بیزبلاگر- BETA

بیزبلاگر: در باره بازار، تجارت، سرمایه، زندگی و کسب وکار از نگاه فرزاد زمانی!- آنچه دیروز نمی دانستم!

بیزبلاگر- BETA

بیزبلاگر: در باره بازار، تجارت، سرمایه، زندگی و کسب وکار از نگاه فرزاد زمانی!- آنچه دیروز نمی دانستم!

مصاحبه با شهرام جزایری پیش از فرار

گفتگوی تلفنی شهرام جزایری با فارس قبل از فرار

 
-------------------------------


-الو بفرمایید؟!
**سلام حال شما خوبه؟! چند لحظه گوشی، آقای شهرام جزایری می‌خواد صحبت کنه.
جزایری:سلام برادر! حال شما خوبه؟!
-خیلی ممنون شما خوبید؟ بفرمایید؟!
جزایری: چرا اینقدر تو بوق می‌کنید رسوایی این مملکت‌رو، هی می‌زنید، متهم فلان و فلان و فلان! صدتا اتهام به منِ بیچاره می‌زنید! آخه شما که بچه‌های به این خوبی، مسلمونهای به این گلی هستید، آخه چرا این کارهارو می‌کنید؟ بزرگوار!
- ببینید آقای جزایری! ما کار خبری و رسانه‌ای خودمون‌رو انجام می‌دیم.
-جزایری: مگه قانون نمی‌گه که تا قبل از قطعی شدن حکم متهم، ذکر نامش مجازات مفتری داره؟ شما که استاد قانون هستید؟! رسانه‌ها، هر کسی تکلیفی داره البته، این هم حالا یک ظلم و جور بزرگیه که مادر بدبخت ما تن و بدنش می‌لرزه، سکته مغزی هم کرده. مثل این که شما ملت ایران تا این بیچاره‌ها‌رو توی خاک نکنید، دست از سرشون برنمی‌دارید!
- دور از جون، این حرفا چیه؟! حالا اون خبری‌رو که ما کار کردیم مشکلی نداره.
- جزایری: شما که بالاخره استادی، شما که بالاخره می‌دونی، متهمی که توی این شش سال تا این لحظه، یک ثانیه حکم علیه‌اش قطعی نشده، لابد مسئله‌ای هست دیگه.
- ما توی اون خبر همین‌رو اذعان کردیم، که دیوان عالی احکام‌رو رد کرده و دادگاه تجدید نظر 12 دی برگزار می‌شه، همین.
- جزایری: آخه برادر! خیلی علاقه‌مندی به خبرهای داغ، اگه شرط می‌کنی، اگه قول می‌دی که هیچکدوم از این خبرها‌رو نزنی، این اسناد مهم‌رو نزنی، اگه خیلی قول می‌دی بلندشو بیا اینجا، من یه سری اسناد و مدارک بهت نشون بدم، چشات شیش‌تا بشه! فقط قول بده که هیچ‌جا نزنی، عبارت از تضییع حقوق شهروندی بنده، تضییع اموال میلیاردی بنده توی این مدت، خوش‌حسابی بنده نزد بانکها توی دیوان عالی کشور و... تعطیلی و ویرانی بزرگترین شرکت کامپیوتر بخش خصوصی ایران، اخراج 5 هزار پرسنل، هرچی دلت می‌خواد. بیا اسنادشو بهت نشون بدم، گزارش‌های دادگاه و بازرس دادگاه رو بهت نشون بدم. دزدی امین اموال، ملک من و تو رو روز روشن برده فروخته، بهت نشون بدم، فقط قول بده که اینارو هیچ‌جا نزنی، صدا هم الان ضبط نکنی.
- خوب حالا شما این اسناد رو به من نشون بدی و من نتونم مورد استفاده قرار بدم به چه دردی می‌خوره؟!
جزایری: حالا ما هم از پریروز تا حالا، دادگاه پس از یک سال و خورده‌ای، اومده، بعد از دو سال اومده، از 16/12/83 تا الان، بعد از دو سال اومده دو روز، سه روز به من مرخصی داده، حالا ما هم بالاخره زن و بچمون گریه و زاری میکنن، می‌گم بابا یا آدم باید آزاد باشه یا آزاده! حالا من را آزاد بکنن، به فرض این‌که نمی‌دونم، تحصیل مال نامشروع 5 سال زندان، حالا من که می‌دونم دیوان عالی کشور این رأی‌رو می‌شکنه!
