10 نکته از قطعنامه شورای امنیت
سومین قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل درباره برنامه هسته ای ایران که شنبه شب به وقت آمریکا به تصویب 15 عضو این شورا رسید، حاوی نکاتی است که توجه به آنها ضروری است:

1. قطعنامه 1747 نیز در امتداد قطعنامه های 1696 و 1737 صادر شد و مستند به ماده 41 منشور سازمان ملل (مرتبط با تحریم های اقتصادی) است که در واقع راه را برای قطعنامه های بعدی هم باز می کند. نکته مهم این که روند تصویب قطعنامه ها علیه کشورمان شبیه روند تصویب قطعنامه های ضد عراق در سال 2002 است. هر چند نباید فراموش کنیم جنگ سال 2003 بوش علیه صدام سرانجام مبتنی بر قطعنامه های شورای امنیت شروع نشد.
2. پس از تصویب قطعنامه 1737 در دوم دی ماه سال گذشته و بی اعتنایی ایران به ضرب العجل 60 روزه این قطعنامه، گروه 1+5 سه هفته برای تدوین و توافق بر متن قطعنامه سوم وقت صرف کرد. این زمان نسبت به مدت صرف شده برای تدوین و توافق بر پیش نویس قطعنامه 1737 خیلی کوتاه تر بود. هر چند تدوین و توافق بر قطعنامه های شدید تر ضد ایرانی برای1+5 به تدریج به فرایندی روتین تبدیل می شود اما هر چه جلوتر می رویم، سفت تر کردن پیچ تحریم ها علیه کشورمان برای غرب سخت تر می شود؛ به ویژه آنکه به یاد بیاوریم ابعاد تحریم ها در قطعنامه سوم با خواست اعلام شده آمریکا در ابتدای این راه فاصله بسیار زیادی دارد و برای رسیدن به آن نقطه (تحریم خرید نفت ایران و تحریم فروش همه کالاها به ایران)؛ 1+5 حالا حالاها باید قطعنامه تصویب کنند.

3. زمان ارایه پیش نویس قطعنامه به اعضاء غیردایم شورای امنیت، روز 14 مارس 2007 تعیین شد که انتخاب این روز احتمالاً اتفاقی نبوده است. 14 مارس یادآور تنش های داخلی لبنان میان طرفداران سینیوره و حزب الله و ...


4. درباره تشدید تحریم های نظامی، قطعنامه 1737 ایران را از دسترسی به بازار بین المللی مرتبط با موشک های دوربرد و تجهیزات هسته ای محروم کرد اما قطعنامه 1747 بازار تجهیزات نظامی را هم برای کشورمان ممنوع می کند. نه خرید و نه فروش. لازم به یاد آوری است که کشورمان سالانه 100 میلیون دلار انواع تسلیحات به 40 کشور دنیا صادر می کند.

5. قطعنامه 1747 با معرفی 28 شخصیت حقیقی و حقوقی (اغلب نظامی و وابسته به سپاه پاسداران) به عنوان افراد درگیر یا حامی فعالیت های هسته ای، تلویحاً و بسیار زیرکانه برنامه هسته ای کشورمان را با افراد نظامی پیوند زده است.

6. دوستان ایران در شورای امنیت (آفریقای جنوبی، اندونزی و کنگو) هرچند به قطعنامه رای مثبت دادند، اما توانستند هر چند جزیی متن اولیه را تعدیل کنند. این اثر کوچک می تواند شروعی برای گام های بعدی و بلند تر اعضاء غیر متعهد شورای امنیت باشد.

7. کشورهای اروپایی بلافاصله بعد از تصویب قطعنامه از آمادگی برای شروع مذاکرات سخن گفتند. این نشان می دهد که اروپا همچنان استراتژی چماق و هویج را ادامه می دهد اما فعلاً ترجیح داده از چماق هایش استفاده کند.

8. روسیه و چین که تا قبل از تصویب قطعنامه 1737 متحد استراتژیک ایران تلقی می شدند، در روز تصویب قطعنامه 1747 منفعل تر از قطعنامه قبلی رفتار کردند. هر چند این انفعال را می توان چنین تعبیر کرد که ایران و متحدانش در شورای امنیت، کارتهای پرارزش خود (شکستن اجماع در شورای امنیت و وتوی قطعنامه جدی در آینده) را برای روزهای مبادا نگهداشته اند.

9. در مهلت 60 روزه قطعنامه 1737، دولت ایران خود را کاملاً بی خیال موضوع نشان داد و حتی نشانه هایی دال بر مخالفت دولت با تحرک دیپلماتیک دبیر شورای عالی امنیت ملی هم دیده می شد. دولت محترم باید به خاطر داشته باشد که میان «نترسیدن» و «واقعاً بی خیال بودن» مرز ظریفی است که رعایت نکردن آن می تواند بهترین استراتژی ها را هم به شکست و بن بست بکشاند.

10. هشدار بی سابقه رهبر انقلاب به غرب درباره احتمال «بی قانونی کردن» ایران در مساله هسته ای، هر چند در رسانه های غربی به طور گسترده ای این منعکس شد، اما اثرش به این قطعنامه نرسید و آثار خود را احتمالاً بعد از این خواهد گذاشت. غرب می داند که «بی قانونی کردن» تفاسیر مختلفی می تواند داشته باشد.
هر چند اکنون فشارها بر کشورمان بر زندگی مردم و اقتصاد داخلی ایران اثر چندانی نداشته است، اما اگر قرار باشد غرب همینطور پیچ فشارها را بیشتر بپیچاند و آثار این فشارها در داخل ایران احساس شود، قاعدتاً عده زیادی در داخل ایران خواهند پرسید حال که داریم هزینه داشتن سلاح اتمی را می پردازیم، چرا خودش را نداشته باشیم و نفعش را نبریم؟

منبع: الف