختران و زنان ایرانی که از خانواده خود گریخته و در کشورهای دیگر از جمله کشورهای خلیج فارس، ترکیه و یا حتا پاکستان و افغانستان به خودفروشی مشغولند بیش از یکصد هزار نفر برآورد می شود. و برخی از آمارها حاکی از آن است که تعداد شصت هزار تن از نوجوانان ایرانی در سال از خانه و خانواده های خود می گریزند.

همسر کشی و قتل های ناموسی:

هنوز آمارهای دقیقی پیرامون پدیده ی همسر کشی و قتلهای ناموسی در کشور وجود ندارد اما با نگاهی به صفحات حوادث جراید ایران، این نوع قتل ها در سالهای اخیر سیر صعودی پیدا نموده و به سرعت دارد به مراحل خطرناک تری می رسد.

چنانکه گفته می شود بیست و پنج درصد قتلها در عرصه ی خانواده رخ می دهد که اکثر آنها از نوع ناموسی می باشد و در برخی از این نوع قتلها علاوه بر همسر مقتول، برادران، پدر و حتا پسر عمو ی مقتول نیز اقدام به قتل می کند.

آمارهای سازمان ملل نیز بیانگر آن است که در سالیانه بیش از پنج هزار زن که عمدتا ساکن چهار ده کشورهای عقب مانده ی خاورمیانه برزیل و اکوادر به نام ناموس به قتل می رسند. و در بسیاری از موارد تحقیقات پلیسی نشان می دهد که مقتول بیگناه بوده و به خاطر سوء ظن به قتل رسیده اند. البته این آمارها دقیق نیست و در بسیاری از موارد بستگان مقتول با صحنه سازی مرگ را بر اثر حادثه جلوه می دهند.

برخی از آمارها دلالت بر این نکته دارد که بیست درصد از قتلهایی در عرصه ی خانواده ها رخ می گیرد ناموسی می باشد. همچنین، شهریاری دادیار سوم دادسرای امور جنایی تهران علت وقوع قتلهای ناموسی را سوء ظن افراد خانواده به یکدیگر و وجود مواد قانونی مانند ششصد و سی و دویست و نود و شش قانون مجازات اسلامی می داند . خاکی، دادیاردادسرای امور جنایی نیز تاکید می کند که وجود اینگونه قوانین در برخی موارد نظم عمومی را مختل می کند.

بر اساس برخی آمارهای کشور، یک چهارم قتلهای جنبه ی ناموسی دارد. و نتایج بررسى پدیده همسرکشى در پانزده استان کشور, نیز نشان می‌دهد شصت و هفت درصد علت کشته شدن مردان به دست همسرشان به خاطر وجود شخص ثالث (خیانت مرد) و سی سه درصد، واکنش در برابر خشونت مرد، حمله ناگهانى یا تهدید از سوى او بوده است.

این آمار، بخشی از واقعیت های موجود در کشور و بیانگر وضعیت وحشتباری است، که خانواده ی ایرانی بدان دچار شده است. برای رفع این آسیبها ابتدا ضروری است که به علل بروز و تقویت این آسیبها مورد بررسی و شناسایی قرار گیرد و سپس، متناسب با علل به وجود آورنده ی وضع موجود،برای رفع آنها نسخه پیچیده و آنها را درمان نمود.

تصویر آینده

 بیزبلاگر: مصاحبه ای که در پی میخوانید توسط وبلاگ هیات بانوان مبلغه قم با وزیر ارشاد انجام شده است.

شاید علی الظاهر با این وبلاگ مناسبتی نداشته باشد، ولی به واسطه تصویری که از اینده میدهد توصیه میکنم حتما آنرا بدقت مطالعه نمائید:

 

 

 

 

* ضمن عرض سلام و خسته نباشد و تشکر از وقتی که در اختیار ما گذاشتید...آقای صفارهرندی شما به عنوان عضوی از اعضای هیئت دولت بعد از یک سال که از  فعالیت آن می گذرد چه  نمره ای به دولت می دهید ؟

من مناسب نمی بینم خود اعضای دولت به خودشان نمره  بدهند و به نظرم خدمات دولت باید توسط  مردم ارزیابی شود. به هر نسبتی که ارزیابی مردم از کار دولت  مثبت تر باشد ما خوشحال تر می شویم و اگر ما ارزیابی ای از کار خودمون داشته باشیم که با ارزیابی مردم منافات داشته باشد در این صورت این مصیبت بزرگی است چون بین دو موضع گیر می کنیم که: از نگاه خودمان باید حمایت کنیم یا از نگاه  مردم... من همین جا در بست می گویم که ما طرفدار نگاه مردم هستیم؛ هر چه که مردم بگویند درست است. بنابراین، نمی شود که ما قبلش یک برچسبی بزنیم که مردم نتوانند آن را عوض کنند.

