جنگ بنام دین
 در حال حاضر برخی به شدت دنبال آن هستند که آتش جنگ تمدن‌ها، یا به عبارتی جنگ ادیان برافروخته شود. آنان در این راه بر طبل جنگ می‌کوبند و آتش کینه را می‌افروزند. نظریه‌پردازانی مردم را دعوت به این جنگ دیوانه‌وار می‌کنند و در رأس این اندیشمندان نویسندة انگلیسی مقیم ایالات متحده «برنارد لوئیس» قرار دارد. او سخنگوی رسمی ادبی و دانشگاهی جناح راست مذهبی در امریکا است و این در حالی است که برخی به اشتباه فکر می‌کنند «ساموئل هانتینگتون» این سمت را دارد.

 برنارد لوئیس در این مورد، دو کتاب به رشته تحریر در آورده است: 1. چه اتفاقی افتاد، و 2. بحران اسلام. مطالب اساسی که در این کتاب‌ها آمده، به طور خلاصه عبارتند از: مسلمانان از غرب و تمدن و دموکراسی و لائیک بودن آن نفرت دارند و این تنها به خاطر این است که آنان مسلمانند. علت اصلی به وجود آمدن این نفرت، دین آن‌ها و قرآنشان است، نه استعمار غرب و یا اشغال افغانستان و عراق توسط امریکایی‌ها، و نه تجاوز و حملة صهیونیستی ـ امریکایی به فلسطین و لبنان.

برخی این نظریات را پذیرفته و نویسندگان دیگری نیز به اشکال مختلف آن را بیان کرده‌اند که ناشی از سوء فهم آن‌ها در این امر است. از جمله این نویسندگان می‌توان از نویسنده ایتالیایی خانم «اوریانا فالاچی» نام برد. او در 15 سپتامبر سال 2006 وفات یافت. وی در وصیت‌نامة‌ خود، کتاب‌خانه‌اش را به واتیکان در رم اهدا کرد.

جناح راست مذهبی امریکا نیز در برافروختن این جنگ و هرچه شعله‌ورتر شدن آن تأثیر دارد. این جناح با اسلام رقابت، و سعی می‌کند تمام مردم مسیحی شوند و در عین حال از آزادی دینی دفاع کرده، در پی آن است که در پنج قاره رؤسایی سر کار آیند که موافق افکار و ایده‌های آن‌ها باشند. جنگ در حال حاضر خارج از انتظار است.

پنتاگون ـ وزارت دفاع امریکا ـ و ارتش اسراییل، از اواخر سال 2005 سازمانی تشکیل داده‌اند، تا پنجاه میلیون از انجیلی‌های امریکا را بسیج کرده و از این طریق افکار عمومی مردم کشور خود را، در جنگ علیه لبنان و سپس سوریه و ایران، با خود همراه سازند، و مردمان آن‌ها از این راه حمایتشان کنند.

محور عمومی این کار بر جمع کردن و ادغام رؤسای انجیلی در یک مؤسسه ایدئولوژی و عقیدتی واحد تحت عنوان «مؤسسه مسیحیان متحد به خاطر اسراییل» متمرکز است. این سازمان جدید در پی آن نیست که جانشین سازمان مشهور «ایپاک» که یک گروه فشار سیاسی (لابی) در میان رهبران است، از این طریق شود، بلکه هدف مأموریت آن، ترویج و اندیشه‌های صهیونیستی در کلیساهای انجیلی و دیگر کلیساها است تا بیشتر امریکایی‌ها، حمایت و پشتیبانی از عملیات تجاوزگرانه نظامی اسراییل را یک واجب دینی بشمارند.

در دسامبر 2006، کتاب خطرناکی در ایالات متحده به نام شمارش معکوس برای اورشلیم: هشدار به جهان، آخرین فرصت برای صلح به چاپ رسید، و با سرعت بسیار زیاد و تنها در سه ماه این کتاب به یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌ها در بازارهای بزرگ ایالات متحده امریکا تبدیل شد.

