در مورد پرونده ی اتمی ایران در شورای امنیت و پایان مهلت قطعنامه ی شورای امنیت در 9 شهریور با دکتر داود هرمیداس باوند گفت و گو کردیم. وی می گوید می توان از این مرحله عبور کرد و هنوز راه برای حفظ منافع ملی وجود دارد. اما به نظر او اعمالی که انجام می شود چندان در اطاف منافع ملی ایران نیست و این به بدتر شدن اوضاع کمک می کند.
امروز زمان قطعنامه ی شورای امنیت در مورد پرونده ی اتمی ایران به پایان می رسد، ارزیابی شما از نتیجه ی آن چیست؟
دو احتمال وجود دارد. اول اینکه در راستای تمایلی که روسها، چین، فرانسه و آلمان برای مذاکره دارند، مذاکرات جدیدی طراحی شود. بر این اساس دوباره مذاکرات آغاز می شود و احتمال اینکه اساسا پرونده به مسیر دیگری برود وجود دارد. اما اگر این مساله به تصویب نرسد و اغاز دوباره ی مذاکرات در محوریت قرار نگیرد، قاعدتا باید قطعنامه ی جدیدی تصویب شود. اما در این خصوص ابتدا باید طرح قعنامه ای تهیه شود تا در مورد آن به مذاکره بپردازند. در این طرح می تواند مسایلی همچون تهدید، تنبیه و... گنجانیده شود.
اما تهیه ی این پیش نویس هنوزاعلام نشده است؟
بله اعلام نشده. امکان دارد در حین مذاکرات چنین پیش نویسی ارایه و یا تهیه شود. اما یقینا طرح پیش نویس چنین قطعنامه ای چه اکنون تهیه شده و یا بعدا تهیه شود برای ایران بسیار سنگین خواهد بود. چرا که کشورهایی که میل دارند بر ایران فشار بیشتری وارد شود از جمله آمریکا از پیش به این نکته آگاهند که تحت فشار کشورهایی همچون چین و روسیه، پیش نویس تعدیل شده و قطعنامه ای که تصویب می شود کاملا مطابق اهداف پیش نویس نیست بنابراین طرح اولیه را بسیار سنگین می گیرنهد تا پس از تعدیل به حداقل اهداف خود دست یابند.
تاثیر ائتلاف مستقلی که آمریکا تهدید به تشکیل آن کرده چه اندازه خواهد بود؟
آمریکا اعلام کرد که اگر به نتایجی که در پی آن است در سازمان ملل و شورای امنیت دست نیابد، ائتلافی مستقل از سازمان ملل را ایجاد خواهد کرد. این مساله مسبوق به سابقه هم است. آمریکا در مورد عراق چنیبن ائتلافی را تشکیل داد. از این رو می توان احتمال داد که اگر آمریکا مجبور شو د چنین ائتلافی را شاید تشکیل دهد.
آیا پاسخی که ایران در پایان مرداد ماه ارایه داد چه تاثیری می تواند داشته باشد؟
منافع ایران حکم می کرد که اگر ایران در پی پاسخ و اعلام نظری بود محور آن روی بسته ی پیشنهادی و مشوق های کشورهای پنج به اضافه ی یک باشد. این بهترین شرایطی بود برای اینکه ایران حتی بتواند امتیازاتی را بدست آورد. اما متاسفانه آنچه شاهدیم نوعی پایداری است که البته بعدها پیامدهایی هم به دنبال خواهد داشت. اکنون اگر دچار اشتباهاتی شویم جبران کردن آن خیلی سخت است. اکنون نباید ما روی دستاوردهایی که داشتیم مبالغه آمیز حرف بزنیم. هر چند که ضعیف دانستن آنها هم اشتباه است.از این رو مصلحت این بود که با تعدیل مواضع خود و کار بر روی بسته ی پیشنهادی عملا روی همان بحث می کردیم.