 

*فکر می کنید چهار شعار اصلی دولت ؛یعنی عدالت ،مهرورزی ، خدمتگذاری و پیشرفت و تعالی؛ چقدر در جامعه تحقق پیدا کرده و مردم چقدر با این مفاهیم آشنا شده اند؟

یک واقعیت هست که این شعارها شعارهای اختراعی دولت نبود. این شعارها در حقیقت با وقوع انقلاب اسلامی پیدا شد . آمد و به صورت یک انتظار و توقع بر دل های مردم نشست. مردم اصلا انقلاب را به خاطر عدالت دوست داشتند؛ مردم انقلاب را به خاطر خدمتگذاری و مهرورزی خدمتگذاران خودشان پذیرفتند و دوست داشتند. کاری که دولت جدید کرد آن بود که  اولا شعار عدالت و مهرورزی و خدمت و عزت را در جامعه سر دست گرفت و این در حالی بود  که بعضی ها در گذشته می خواستند این شعار ها را به زیر بکشند؛ یعنی به نوعی توجیه می تراشیدند که نمی شود عدالت را اجرا کرد؛ نمی شود زیاد برای خدمتگذاری به مردم سرمایه گذاری کرد و ما موظفیم آن چه که به نظرمان می رسد را عمل کنیم. این حرفی بود که بعضی از دولتمردان در گذشته مطرح می کردند. دولت نهم در حقیقت آمد و خط بطلانی بر آن برداشت کشید و بعد حرکت عملی را هم در مسیر تحقق  این شعارها  آغاز کرد.

 

*می شود بیشتر توضیح بدهید؟

 من به طور مثال عرض می کنم این کاری  که دولت در جهت توزیع دارایی ها و در آمدهای کشور میان اقشار مردم، تحت عنوان توزیع ‹سهام عدالت› آغاز کرده  معنای آن آیا جز این است که حرکت عملی به سمت عدالت از سوی دولت آغاز شده؟ یا مثلا وقتی دولت می گوید که من می خواهم خدمت را تمام و کمال انجام بدهم و می آید از نرخ بهره های بانکی کم می کند تا مردم آرامش خاطر داشته باشند تا کسی که می خواهد برود یک کار تولیدی انجام دهد و یا آن کسی که می خواهد کشاورزی خودش را رونق بدهد مواجه نباشد با دغدغه سود بانکیِ خیلی سنگینی که باید بپردازد؛ این آیا نشان دهنده خدمت نیست؟ این که دولت به جای این که همّ خودش را فقط صرف مرکز بکند، برود سراغ ضعیف ترین حلقه ها ی حکومت در شهر ها و روستاهای دور افتاده و اردوی خدمتش را آنجا بزند، آیا این نشان دهنده خدمت بر وفق عدالت نیست؟ به نظرم وقتی  دولت چنین حرکتی را آغاز کرده می شود گفت که این اراده ای که قبلا در مقام شعار مطرح کرده بود،  به سمتش حرکت نسبی را هم آغاز کرده است. البته باید حاصل بیشترش را در آینده های نزدیک ان شاء الله مشاهده کنیم .

 

*بعد از واقعه دوم خرداد یک موج سیاسی و فرهنگی در جامعه به وجود آمد و طوری شد که همه درگیرش شدند . انتظار می رفت که اگر یک کاندیدای انقلابی روی کار بیاید چنین موجی از رونق بیافتد و البته افتاد و متعاقبا مردم هم یک انتظاراتی پیدا کردند. ولی هنوز مثل این که دولت نتوانسته کاری کند که انتظارات ملت کاملا برآورده شود و مردم بتوانند این تغییرات را لمس کند. البته درست است که باید زمان بگذرد و ما  نمی توانیم به این سرعت توقع تغییر و تحولات آنچنانی داشت باشیم ولی به نظر می رسد هنوز آن اتفاقی که باید بفیتد خیلی نیفتاده که مردم بتوانند با تمام وجود لمسش کنند. شما فکر می کنید علتش چیست؟