نویسنده در این کتاب آورده است که: «رهبران و حاکمان کنونی ایران در پی آنند که به وسیلة بمب هسته‌ای اسراییل را از صحنه روزگار محو و نابود کنند. و پس از آن‌که روس‌ها و مسلمانان به اسراییل حمله کنند، جنگ دومی میان ایالات متحده از یک طرف و چین و اتحادیه اروپا، برای تسلط بر اسراییل درمی‌گیرد. در این حال مسیح دروغین در لباس رئیس اتحادیه اروپا ظاهر می‌شود و در نهایت جنگ هولناک هسته‌ای سرنوشت‌ساز خواهد بود. این جنگ سرنوشت‌ساز در «مگدو» (آرمگدون) به وقوع می‌پیوندد. بدین ترتیب نزول مسیح شریف و واقعی به زمین امکان‌پذیر می‌شود تا دوباره ظهور کند و کسانی که منتظر بازگشت و ظهور او بوده و به او ایمان داشته‌اند، می‌توانند کفة ترازو را به نفع مسیح و مسیحیان سنگین‌تر سازند و آن‌ها را پیروز گردانند. از همین‌ر‌و از اکنون باید وارد جنگی غیرمنتظره شد.» نویسنده این کتاب نظامی ـ دینی، کشیشی است به نام «جون هاگی». او اهل «تکسان» بوده و در حال حاضر ستاره جدید آلمان در مسیحیت صهیونیستی است.


رقابت انجیلی‌ها با اسلام

این روزها انجیلی‌ها وارد رقابت پرتنشی با ادیان دیگر، به ویژه دین اسلام که روز به روز هزاران نفر به شمار پیروان آن در غرب افزوده می‌شود، شده‌اند و این در حالی است که مسلمانان فعالیت‌های تبلیغاتی چندانی برای گرویدن به این دین در غرب ندارند. انجیلی‌ها با چیدن معادلات مختلف در پی آن هستند که مانع گسترش دین اسلام در غرب شوند.

مجله «مسیحیت در امروز» خلاصه مقالات و نظریات و تحقیقاتی را که در سمینار مذهبی «گوردن کونوئیل» در ایالت ماساچوست در فوریه 2006 ارائه شده بود، منتشر ساخته است. شرکت‌کنندگان در آن سمینار معتقد بودند که «اسلام بسیار بیشتر از مسیحیت در حال گسترش است.»

بنابر آمارهای منتشر شده، سالانه حدود 30 تا 40 هزار نفر فرانسوی و پانصد هزار نفر امریکایی از زمان انفجارات یازده سپتامبر 2001 میلادی به دین اسلام می‌گروند.

«شیخ هارون سنجوپا» از اتحادیة شورای مسلمانان شرق و جنوب و میانة افریقا در اوگاندا گفته است: اسلام به سرعت در حال گسترش است، هر دقیقه اشخاصی به ما مراجعه می‌کنند و می‌خواهند به دین اسلام بگروند.»

دین اسلام در جنوب افریقا در میان سیاه‌پوستان که 80 درصد ساکنان این منطقه را تشکیل می‌دهند و شمار آن‌ها 45 میلیون نفر است در حال گسترش است. تا آن‌جا که یکی از کشیش‌های آلمانی به خاطر ترس از گسترش دین اسلام، اقدام به خودکشی کرد.

اما در مورد انجیلی‌ها، کارشناس! انگلیکانی؛ «دیوید برانت» در دهه هشتاد قرن بیستم انجیلی ضمن ارائه آماری پیش‌بینی کرده است که شمار مسیحیان انجیلی از 25 درصد از کل مسیحیان جهان به 44 درصد برسد. هم‌چنین او پیش‌بینی می کند که شمار مسیحیان دیگر غیر کاتولیک از 25 درصد به 23 درصد و شمار کاتولیک‌ها از 50 درصد به 33 درصد کاهش یابد.

زمانی که این پیش‌بینی‌ها منتشر شد، آن‌گونه که «والتر ج، هالنوگر» در بحثی تحت عنوان «انجیلی‌ها آینده هستی و وجود مسیحیت» در کتاب جغرافیای سیاسی می‌گوید، بسیاری از متخصصان او را به خاطر این پیش‌گویی‌ها به تمسخر گرفتند، اما به هر حال پیش‌بینی‌های او درست از آب درآمد، زیرا مذهب انجیلی که پیروانی نداشت، طی یک قرن 500 میلیون پیرو پیدا کرد. و این مسئله در تاریخ بی‌نظیر است و با نسل بعدی این مذهب به تمامی کلیساهای دیگر نفوذ می‌کند و این چیزی است که در حال حاضر به شدت در حال گسترش است.


شمشیر آزادی دینی

سالی یک بار، ایالات متحده امریکا خود را حامی و پاسدار ملت‌ها و ادیان مختلف معرفی می‌کند و شمشیر آزادی دینی را به روی برخی از کشورها می‌کشد. در این حال کشورهای اسلامی و چین در رأس این کشورها قرار دارند.

در دسامبر 1996 میلادی، «هورو وتیز» به «خانم نیناشیا» که یک یهودی متعصب و رئیس برنامه حقوق بشر در سازمان «خانه آزادی» است، پیوست. خانم نیناشیا کتاب لانة شیر را به رشتة تحریر درآورده و در آن گفته که: «کشورهای مصر، سودان، ایران عربستان سعودی و پاکستان از جمله کشورهایی هستند که ستم بسیاری در حق مسیحیان روا می‌دارند.» او اسلام را در سخت‌گیری و ستم نسبت به مسیحیان مانند کمونیست دانسته است. در دسامبر 1997 م. هورووتیز و خانة آزادی کنفرانسی تحت عنوان «روز جهانی هم‌بستگی با کلیسای ستمدیده» برگزار کردند. در این کنفرانس نمایندگان چهل‌هزار کلیسا از ایالات متحده برای هم‌بستگی با مسیحیان ساکن در کشورهای اسلامی شرکت داشتند. این کنفرانس کلیساها و دولت امریکا را متهم به کوتاهی و کم‌کاری در مورد مسیحیان کرد و خواستار نجات مسیحیان شرق از چنگال اسلام شد.1

البته کار به این‌جا ختم نشد؛ انجیلی‌ها «هنر هفتم» ـ سینما ـ را نیز به خدمت گرفته تا سبب برانگیختن احساسات کودکان و نوجوانان شده و آن‌ها را برای یک جنگ صلیبی قریب‌الوقوع آماده کنند. در فیلم مستندی به نام «ارودگاه مسیح» تعدادی از بچه‌ها نشان داده می‌شوند که اشک از چشمانشان جاری شده است و در این حال به آن‌ها گفته می‌شود «شما ناخالص و منافقید» و به آن‌ها گفته می‌شود که باید دستانشان را با آب بشویند تا شیطان را از خود برانند و این کارها در ضمن آماده‌سازی آن‌ها برای جنگ در دفاع از انجیل صورت می‌گیرد، تا آن‌ها هم مانند مجاهدان فلسطین که در اردوگاه هستند، آماده جنگ شوند.

در صحنه دیگری از این فیلم، همان بچه‌ها نشان داده می‌شوند که جمع شده و برای رئیس‌جمهور امریکا جورج بوش دعا می‌کنند، دستانشان را به بالا گرفته و چشمانشان را بسته‌اند و این صحنه پیش از صحنه خواندن سرود «حکمرانان صالح» است که اشک از چشمانشان جاری می شود.

در چین نیز ایالات متحده به حمایت و پشتیبانی خود از مسیحیان و به ویژه مسیحیان انجیلی ادامه می‌دهد و وضعیت و احوال آن‌ها را در جاهای مختلف بررسی کرده و اخبار آن‌ها را منتشر می‌کند و از رنج‌ها و مشکلات و شکایت‌های آن‌ها را به جهانیان می‌رساند.

شمار مسیحیان انجیلی چین، بنا بر گزارش‌های مطبوعاتی که در برخی از پایگاه‌های اینترنتی آمده، بین 25 تا 40 میلیون نفر در نوسان است. جورج بوش ـ رئیس‌جمهور امریکا ـ در ماه مه، سه نفر از بزرگان این مذهب در چین را به حضور پذیرفت و آن‌ها 1. «لیبیگانگ» وکیل 2. «وانگ لی» نویسنده 3. «ویوجی» رمان‌نویس بود و پکن این دیدار در کاخ سفید را «بازی با آتش» توصیف کرد.



آفریقا، بهشت موعود

در آفریقا، درگیری‌هایی سه‌جانبه میان دو فرقه از مسیحیان و مسلمانان در حال وقوع است. دو فرقه انجیلی و کاتولیکی در تعدادی از کشورها به همدیگر حمله کرده و دیگری را از میدان به در می‌کنند که البته در این میان کلیسای انجیلی امریکایی حمله‌کننده و کلیسای کاتولیکی اروپایی ـ به ویژه فرانسوی ـ مورد حمله و طرد شدن است.

به عنوان مثال، در نیجریه کلیسای انجیلی امریکایی در میان بالاترین مقامات یعنی شخص رئیس‌جمهور آن کشور، «اوباسانجو» نیز نفوذ کرده است. در حال حاضر کشیش «ماکسویل آبراهام» تصمیم دارد کاندیدای ریاست‌جمهوری این کشور در سال 2007 میلادی شود. کشیش وی آبراهام همان رئیس ابرشیه2 است که محل اصلی آن در «لاگوس» پایتخت نیجریه است. وی شروع به بسیج کردن پیروانش که عضو «جنبش مسیحی دموکرات» هستند نموده تا بتوانند یک «لابی مذهبی سیاسی» تشکیل دهد و از طریق آن بتواند آن‌چنان که به کرسی ریاست دینی دست یافته، کرسی ریاست‌جمهوری را نیز به دست آورد.

پایگاه اینترنتی «مسیحیت در امروز» که پایگاهی انجیلی پروتستانی است، در شرحی بر این خبر بیان داشته: «این امر در حقیقت پاسخ و عکس‌العملی علیه موج گرایش به دین اسلام، و اجرای احکام آن در شمال نیجریه است که اکثر ساکنان شمال این کشور و هم‌چنین میانه آن، مسلمان هستند.»

این حوادث در شرایطی اتفاق می‌افتد که رهبر اسلامی شمال نیجریه در یک حادثة سقوط هواپیما کشته شده ولی هنوز علت انفجار این هواپیما مشخص نشده است.

قاره افریقا از دیدگاه انجیلی‌های امریکا، همچون بهشت موعود و میدان پیروزی‌های دینی و سیاسی به شمار می‌آید. «جاناتان پونک» ناشر مجلة بین‌المللی تحقیقات تبشیری (مسیحی) که در ایالات متحده پخش می‌شود، تأکید می‌کند که مسیحیت در قرن بیستم که شاهد جنبش استعماری کشورهای غربی و به خدمت گرفتن ملت‌های شرق و آفریقا بوده، بسیار گسترش یافته است.

در سال 1900 میلادی، شمار مسیحیان آفریقا حدود 7/8 میلیون نفر بود و در سال 1970 شمار آن‌ها به 117 میلیون نفر و در حال حاضر به 389 میلیون نفر رسیده است.

پس از اروپایی‌ها، انجیلی‌های امریکا مسئولیت یاری رساندن و غلبه دادن مسیحیان در جهان را بر عهده گرفتند. انجیلی‌ها در این راه اولویت را به مبلغان سیاه‌پوست آفریقایی می‌دهند تا با استفاده از آن‌ها مأموریتشان آسان‌تر انجام گیرد و با تمام امکانات و ابزارها و با اعمال فشار سعی می‌کنند اقلیت‌ها و گروه‌هایی تابع خود را در تمامی کشورها از جمله مراکش به وجود آورند.



رؤسای انجیلی

«جو فروی دوتورکهایم» در «اخبار آیین‌ها و ادیان»3 این سؤال را مطرح می‌کند: آیا قرن 21 قرن انجیلی خواهد بود؟ نظریه‌پرداز آلمانی لوتری «وولفهات بانینرغ» عقیده دارد: «اگر کلیساهای پروتستانی همچون حال، دست از تبلیغ مسیحیت بکشند، تا بدین وسیله با فرهنگ لائیک هم‌سو بوده باشند، در قرن آینده فرقه‌ای جز انجیلی‌ها در میدان باقی نخواهند ماند. در حال حاضر مناطق مختلفی از جهان شاهد درگیری و کشمکش میان کلیساهای انجیلی امریکایی و کلیساهای کاتولیک و پروتستان اروپایی است. و میدان امریکای جنوبی که پیوسته قلعه و مرکز نفوذناپذیر و پروتستانی اروپایی بوده، در رأس این درگیری‌ها قرار دارد. این درگیری‌ها در انتخابات قانون‌گذاری مجلس و ریاست‌جمهوری اشکال گوناگونی به خود می‌گیرد و گاهی اوقات هم خود را در کودتاها و کودتاهای ضد آن خود را نشان می‌دهد.