تا حالا هر رأیی از من فرستادن اونجا، قضات دیوان، شعبه دیوان عالی کشور رو برادر من عوض کردن؛ کردنش شعبه 20 تهران که حکم منو تأیید بکنه، اون شعبه نه تنها حکم شعبه 26 دیوان‌رو تأیید کرد، بلکه نوشت خوش‌حسابی وی نزد بانکها احراز می‌شود. شما که این مدارک رو ندارید، آخه چه ژورنالیستی هستید، چرا نمی‌رید سؤال کنید و به دست بیارید؟!
- شما خودت می‌گی که من این مدارکو دارم، اما حق استفاده ندارید، شما می‌خواید که ما فقط بیایم اونارو ببینیم، ما براساس یکسری دریافت‌هامون خبر می‌دیم.
- جزایری: من می‌گم که یا شما ننویسید، من نمی‌دونم حالا شما چپید، وسطید، هرچی هستید، من احساس می‌کنم به این مملکت و نظام اعتقاد دارید. من زندگی‌مو دادم، بچه‌مو دادم، مالم‌و دادم، آزادی‌مو دادم، حیثیت‌مو دادم، هنوز پابند این مملکت و نظام هستم. من می‌گم، یه سوء تفاهم و اشتباهی شده، با صبر و حوصله و کنترل و عرضم به حضورتون، هزینه بسیار سنگینش برای ماس، این مطالبی که از من شنیدید، من مرد عملم برادر من! بلند شو بیا اینجا الان آ... آه!، به چشمت نشون بدم، 5/1 میلیارد دلار پروژه عظیم صنعتی و تولیدی این مملکت‌و بهت نشون بدم، گزارش‌های دادگاهو بهت نشون بدم، 5/1 میلیارد دلار توی این مملکت من سنگ روی سنگ گذاشتم برادر من! از جونم پای این قضیه وایسادم! هیچ احدالناسی نمی‌تونه منو تضعیف کنه! این چرت‌و‌پرتا چیه، نمی‌دونم...مثلاً اتهامات متهم ردیف دوم تا صدم، برداشتن تو جراید نوشتن، کی اینارو به شما گفته، کربلایی گفته؟ من یه اتهام دارم، اونم تحصیل مال نامشروعه، والسلام! از اخلال در نظام اقتصادی کشور برائت گرفتم، یه اتهام تحصیل مال نامشروع که اونم دو سال حبس داره، والسلام!
- شما وکیل ندارین آقای جزایری؟
- جزایری: اجازه نمی‌‌دن وکیل داشته‌ باشم، دکتر افتخار جهرمی، دکتر صادق آل‌محمد، شش تا وکیل دارم، منو صدا زدن، رئیس مجتمع و رئیس دادگاه گفتن که آقای جزایری! یه اتفاق کج‌وکوله‌ای افتاده و نمی‌خواهیم که مدارک پرونده دست هرکسی بیفته، خودت ماشاالله قانون‌دانی، این قضایارو می‌خواهیم جمع‌وجور کنیم؛ مجتمع اینو می‌گه، من نمی‌دونم کی داره اینجوری مسائل‌رو غلّو می‌کنه، این گزارشها‌رو مجتمع به شما داده؟!
-خبرنگار ما از منبع موثق گرفته و به خاطر همین خبر هم...
- جزایری: نه؛ ببینید، من الان می‌خوام زنگ بزنم دادگاه، بعد بلند بشم بیام اونجا خدمت شما، خبرگزاری؛ تمام جهان‌و هم جمع کنید اونجا، همه مدرکها‌رو بزارم جلوتون، در واقع تکلیف الهی است، ثانیاً عقل، ثالثاً در واقع یه اعتقادی به این؛ کمی به این نظام، من که یه آدم مفسد، مجرم نمی‌دونم فلان؛ نباید یه آدم خیلی معتقد باشم که، من با عملکرد عاقلانه حیثیت مملکت‌رو حفظ کردم.
از آقای شاهرودی بگیرید، گزارش خلاف واقع بهش دادن؛ از قاضی قبلی پرونده من بگیرید، من و مفسد، خانم‌...، رشوه‌گیر و... معرفی کردن بعدش همه این گزارشهای غیرواقع‌رو به همه دادن.
دو سال بعد دیوان عالی کشور گفته آقا! نه اینجوری نبوده! دو سال بعد خوش‌حسابی من احراز شد، کدوم صندوق؟! اگه صندوق بیت‌المال، صندوق ضمانت‌ صادراته، که تمام زندگی من اونجا بوده و هست. الان هم نزد دادگاه پشت یه قرار کاملاً قانونی 100 میلیارد تومنی، من 5 سال تو بازداشت موقتی بودم که به من گزارش نمی‌کردن، حالا همه عالم و آدم ریختن سر من که چیزی تو دادگاه نگم؟! خیلی خوب! اگر قراره من با صبر و حوصله، با تحمل با پذیرش مصائب، ویرانی‌ زن و بچه، مرگ تدریجی مادر، بیاید ببینید اینارو! همینجور رو هوا که نمی‌شه؟!
یه‌ کتاب داره چاپ می‌شه،اگه این کتاب چاپ بشه، حیثیت همه میره؛ ما جلوش‌و گرفتیم، گفتیم نکنید! این بدتر از هولوکاسته! اگه اینا می‌تونستن؛ شما یه آدم عاقل، اگه این ... که ته این نمی‌دونم اتهامات همه‌ متهما؛ من کجا دو شغلی بودم؟! می‌گن مشاور مجلس بودم، صاحب بخش خصوصی بودم، دو شغله بودن مال آقای دکتر منصوریه، استفاده از کالاهای مجهول هم مال اون متهم‌های بعدیه، که اونا هم همه باطل شده، دیوان عالی کشور گفته همه اینها باطله.
شما که یک ژورنالیست عزیز هستی، مخصوصاً خبرگزاریتون که واقعاً من بهش علاقه‌ دارم که بسیار خبرگزاری خوبیه، وقتی از دوستان سؤال می‌کنم منبع خبر چیه؛ می‌گن فارس، می‌گم بچه‌های بسیار خوبی هستن!
من چپ و راست و وسط‌و بلد نیستم به خدا، آدم عوام و اقتصادی هستم، این چیزا رو بلد نیستیم. با همه هم رفاقت می‌کنم، همه‌رو دوست دارم، دست همه‌رو هم ماچ می‌کنم! ظرفیت بسیار بالایی، من در پذیرش حرف مخالف دارم، هیچ وقت مخالفم‌و سرکوب نمی‌کنم، مخالف می‌خواد حرف بزنه، بزنه.
برادر من! من دنبال بازپرداخت دیون بیت‌المال بودم، که تا تاریخ توقیف من، گزارش کارشناس‌های رسمی دادگستری هست که میزان معوقه‌های من صفر بوده! تمام اموال بیت‌المال‌رو نابود کردن، اموال منو نابود کردن، همه اینارو ضایع کردن؛ اسنادش هست، من‌، رو هوا حرف نمی‌زنم، تشریف بیارید اسناد و ببینید، فیلم‌برداری بکنید، هرکار خواستید بکنید ولی پخش نکنید. یه گافی دادن، چیزی تهش در نیومده، حالا می‌خوان یه‌جوری رفع و رجوعش کنن! حالا هی شما تو بوق و کرنا می‌‌کنید؟ هرچیزی‌رو که شما خبرنگارا موثق به دست میارید، نباید علم کنید که؛ این اراجیف چیه برداشتن نوشتن؟!