ببینید شما هم اشاره کردید که نمی شود توقعات را در همین یک ساله محقق کرد. مخصوصا که ما در یک جاهایی از صفر هم شروع نکرده ایم بلکه از زیر صفر شروع کردیم! اول باید خودمان را می رساندیم به نقطه صفر که همه چیز عادی بشود و بعد تازه به سمت جلو حرکت بکنیم. با توجه به این ها من معتقدم که یک جاهایی می شود گفت که یک حرکت قابل قبولی صورت گرفته؛ به طور مثال یک بخش آن در صحنه بین المللی است . واقعا یک نوع سر خوردگی، یک نوع احساس حقارت در جامعه ما بر اثر فشار های بین المللی که به دولتمردان ما وارد می شد وجود داشت و بعضا آن ها را هم وادار به تسلیم می کرد؛ یعنی عنقریب بود که دست هایشان را بالا ببرند! خب، در دولت جدید حقیقتا این روند معکوس شد؛ یعنی حالا این دولت است که الان قدرتمندان دنیا را به چالش کشیده بدون این که بر طبل جنگ و این ها بخواهد بکوبد. با زبان بسیار ملایم اما مستدل و قوی با یار گیری درست در سطح جهان توانسته است یک اعتماد به نفس جدیدی را به ملت بدهد. من فکر می کنم این بخشی است که قابل مشاهده هست .اگر بروید بین همین جوان ها، احساس سرخوردگی سابق دیگر وجود ندارد بلکه احساس عزت می کنند. این یک دستاورد بزرگ است.

 

*کلام شما درست است؛ اما در زندگی جاری مردم تغییرات را چگونه می توان دید؟

 در عرصه رسیدگی به مسائل روزمره مردم هم ببینید واقع مطلب این است که سرمایه گذاری کردن برای کارهایی که ما از آن نتایج بزرگ را انتظار داریم زمانی طولانی می طلبد. یک کارخانه  برای این که راه بیفتد گاهی چند  سال طول می کشد. دولت هم با علم به این که این چیز ها زود به دست نمی آید دو هدف را برای خودش پیش بینی کرده است. یک هدف گذاری دراز مدت و یک هدف گذاری کوتاه مدت. مثلا رونق بخشیدن به اشتغال در تعرفه طرح های زود بازده دولت است. الان هدف گذاری برای ایجاد یک میلیون شغل در سال جاری  یک هدف قابل تحققی است و طوری برنامه ریزی شده که می توانیم به آن برسیم .

سرویس دهی به نسل جوانی که انگیزه هایشان را برای داشتن یک زندگی  سالم و جمع و جور داشتند از دست می دادند؛ با اعلام این که ما صندوق مهر رضا را تعبیه کردیم که در موج اولش به همه جوان هایی که در آستانه ازدواج هستند وام ازدواج قابل قبولی بدهد و در مرحله  بعد تأمین مسکن برای همه مردم را در دستور کار قرار بدهد، این ها به نظرم می تواند خودش تبدیل به یک موج بشود؛ یعنی  بین قشر های مختلف مردم اگر یک چنین امیدی به وجود نیامده بود گمان من این است که در این سفرهای استانی که دولت می کند جوشش محبت مردم در گرد رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت را شاهد نبودیم.

 

*آقای صفار هرندی از نگاه شما این دولت بر اساس چه گفتمانی بنا شده است ؟

ببینید روال کار قبلی ها، گفتمان سازی های ذهنی و تخیلی بود و به درد محفل ها و بحث کردن ها و غیره می خورد. این دولت از این گفتمان سازی های در حقیقت خیالی، خودش را عبور داده و رسانده به مرحله ای که می گوید ما در صحنه عمل نشان خواهیم داد. البته گفتمان غالب این دولت گفتمان انتظار است؛ انتظار برای حکومت واقعی صالحان و شایستگان یعنی همان وعده خداوندی و من فکر می کنم که اگر روی این گفتمان دوستان دانشجوی ما، دوستان طلبه ما، جوانان ما بنشینند و بررسی بکنند آنوقت خواهند دید که می شود بحث جدی و به درد بخور همه محفلهایمان را بر اساس همین گفتمان قرار بدهیم و آینده را با این نگاه ان شاء الله در نظر بگیریم.