به عنوان مثال، در برزیل آن‌گونه که «اندری لورتن» ـ استاد علوم سیاسی، عضو گروه تحقیق در رصد حوادث سیاسی در امریکای لاتین و صاحب کتاب‌هایی در زمینة تحولات و تغییرات دینی در امریکای جنوبی ـ می‌گوید: در صد جمعیت کاتولیک‌ها از 85 درصد در سال 1980 م به 70 درصد در سال 2000 میلادی رسیده است. و علت آن هم تغییر در آیین مردم است که کلیسای انجیلی امریکا از این امر استفاده کرده تا بتواند در میان مردم نفوذ و زیر پای کاتولیک‌ها را خالی کند.

در جریان این تغییر و تحول بزرگ، هیچ یک از کشورهای امریکایی، جز مکزیک مستثنی نبوده‌اند. در آغاز قرن بیستم بیشتر کشورهای لاتینی 100 درصد کاتولیک بوده‌اند اما این وضعیت پس از جنگ جهانی دوم به نفع کلیساهای امریکایی تغییر کرد، تا آن‌جا که اغلب مردمان برخی از این کشورها پیرو کلیسای امریکایی شدند و برخی از رؤسای انجیلی در برخی کشورها به مقام ریاست جمهوری رسیدند، از جمله می‌توان به کشور گواتمالا (رئیس‌جمهور این کشور «رنوس مونت» با کودتای سال 1985 به ریاست‌جمهوری رسید و سپس «جورج سیرانوالیاس» که از طریق انتخابات رئیس‌جمهور شد) و «آلبرتو فوجیموری» در پرو در همان سال و رئیس‌جمهور برزیل (اسیلفا) در آغاز ماه نوامبر 2006، اشاره کرد کلیسای انجیلی امریکا به این فتوحات در امریکای لاتین بسنده نکرده بلکه به تمام کلیساهای اروپا فشار آورده تا آن‌جا که کلیسای فرانسه از این هجوم، شکایت کرده است. این جنگ در حال حاضر در حال انجام است.نخست‌وزیر اسپانیا اعتراف می‌کند، برخلاف نظر برخی که می‌گویند جنگ در آینده صورت خواهد گرفت، در حال حاضر جنگ در حال انجام است. «خوسیه ماریا» ـ رهبر حزب ملی اسپانیا ـ نیز در یک سخنرانی در ایالات متحده ـ و چ
ه مناسبتی هم دارد ـ در جمع رؤسای انجیلی‌ها دقیقاً می‌گوید: «ما در حال جنگیم. یا آن‌ها پیروزند یا ما. غرب به اسلام حمله نکرده است، آن‌ها هستند که به ما حمله کرده‌اند. باعث تأسف است که کلیسای کاتولیکی وارد جوّ بحران و اعلام جنگ انجیلی‌های امریکا بر دیگران شده و بیم از آن می‌رود که پاپ که اسلام را متهم به خشونت و اندیشه‌گرا نبودن کرد، تحت فشار و یا در پاسخ به درخواست امریکایی‌ها این مطالب را گفته باشد. ایالات متحده سبب برافروخته شدن جنگ ادیان است؛ امریکایی که باور دارد که وارث مسیحیت بوده و رسالت آن را در دنیای جدید بر عهده دارد. و این امریکاست که به تنهایی مسئول مشکلات و رویدادهای این جنگ در حال حاضر و یا در زمان‌های آینده است. و دانشمندان مسلمان و عقلای اهل کتاب و اندیشمندان بی‌طرف باید آتش را از دست کسانی که خود را پشت چهره مسیح پنهان می‌کنند بگیرند و مانع جنگ‌افروزی آن‌ها شوند و بی‌شک مسیح در زمان بازگشت و ظهور و روز میقات از آن‌ها اعلام بیزاری خواهد کرد.