_ توی خبر ما چیز بدی هم نبود، حالا من نمی‌دونم شما چرا از خبر ما ناراحت هستید؟
جزایری: الان پس از 5 سال 6 سال این قضیه جمع بندی شده؛ ذکر نام متهم، تا قبل از قطعی شدن، تن و بدن مادرشو لرزونده برادر من! من که برام عار نیست الان کجا بیام خدمت شما؟ ترسی ندارم از کسی؛ من به این مملکت خدمت کردم. از هیچ کس نمی ترسم! این خبر و مادرم زنگ زد به من گفت، بنده خدا سکته مغزی کرده افتاده تو بیمارستان، افتاده تو خونه، فلج؛ این ‌آخه درسته؟! شما فکر می کنید درسته؟! آقای شاهرودی که اینقدر ادعای امنیت و نمی دونم چی می کنه، این کارش درسته؟! توش موندن؛ رئیس مجتمع قضایی به من می گه چه کنم، چه کنم، چه کنم؟! این عبارت و چی تعبیر می کنی؟ می‌گه آقای شهرام جزایری چه کنم؟! اینا نمی‌تونن منو محکوم کنن! الان انتقام اخلال و تحصیل مال نامشروع از طریق پیش فاکتورو مطرح کردن، می گم شما برید پیش فاکتور صادر کنید، برید ببینید کدوم بانک به شما وام می‌ده؟! دیوان عالی کشور اعلام کرده خوش حسابی من نزد بانکها احراز شده، حکم هم داده به من، حکمش هست. ولی ننویسید، نکنید، دلتون برای خانواده شهدا بسوزه، برای مملکت بسوزه، برای این آقای شاهرودی بسوزه که یه مشت گزارش‌های خلاف واقع می ‌رن بهشون می‌دن؛ نکنید، التماس می‌کنم نکنید، خواهش می‌کنم نکنید، بزارید رأی من که قطعی شد، صورتمو شطرنجی کنید، تیکه تیکم کنید، بیارید جلوی مردم بکشید،اصلاً، با مملکتی که شما رسانه‌هاش هستید، این دستگاه عدلیشه، به زهرای اطهر جای من زیر خاکه، من نوشتم، 27 بار باید من و دار زد! یه فعال اقتصادی که 7/1 میلیارد دلار پروژه اجرا کرده توی مملکت، این بلاها رو سرش آوردید، شمای رسانه، اونم قوه قضاییه، منو باید تیکه تیکه بکنید و به این تیکه تیکه شدنم افتخار می کنم! من برای خودم متأسفم. حالا من مغبون از هیچکس ترسی ندارم، غیر از خدا، برادر! من از هیچکس نمی‌ترسم. از پریروز تا حالا هم صدنفر آدم ریختن سر من که شهرام؛ چیزی نگی، فلان نکنی، اما من کله بچه خودمو برای آبروم می‌کنم، من توی دادگاه فقط سه تا حکم دیوان عالی کشور رو بخونم، سه تا حکم نقض شهروندی رو بخونم، هیچ دفاعی هم ندارم. شما می‌خواید کیفرخواست علیه این اموال من صادر کنید؟!
اصلاً برادر من؛ قاضی پرونده می‌ترسه پرونده منو امضا کنه. هر چی بهش می‌گم برادر من؛ به من بگو من چیکار کردم بیا با هم صحبت کنیم...
خبر شما بد نیست، من اصلاً از ذکر نامم قبل از قطعی شدن حکم دلخورم! به قاضی می‌گم، می‌گه من از رسانه‌ها می‌ترسم، آخه من این درد و برم به کی بگم؟! به قاضی می‌گم؛ تو برای من قرار 100 میلیارد تومنی صادر کردی؟ به من میگه، آقای شاهرودی بگه، آقای الیاس محمودی بگه اونوقت، بهش می‌گم مگه تو قاضی مستقل نیستی؟!
بازداشت موقت ناقص، متزلزل، غیرقابل ذکر، حکم دارم، سربرگ خبرگزاری فارس نیست، سربرگ شرکت تهیه تجارت هم نیست؛ سربرگ قوه قضاییه‌س،نوشته ایشون تأمین کافی سپرده هنوز متهمه؛ چرا آزادش نکردید؟! دادسرای ویژه رسیدگی به تخلفات زندان؛ قاضی صادر کننده چنین حکمی رو دو روز بعد عوض کردن، هستش قاضی پرونده؛ آدرس دقیقشم بهتون می‌دم.
_ اسمش چی بوده؟
جزایری: حالا دیگه دنبال این نباشید؛ احکامش هست، ولی نکنید؛ ببینید، دلتون برای این مملکت بسوزه، یه سری آدمای بی عقل، یه سری آدمای نادون و دشمن، اقدامات نسنجیده کردن، من و شما باید کنترلش کنیم. من یه تکلیف الهی دارم، جنابعالی و هممون! بزاریم رأی که قطعی شد، حکم که قطعی شد، منم که الان ادعایی ندارم، من الان یه متهم هستم، متهم مابه‌التفاوت یک میلیارد و 200 میلیون تومانی هستم.