 

*چندی پیش دکتر الهام از یکی ازروزنامه ها شکایتی داشت و سر آن ماجرا حرف ها و حدیث های زیادی پیش آمد.شما به عنوان عضوی از اعضای هیئت دولت، فکر می کنید دولت مرز بین تخریب و انتقاد را چگونه می سنجد؟

دولت از انتقاد حمایت می کند و اصلا این را کمک به دولت تلقی می کند . یعنی اگر انتقاد سازنده و سالم صورت بگیرد این دولت احساس می کند که دارد کمک می شود. آن چیزی که سبب شد آقای الهام آن صحبت ها را داشته باشند -که حالا زمانش هم خیلی مناسب نبود- تهمت ها و دروغ زنی هایی ست که دارد اطراف دولت و به خصوص شخص رئیس جمهور می گردد. کسی مثلا بیاید و بگوید فلانی ها بردند و خوردند، خب باید این ها را  اثبات بکند یا اینکه بگوید فلانی ها فامیلهای خودشون را آورده اند سر کار، بعد یک موردش را هم نتواند  نشان بدهد...  طبیعی است که دروغ زنی با انتقاد سازنده کردن، فرق دارد.

 

*آقای وزیر در مورد کنترل فیلم هایی که مناسب سینمای یک کشور اسلامی نیست، چه کرده اید ؟

متاسفانه آنچه که هنوز دارد نمایش داده می شود یک سری اش همان چیزهای گذشته است. تولیداتی که یک مقدار باید در آن موازین رعایت شده باشد هنوز به دست نیامده... انتظار هم نداشته باشید در حوزه فیلم و کار هنری یک مرتبه همه چیز درست شود. ما زمان بیشتر می خواهیم. اجازه بدهید با تحمل و تامل، درست پیش برویم. من آن موقع می توانم به شما وعده روزهای بهتری را در طول مثلا یک یا دوسال آینده بدهم.

 

* به نظر می رسد بهترین راه، حمایت از کارگردانان متعهد باشد در این زمینه کاری صورت گرفته است؟

همین طور است و ما هم این کار را کرده ایم. به این معنا که ما آن ها را فرا می خوانیم با ایشان صحبت می کنیم و بهشان قول می دهیم که حمایت ما بیش تر شامل حال آنها می شود.

 

*از آنجایی که شما وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هستید یکی از مسائلی که در حوزه مسئولیت شما مطرح می شود کیفیت عملی شدن دستورات اسلامی در جامعه است و به همین جهت بعضا مسائلی از این قبیل حتی اگر در محدوده وزارت شما نباشد را متوجه شما می دانند. برای مثال آنچه امروز در ورزش بانوان اتفاق می افتد مانند عدم رعایت حد و مرز های شرعی که با حضور داوران مرد در میدان مسابقات بانوان صورت می گیرد  یا پوشش نامناسب بانوان درمقابل آقایان و چیزهای دیگری از این دست...دراین باره چه توضیحی دارید؟

شما باید یک وقتی آقای علی آبادی را به همین هیئتتان دعوت کنید و اعتراض خودتان رو به ایشان منعکس کنید بعضی از این چیز ها را واقعا باید اعتراض کرد حالا یا لا اقل تلویزیون نشان ندهد که چنین اشتباهاتی تثبیت نشود. من هم این مخالفت شما رو منتقل می کنم.

( خدا را شکر.. مصاحبه بعدی هم جور شد!! آقای علی آبادی منتظر ما باشید!)

 

*آقای صفار،در مسافرت استانی ای که دارید خانواده را همراه می برید؟

نه .

 

*مواقعی که در سفر هستید به ایشان سخت نمی گذرد ؟

فکر می کنم اون ها می بینند که من مسولیت جدید را  پذیرفته ام. آن ها هم پذیرای سختی های قبول مسولیت شده اند.

 

*چند تا فرزند  دارید ؟

دو تا .

 

*پسر یا دختر ؟

پسر هستند. 

 

*با خانواده راجع به کار صحبت می کنید ؟

کم نه!

 

* و آخرین سوال هم درباره هیئت بانوان مبلغه ...آقای صفار، نظر شما راجع به شعار هیئت ما که تهذیب ،بصیرت و تشکل است چیست ؟

باید به خاطر حسن انتخابتان بهتان تبریک گفت. واژه های بسیار قشنگی را انتخاب کرده اید .در مورد بصیرت تاکید بیشتری دارم و همان کلام مولا امیر المومنین(ع) که اگر اشتباه نکنم فرمودند "لا یحمل هذا العلم الا اهل البصر و الصبر". این بار سنگین را نمی شود برداشت مگر باکسانی که اهل صبر _صبر را هم حالا باید معنا کرد. من به استقامت معنی می کنم و هم به یک اعتباری به عبادات یعنی ‹اهل تعبد› _و اهل بصر که همان بصیرتی است که شما شعار خودتان کرده اید: روشن بینی و داشتن تحلیل درست از شرایط زمان .

 

*آقای وزیر ، از اینکه وقتتان را در اختیار ما گذاشتید بی نهایت متشکریم...

امیدوارم که همیشه موفق باشید.

گزارش واشنگتن پست پیرامون جهش دیگر ایران در غنی سازی اورانیوم


31/08/2006

گزارش می رسد که ایران دراقدامی به نشانه عدم تبعیت ازمهلت مربوط به متوقف ساختن فعالیت های حساس اتمی خود که امروز، پنجشنبه، سپری می شود، بسته تازه ای از اورانیوم را برای غنی سازی آماده کرده است.

خبرگزاری های غربی و روزنامه واشنگتن پست به نقل ازمنابع نامشخص دیپلماتیک گزارش داده اند که بسته جدید اورانیوم، بسته کوچکی است.

سخنگوی سازمان ملل متحد می گوید جزئیات برنامه اتمی ایران وامتناع تهران ازتبعیت ازمهلت داده شده ، دریک گزارش سازمان بین المللی انرژی اتمی درج شده است که متعاقبا امروز، پنجشنبه، منتشرخواهد شد.

این گزارش دراختیارشورای امنیت سازمان ملل متحد قرارخواهد گرفت که درقطعنامه خود ازایران خواسته است ازامروز، پنجشنبه ۳۱ ماه اوت، غنی سازی اورانیوم را متوقف سازد. وزارت امورخارجه آمریکا روزچهارشنبه اعلام داشت آمریکا، فرانسه، بریتانیا، روسیه وچین، یعنی پنج عضودائمی شورای امنیت، به اضافه آلمان برای بررسی اِعمال تحریم هائی احتمالی علیه ایران، هفته آینده دیدارهای بین خود را دراروپا آغازخواهند کرد.

سخنگوی وزارت امورخارجه آمریکا اظهارداشت زمان آن فرا رسیده است که تحریم های لازم به مورد اجرا گذارده شود.

گزارش تازه سازمان بین المللی انرژی اتمی پیرامون ادامه غنی سازی ا


01/09/2006

درحالی که مهلت داده شده به تهران برای متوقف ساختن فعالیت های حساس اتمی خود روزپنجشنبه سپری گردید، سازمان بین المللی انرژی اتمی اعلام داشت که ایران همچنان درحال غنی سازی اورانیوم است.

سازمان بین المللی انرژی اتمی طی گزارشی به عنوان شورای امنیت سازمان ملل متحد خاطرنشان ساخت که نتوانسته است ادعای ایران را دراین زمینه که برنامه اتمی تهران برنامه ای مسالمت آمیزاست، مورد تأیید قراردهد.

این گزارش راه را بازمی گذارد که شورای امنیت تحریم هائی را علیه ایران به علت عدم تبعیت ازمهلت ۳۱ ماه اوت به مورد اجرا بگذارد.

جان بولتون سفیرآمریکا درسازمان ملل متحد گزارش سازمان بین المللی انرژی اتمی را نشانه هشدارآمیزی به جامعه بین المللی درمورد مقاصد اتمی ایران دانست.

پرزیدنت بوش اظهارداشت نافرمانی ایران باید پیامدهائی داشته باشد.

رئیس جمهوری آمریکا باردیگرتاکید به عمل آورد که نباید به ایران اجازه داده شود که دست به تولید سلاح های اتمی بزند.

درتهران، محمد سعیدی معاون سازمان انرژی اتمی ایران اظهارداشت گزارش سازمان بین المللی انرژی اتمی نشان می دهد که ادعاهای آمریکا درباره برنامه اتمی ایران، بر توهم و خیلات استوار است.