تاثیر اخبار هسته ای و مانورهای ایران بر این فضا چه خواهد بود؟
آنچه که تحت عنوان عکس العمل شدید ایران به هر نوع تجاوزی اعلام می شود در فضای حاضرقضییه را خراب می کند و همه چیز را به ضرر ایران تغییر می دهد. ببینید، آنها اگر به این مرحله برسند که راهی جز حمله ی نظامی به ایران وجود ندارد، برای ضربه به ایران از راه دور اقدام خواهند کرد. اصلا هیچ جنگ زمینی در بین نخواهد بود... این طرف بحث می شود که در صورت حمله، می توان روی افغانستان، عراق و لبنان حساب کرد. اما بحث اصلی این است که به هر حال این تجاوز، خرابی و ویرانی به بار می آورد. این تجاوز جز این هیچ چیزی برای ایران نخواهد داشت و همه ی اینها هم به ضرر مردم ایران است و سختی اش را مردم تحمل خواهند کرد. اکنون اهرم حزب الله هم عقیم شده است. در حال حاضر دولت لبنان هم حاضر نیست این ریسک را بپذیرد. البته ایستادگی و مقاومت نیروها همیشه مثال زدنی و قابل تحسین است اما این ایستادگی به چه قیمت باید باشد.در مورد لبنان نمی توان بری مدت طولانی روی آن حساب کرد. بنابراین هرچند که ایران در برخی کشورها اهرم فشار دارد اما نتیجه بخش نیستند. حزب الله که عقیم شد. در عراق و افغانستان هم وضع چندان به تغییری به نفع ما کمک نخواهد کرد. بنابراین بزرگترین ضربه را مردم متحمل می شوند. و این را نیز مد نظر داشته باشیم که در مورد ایران اصلا جنگ زمینی به آن شکل نخواهد بود.
آیا اظهارات سید حسن نصرا، دبیر کل حزب الله لبنان را هم در همین راستا می توان ارزیابی کرد؟
بله. دقیقا همینطور است و باید در همین راستا ارزیابی کرد. امروز او هم متوجه شده است که اشتباهاتی را مرتکب شده است.هشدارهایی هم که مقامهای لبنانی همواره اعلام می کنند در همین راستا است.آنها اکنون به تمام خواسته ها تن داده اند. نیروهای ارتش لبنان و پاسداران صلح در مناطقی که قبلا در اختیار حزب الله بود مستقر شده اند.آنها هیچ چیزی بدست نیاوردند. اما ایستادگی کردند. ایستادگی همه چیز را توجیه نمی کند. در واقع عمق ویرانی ها و آنچه از دست داده اند اکنون انها را متوجه ی اشتباهاتشان کرده است. این اشتباه نباید درجای دیگری و در وضعیت مشابه تکرار شود.
در فضایی که بحث روی تصمیمات جدید در رابطه با پرونده ی ایران بود متن نامه ی رئیس جمهور به صداعظم آلمان فاش می شود، شما چه ارزیابی ای از این مساله دارید؟ به هر حال رئیس جمهور در آن نامه قول هایی داده است؟
اساسا من نامه های غیر مرسوم و غیر دیپلماتیک را مفید نمی دانم. همه چیز باید شفاف باشد و گفته شود.متن نامه می توانست مفید باشد اما متنی که به مسیحیت، اسلام، انسانیت، مسایل فلسفیو عرفانی و.. پرداخته است مشکلی را حل نمی کند. اکنون باید در یافتن راه حل سرعت داشته باشیم. هر راهی جز این غیر لازم و بیهوده است. این نامه چه راه حلی پیشنهاد داده است؟
پیشنهاد شما چیست؟
به نظر ما مصلحت ما این است که به دنبال حل مسالمت آمیز این پرونده با یک راه حل عقلانی باشیم.باید به دنبال تفاهم باشیم.اکنون وضعیت به گونه ای است که می توان برای یافتن راه حل تفاهم آمیز که به نفع ما هم باشد اقدام کرد. آنها اکنون اصل غنی سازی از سوی ایران را پذیرفته اغند. اما روی مقدار آن بحث دارند. غنی سازی در حد کم از نظر آنها مانعی ندارد. در مورد غنی سازی سطح بالا هم آنها حرفی ندارند بلکه فقط می گویند نباید در ایران صورت بگیرد بنابراین روی این مساله ی دوم می توان بحث کرد. ما می توانیم مکان آن و روش آن را ارایه کنیم و یا اصلا پیشنهاد کنیم غنی سازی در حد پیشرفته در فلان کشور باشد وطی یک پروسه ی زمانی بلند به ایران منتقل شود. به هر حال راه حل دیپلماتیک هنوز وجود دارد.
پیش نیاز چنین پروسه ای چیست؟
دیپلما سی درست و عقلانی. بازی دیپلماتیک خوب. جز این هیچ راه چاره ای نداریم.