برادر من! من 5/1 میلیارد دلار توی این مملکت پروژه اجرا کردم، به این خاطر زندگی منو 6 سال متوقف کردن، نابود کردن، نه توقیف! میان می‌گن آقا سهمو نفروش، سازمانِ منو نابود کردن، 20 روز، یه ماهه الان اومدم می بینم امین اموال من، ... کرده، 5/4 میلیارد تومن موجودی نقدی منه، می‌گه من اشتباه کردم گفتم 6/2 میلیارد تومن داری، آخه می‌شه، یه حقوقدان اشتباه کرده باشه؟!
روز روشن ملک منو تو قالب صورت جلسه برده فروخته! سهام من توی افزایش سرمایه شرکت نکرده، پول نقد تو حسابم بوده ارزششو آورده پایین، کارخونه برق منو 35 درصدشو ضایع کرده، اینا اسنادش هست، تشریف بیارید، بهتون نشون بدم، ولی نکنید، نزنید، من می‌گم نکنید، نزنید، شما می خواید بزنید، بزنید.
جزایری: من از هیچی نمی‌ترسم، غیر از خدا از هیچکس نمی‌ترسم. کارمو قانونی انجام می‌دم، احترامی هم که توی این 6 سال تو زندان اوین داشتم، همه شما شایع کردین که من مرخصی‌های طولانی مدت دارم؛ 2 سال به من مرخصی ندادن! چرا؟ قاضی می‌گه می‌ترسم تورو بکشن، به تو چه مربوطه؟! مگه تو حافظ جون منی؟! اگه از آزادی من، بین یه مشت آدمای خوبی مثل شما که تراکم مجرمش 10 درصد هم نیست، می ترسی، چطور منو گذاشتی کنار مجرمایی که با سر میرن تو شیشه اتاق من؟! این حرفا کدومه برادر من؟!
یه ... زده شده، جرأت ندارن جمعش کنن! دنبال این هستن که آرامش ایجاد بشه، این آرامش هم وظیفه من و شماس، رأی قطعی شد، شما هر روز بزنید، اصلاً عکس من و بزنید بنویسید اخلالگر، من که خودم می‌دونم چیکار کردم، شما هم می‌دونید چیکار کردید؟! ببین برادر من! همه مون می‌دونیم چیکار کردیم. کسی که کارشو بلد باشه‌ها، می‌دونه که چی نوشته، من روزی صدتا نامه ایراد می‌گرفتم؛ من اگر به همسرم خیانت کرده بودم 10 بار من و تیکه تیکه می‌کرد.
برادر من! آقازاده‌ها رو می‌خواستن بگیرن، دادنامه‌هاشون هم هست، من بیچاره رو گرفتن، کس و کار نداشتم، این بلاها رو سرم آوردن!
نکنید، من نکنم، شما هم نکنید. من 6 سال خودمو کنترل کردم، شما هم خودتونو کنترل کنید، رای که قطعی شد، هر روز بزنید! اگه رای قطعی شد بی‌وجدانی نکنید یه بار بزنید، هر ساعت بزنید، هر روز بزنید، بگید آقا این مجرمه، این مفسد، من میام می‌گم تقاضای عفو و بخشش دارم، غلط کردم، کسی مثل منو باید تیکه تیکه کرد، یعنی تقاضای من تو دفاع آخر همینه، این چرت و پرتا که تو پرونده هست نمی‌دونم تحصیل مال نامشروع و ...
اصل وام بانکی که من قبل از موعد گرفتم و برگردوندم که صد سال سیاه هم نمی‌تونم تحصیل مال نامشروع کنم. تحصیل مال نامشروع رو اونایی می‌کنن که می‌دونید کیا هستن! به هر حال من در خدمت شما هستم، من خواهشم اینه که ننویسید، اگر هم می‌خواید بنویسید، تا رای قطعی نشده هیچ کس اظها‌ر‌نظر نباید بکنه، حتی اسم من بدبختو نباید آورد. خودش، خانوادش در واقع از این بابت گله دارن، بعد که رای قطعی شد، اتهامش این بود، عین دادنامه‌رو چاپ کنید، 30 بار هم چاپ کنید، بعدش هم خواستید تشریف بیارید در خدمتتون هستیم.
حالا اگه دلت خواست خارج از چارچوب، موبایلتو به من بده یه فرصتی که لازم شد، من هماهنگ کردم، باهات هماهنگ کنم بیا اسناد این اراجیفی که من به شما گفتم نشون بدم.
-من شماره شمارو دارم
جزایری: در خدمتتون هستیم خداحافظ شما.

 مصاحبه با شهرام جزایری 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد