بیزبلاگر- BETA

بیزبلاگر: در باره بازار، تجارت، سرمایه، زندگی و کسب وکار از نگاه فرزاد زمانی!- آنچه دیروز نمی دانستم!

بیزبلاگر- BETA

بیزبلاگر: در باره بازار، تجارت، سرمایه، زندگی و کسب وکار از نگاه فرزاد زمانی!- آنچه دیروز نمی دانستم!

'آنگاه که چرخش باید متوقف شود'

 
مقاله اکونومیست
به نوشته اکونومیست انتخاب احمدی نژاد از عوامل کاهش نفوذ غرب در ایران بوده است
هفته نامه اکونومیست در شماره 26 اوت خود دو گزارش را با عنوان های "آنگاه که چرخش باید متوقف شود" و "بازخیز فوق العاده جمهوری اسلامی" به بحران هسته ای و شرایط داخلی و خارجی ایران اختصاص داده است.

اکونومیست در گزارش "آنگاه که چرخش باید متوقف شود" می نویسد که اگر ایران به فعالیت در زمینه غنی سازی اورانیوم خاتمه ندهد، تحریم های سازمان ملل باید به اجرا گذاشته شود و می افزاید که با وجود رزم آوری حزب الله مورد حمایت ایران علیه اسرائیل، هنوز هم این کشور در بخش عمده ای از خاورمیانه محبوبیتی ندارد.

در عین حال، به نوشته اکونومیست نفوذ ایران در منطقه رو به افزایش است در حالیکه به نظر می رسد که دولت این کشور مصمم است این نفوذ در آینده نفوذی هسته ای باشد.

اکونومیست با اشاره به پاسخ بیست و یک صفحه ای جمهوری اسلامی به بسته پیشنهادی گروه 1+5 برای حل بحران هسته ای این کشور، می نویسد که دولت ایران پی در پی به خواست های آژانس بین المللی انرژی اتمی و شورای امنیت سازمان ملل بی اعتنایی نشان داده است.

این هفته نامه ضمن یادآوری قطعنامه شورای امنیت حاوی درخواست از ایران برای توقف غنی سازی اورانیوم و یا مواجه شدن با تحریم های بین المللی، می نویسد که ایران در واکنش پیشنهادی را مطرح کرده است: اگر جمهوری اسلامی آماده گفتگوست، چرا نباید اعمال تحریم ها را به تعویق انداخت و منتظر دستاورد این مذاکرات ماند ولو اینکه برخی فعالیت ها در زمینه غنی سازی اورانیوم هم ادامه داشته باشد.

پاسخ ایران به بسته پیشنهادی
 ایران پیشنهادی را مطرح کرده است: اگر این کشور آماده گفتگوست، چرا نباید اعمال تحریم ها را به تعویق انداخت و منتظر دستاور این مذاکرات ماند ولو اینکه برخی فعالیت ها در زمینه غنی سازی اورانیوم هم ادامه داشته باشد
 
اکونومیست

اکونومیست اظهار نظر می کند که به این ترتیب، ایران امیدوار است که روسیه و چین، که در گذشته از این کشور حمایت کرده اند، خواستار تعویق ضرب الاجل 31 ماه اوت شوند و توصیه می کند که شورای امنیت باید در برابر گرفتار شدن در چنین وضعیتی مقاومت کند و از آنجا که حق داشته خطی پایانی را در برابر غنی سازی اورانیوم تعیین کند، باید به این جدول زمانی پایبند باشد.

اکونومیست می نویسد که ایران قطعنامه ماه گذشته شورای امنیت را "غیرقانونی" توصیف کرده و با تاکید بر "حق انکار ناپذیر" خود در غنی سازی اورانیوم، تنها هدف برنامه هسته ای خود را تولید برق توصیف و غرب را به توطئه ای ناجوانمردانه برای جلوگیری از دسترسی کشورهای در حال توسعه به فناوری پیشرفته متهم کرده است.

این هفته نامه می نویسد که واقعیت امر جز از این است و گرچه پیمان منع گسترش جنگ افزارهای هسته ای - ان پی تی - حق امضاکنندگان در برخورداری از فناوری هسته ای برای مصارف غیرنظامی را به رسمیت می شناسد، اما تنها در صورتی که فعالیت در این زمینه با معیارهای آژانس بین المللی انرژی اتمی منطبق باشد.

برای روشنایی یا ساخت بمب

به نوشته اکونومیست، ایران تا سال 2003 به مدت هجده سال به دور از نظارت آژانس به شکلی مخفیانه به تجربه اندوزی غیرقانونی هسته ای ادامه می داده است و با وجود بیش از سه سال بررسی، بازرسان بین المللی بر این باور هستند که ایران همچنان اطلاعات مهمی را در زمینه خرید تجهیزات غنی سازی از بازار سیاه و سرنوشت این تجهیزات پنهان داشته است و در نتیجه، شورای حکام آژانس چاره ای نداشته است جز اینکه ایران را به دلیل عدم اجرای تعهدات خود به شورای امنیت گزارش کند.

این هفته نامه می افزاید که ایران نخستین "درخواست مودبانه" شورای امنیت برای تعلیق فعالیت های دردسرساز غنی سازی تا زمان تکمیل بازرسی های بین المللی را رد کرد و در نتیجه، ماه گذشته شورای امنیت رای داد تا از ایران خواسته شود به این درخواست گردن نهد و در غیر اینصورت، با مجازات های بین المللی مواجه شود.

  نشانه هایی نیز از ارتباط مستقیم برنامه های هسته ای ایران با مسایل نظامی و طراحی موشک های با قابلیت حمل کلاهک هسته ای در دست است و بهترین راه برای ایران برای رد این اتهامات و ایجاد اعتماد در مورد مقاصد صلح آمیز خود تعلیق فعالیت غنی سازی و همکاری هرچه کاملتر با بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی است
 
اکونومیست

این قطعنامه از حمایت نه تنها ایالات متحده و اروپاییان، بلکه روسیه و چین که اعضای دارای حق وتو شورای امنیت هستند نیز برخوردار بوده است.

اکونومیست اظهار می دارد که دلیل موضعگیری دستجمعی چنین تعدادی از کشورها علیه ایران تنها به دلیل پرده پوشی چند ساله جمهوری اسلامی نیست بلکه ماهیت برخی از فعالیت های مخفی این کشور نیز باعث نگرانی شده است.

به نوشته این هفته نامه، نشانه هایی نیز از ارتباط مستقیم برنامه های هسته ای ایران با مسایل نظامی و طراحی موشک هایی با قابلیت حمل کلاهک هسته ای در دست است و بهترین راه برای ایران برای رد این اتهامات و ایجاد اعتماد در مورد مقاصد صلح آمیز خود تعلیق فعالیت غنی سازی و همکاری هرچه کاملتر با بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی است در حالیکه ایران بر خلاف این مسیر عمل کرده و همزمان با مشخص تر شدن سئوالات بازرسان، تلاش خود در غنی سازی را دو برابر ساخته و کار بازرسان را محدودتر کرده است.

اکونومیست می نویسد که درخواست تعلیق غنی سازی اورانیوم به معنی تلاش برای سرکوب نیازهای هسته ای ایران نیست زیرا پیشنهادهای 1+5 همراه با امتیازات تجاری و گفتگوهای سیاسی، شامل ساخت رآکتورهای تولید برق و تضمین سوخت آنها نیز بوده که به ایران امکان آن را می دهد تا تمامی فواید فناوری غیرنظامی هسته ای را صرفا با جزیی از هزینه ادامه غنی سازی به دست آورد در حالیکه این پیشنهادها از سرگیری فعالیت های هسته ای ایران را پس از حصول اطمینان از غیرنظامی بودن ماهیت این فعالیت ها پیش بینی کرده است.

اکونومیست می نویسد که با توجه به سابقه برنامه های هسته ای ایران و سوء ظنی که در این زمینه وجود دارد، شرط ادامه مذاکره با این کشور، تعلیق فوری غنی سازی است.

این هفته نامه نتیجه می گیرد که اجازه به ایران برای به درازا کشاندن مذاکرات در حالیکه فوت و فن چرخش دستگاه های سانتریفوژ را برای تولید مواد قابل استفاده در بمب اتمی فرا می گیرد، اقدامی ابلهانه است و اگر ایران ضرب الاجل شورای امنیت را نادیده بگیرد، باید با تحریم های بین المللی مواجه شود.

بازخیز فوق العاده جمهوری اسلامی

هفته نامه اکونومیست در گزارش دیگری در باره ایران تحت عنوان "بازخیز فوق العاده جمهوری اسلامی" به موقعیت این کشور در منطقه پرداخته است.

آیت الله خامنه ای
آیت الله خامنه ای وعده ثمره شیرین برنامه هسته ای را داده است

اکونومیست می نویسد که هنگامی که در سال 2002، جورج بوش، رییس جمهوری آمریکا، جمهوری اسلامی را از اعضای محور شرارت خواند، اکثر روحانیون ایران احساس نگرانی کردند زیرا در آن زمان، توان سیاسی حکومت ایران با رقابت بین جناح های اصلاح طلب و محافظه کار تحلیل می رفت و در حالیکه سخنرانی رییس جمهوری آمریکا کوتاه مدتی پس از اشغال نظامی افغانستان ایراد شده بود، این احساس وجود داشت که هدف وی سرنگونی نظام دین سالار در کشور همسایه افغانستان است.

این هفته نامه می افزاید که سرنگونی صدام حسین درعراق به این نگرانی شدت بخشید به نحوی که در جریان جنگ عراق، جمهوری اسلامی به اقداماتی برای ارزیابی امکان دستیابی به تفاهم با ایالات متحده مبادرت ورزید.

اکونومیست می نویسد که از آن زمان تا کنون، تغییرات بسیاری روی داده و همانگونه که در آن موقع مقامات آمریکایی با ریشخند زمزمه دوستی ایران را رد کردند، اینک مقامات ایرانی درخواست آمریکاییان و سایرین برای کنار گذاشتن هدف های هسته ای خود را نادیده می گیرند.

اکونومیست پس از شرحی در باره برنامه های هسته ای ایران، پیشنهادهای گروه 1+5 و پاسخ جمهوری اسلامی، می نویسد که جمهوری اسلامی دیگر دستخوش نگرانی نیست بلکه اعتماد به نفس قابل توجهی را از خود بروز می دهد و اضافه می کند که آیت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی، با اطمینان کامل در انتظار آن است که ایران "ثمره شیرین" تلاش های هسته ای خود را به زودی به دست آورد.

این هفته نامه می نویسد که اعتماد به نفس جمهوری اسلامی بدون منطق نیست زیرا اگر هم تحریم هایی علیه این کشور به اجرا گذاشته شود، احتمالا، دست کم در مرحله اول، این تحریم ها منحصر به محدودیت خرید برخی فناوری های پیشرفته، مسدود کردن دارایی های خارجی و محدود کردن مسافرت های مقامات ارشد این کشور خواهد بود.

 اعتماد به نفس جمهوری اسلامی بدون منطق نیست زیرا اگر هم تحریم هایی علیه این کشور به اجرا گذاشته شود، احتمالا، دست کم در مرحله اول، این تحریم ها منحصر به محدودیت خرید برخی فناوری های پیشرفته، مسدود کردن دارایی های خارجی و محدود کردن مسافرت های مقامات ارشد این کشور خواهد بود
 
اکونومیست

به نوشته اکونومیست، روسیه و چین، که دارای روابط تجاری گسترده ای با ایران هستند، ممکن است استدلال کنند که ایران در بیانیه روز 22 اوت خود اشاره داشته که ممکن است در طول مذاکرات پیشنهادی خود، تعلیق غنی سازی را نیز مورد توجه قرار دهد.

اکونومیست می افزاید که با اینهمه، اینگونه ظرافت های دیپلماتیک انگیزه لحن مبارزه جویانه ای نیست که ذر سخنرانی های روحانیون ارشد، نمازخانه های بسیجیان و حتی اظهارات گروهی از ایرانیایی انعکاس می یابد که تا همین اواخر نسبت به امور سیاسی ابراز انزجار می کردند.

دلیل این تحول به نظر اکونومیست چند موضوع بوده است: نخست انتخاب یک رییس جمهوری تندرو در سال گذشته و کم رنگ شدن حضور اصلاح طلبان در صحنه و دوم تلاش ایالات متحده برای شکل دادن به خاورمیانه.

اکونومیست می نویسد که سیاست آمریکا در سرنگونی طالبان در افغانستان باعث حذف رقیب جمهوری اسلامی از صحنه شد و تحولات عراق نیز زمینه را برای گسترش نفوذ ایران در این کشور را فراهم آورد.

دستاورد خارجی و وضعیت داخلی

عامل دیگری که اکونومیست برای اعتماد به نفس در جمهوری اسلامی ذکر می کند تنش بین مسلمانان و اسرائیل و حمایت دولت جورج بوش از برخورد اسرائیل با فلسطینیان و لبنان بوده که به ایران فرصت داده است تا از آب گل آلود دریای مدیترانه ماهی بگیرد.

به نوشته این هفته نامه، پایداری ایران شیعه در بحران اخیر خاورمیانه حتی مورد ستایش بسیاری از اهالی سنی مذهب منطقه بوده است.

اکونومیست می نویسد که گرچه مقامات ایرانی به شدت ادعای تامین زرادخانه موشکی حزب الله را تکذیب می کنند، اما خود را در موفقیت های این گروه سهیم می دانند و علی اکبر محتشمی، از پایه گذاران حزب الله لبنان، این گروه را "فرزندان معنوی" آیت الله خمینی توصیف کرده است.

 وقایعی مانند مرگ یک فعال دانشجویی در زندان و حبس رامین جهانبگلو نشانه ای از آن است که نفوذ غرب، و به خصوص اتحادیه اروپا، از زمان انتخاب محمود احمدی نژاد رو به کاهش گذاشته است
 
اکونومیست

این هفته نامه بریتانیایی اظهار می دارد که پشت خرسندی ایران، این آگاهی هم وجود دارد که هرچه آمریکا بیشتر در سیاست خشونت آمیز خاورمیانه درگیر شود، آسیب پذیری این کشور نیز بیشتر می شود و یادآوری می کند که اخیرا سفیر ایالات متحده در عراق اظهار داشت که حمایت ایران از شبه نظامیان شیعه ممکن است انگیزه حمایت آمریکا از اسرائیل و تلاش برای ناکام گذاشتن هدف های هسته ای ایران بوده باشد.

اکونومیست می نویسد که در همانحال، در داخل ایران، مردم در حالت نیمه بحرانی به سر می برند که به نفع اقتدارطلبان است در حالیکه فعالان طرفدار دموکراسی که از بحران تضعیف اصلاح طلبان جان به در برده اند در هراس به سر می برند و وضعیتی انفعالی دارند و وقایعی مانند مرگ یک فعال دانشجویی در زندان و حبس رامین جهانبگلو نشانه ای از آن است که نفوذ غرب، و به خصوص اتحادیه اروپا، از زمان انتخاب محمود احمدی نژاد رو به کاهش گذاشته است.

این هفته نامه اضافه می کند که ممکن است که قوه قضاییه خود را برای تهاجم های بیشتری آماده کرده باشد و مقاله ای که در یکی از روزنامه های وابسته به دستگاه حکومتی منتشر شده گروهی از شخصیت های فرهنگی را به همکاری با رامین جهانبگلو و یک فلسفه دان دیگر برای به راه انداختن "انقلاب مخملین" متهم کرده است.

اکونومیست اظهار می کند که با توجه به خودسانسوری رسانه های گروهی مرعوب شده و به بند کشیده در ایران، خبر بسیاری از اتفاقاتی که در این کشور روی می دهد به گوش کسی نمی رسد.

این هفته نامه با اشاره به اینکه حیثیت منطقه ای و درآمد نفتی ایران به حد بی سابقه ای رسیده، می نویسد که تنها عاملی که ممکن است اقبال نیک جمهوری اسلامی را در معرض خطر قرار دهد، غرور بیجاست.

در عین حال، به گفته اکونومیست، دستاوردهای جمهوری اسلامی عمدتا دارای جنبه خارجی است و درداخل ایران، سوء مدیریت اقتصادی، خدشه دار شدن حقوق بشر و ناخرسندی در میان اقلیت های غیر فارسی زبان همچنان به شدت وجود دارد.

این نشریه نتیجه می گیرد که برای اکثر اصلاح طلبان ایران، اشتباه محاسبه جورج بوش و نه رهبری تحت نفوذ روحانیون عامل کسب دستاوردهای کنونی بوده است و هنگامی که آقای بوش از صحنه کنار برود، و اگر قرار باشد بهای نفت دوباره سقوط کند، اوضاع می تواند شکلی کاملا متفاوت به خود بگیرد.

منبع: بی بی سی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد